sanatorium

/ˌsænəˈtɔːrɪəm//ˌsænəˈtɔːrɪəm/

معنی: اسایشگاه، بیمارستان مسلولین
معانی دیگر: (انگلیس) رجوع شود به: sanitarium، sanatarium : اسایشگاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: sanatoria, sanatoriums
(1) تعریف: a professional establishment for the care and treatment of recuperating patients or patients suffering from chronic diseases.

(2) تعریف: a health resort; sanitarium.

جمله های نمونه

1. They replenished themselves in a seaside sanatorium for two weeks.
[ترجمه گوگل]آنها خود را به مدت دو هفته در یک آسایشگاه ساحلی پر کردند
[ترجمه ترگمان]دو هفته به یک آسایشگاه ساحلی تبدیل شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Consequently, the widescale sanatorium service was doomed, an enormously cost effective benefit for both developing and developed countries.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، خدمات آسایشگاهی در مقیاس وسیع محکوم به فنا شد که یک مزیت بسیار مقرون به صرفه برای کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته بود
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، خدمات آسایشگاه widescale محکوم به فنا بود و سود بسیار زیادی برای کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Reporters and photographers were swarming all over the sanatorium that day.
[ترجمه گوگل]آن روز خبرنگاران و عکاسان در سرتاسر آسایشگاه ازدحام کرده بودند
[ترجمه ترگمان]آن روز، خبرنگاران و عکاسان در سراسر آسایشگاه ازدحام کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The sanatorium was opened only in 194
[ترجمه گوگل]آسایشگاه تنها در سال 194 افتتاح شد
[ترجمه ترگمان]آسایشگاه فقط در ۱۹۴ باز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sanatorium beds were few and far between, and often had to be obtained through influence.
[ترجمه گوگل]تخت‌های آسایشگاه بسیار اندک بود و اغلب باید از طریق نفوذ به دست می‌آمد
[ترجمه ترگمان]تخت ها چند متر و بیشتر فاصله داشتند و اغلب باید از طریق نفوذ به دست می آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Shanghai Hexinyuan Sanatorium is a holiday resort catering for both Chinese and foreingners.
[ترجمه گوگل]آسایشگاه هکسین‌وان شانگهای یک استراحتگاه تفریحی است که هم برای چینی‌ها و هم برای خارجی‌ها پذیرایی می‌کند
[ترجمه ترگمان]شانگهای Hexinyuan sanatorium یک تفریحگاه مخصوص تعطیلات برای هر دو کشور چینی و چینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective The a position for pharmaceutical care in sanatorium facing the reform in medical care system.
[ترجمه گوگل]هدف: جایگاه مراقبت دارویی در آسایشگاه با اصلاح نظام مراقبت های پزشکی
[ترجمه ترگمان]هدف موقعیت مراقبت از دارو در آسایشگاه که اصلاح سیستم مراقبت های پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. When we are sent to a sanatorium, we continue to draw our wages.
[ترجمه گوگل]وقتی ما را به آسایشگاه می فرستند، همچنان دستمزد خود را می گیریم
[ترجمه ترگمان]وقتی به آسایشگاه می رویم، ما به رسم حقوق خود ادامه می دهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This afternoon we went to the Losheng Sanatorium and did frottage with the sanatorium residents.
[ترجمه گوگل]امروز بعدازظهر به آسایشگاه لوشنگ رفتیم و با آسایشگاه ها فروتاژ کردیم
[ترجمه ترگمان]بعد از ظهر به کافه Losheng رفتیم و با ساکنان آسایشگاه frottage کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The sanatorium looks down at the West Lake.
[ترجمه گوگل]آسایشگاه به دریاچه غربی نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]آسایشگاه به دریاچه غرب نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The sanatorium stands by the sea.
[ترجمه گوگل]آسایشگاه کنار دریا ایستاده است
[ترجمه ترگمان]آسایشگاه در کنار دریا ایستاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There is a sanatorium close to the West Lake.
[ترجمه گوگل]یک آسایشگاه نزدیک به دریاچه غربی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در نزدیکی دریاچه وست یک آسایشگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I had TB and spent several months in a sanatorium in the mountains.
[ترجمه گوگل]من مبتلا به سل بودم و چندین ماه را در یک آسایشگاه در کوهستان گذراندم
[ترجمه ترگمان]من سل داشتم و چندین ماه را در یک آسایشگاه در کوهستان گذراندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I see her picture in the paper, then I holler copper and tell them this is the dame from the sanatorium.
[ترجمه گوگل]عکس او را در کاغذ می بینم، سپس مس را فریاد می زنم و به آنها می گویم این خانم از آسایشگاه است
[ترجمه ترگمان]تصویر او را در روزنامه می بینم، بعد از مس فریاد می زنم و به آن ها می گویم که این خانمی از آسایشگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اسایشگاه (اسم)
hospice, nest, sanatorium, sanitarium, pesthouse, rest home, sanatarium, sanitorium

بیمارستان مسلولین (اسم)
sanatorium, sanatarium, sanitorium

انگلیسی به انگلیسی

• rehabilitation center, hospital for the treatment of chronic diseases, convalescent center
a sanatorium is an institution that provides medical treatment and rest for people who suffer from long illnesses.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : sanitize
✅️ اسم ( noun ) : sanity / sanitation / sanatorium ( sanitarium ) / saneness / sanitarian / sanitizer / sanitization
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ صفت ( adjective ) : sane / sanitary / sanitized
✅️ قید ( adverb ) : sanely / sanitarily

a special type of hospital, usually in the countryside, where people can have treatment and rest, especially when getting better after a long illness
آسایشگاه، جایی که بیماران نیازمند به مراقبت دائم و طولانی مدت را نگه داری و معالجه کنند
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/sanatorium
مرکز توانبخشی

بپرس