پیشنهاد‌های عاطفه انارکی (٢٠٠)

بازدید
٢٨٣
تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

عالی، مرتب، منظم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

عجله کن!!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

من را در جریان بگذار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

خیلی خوشحالم کردی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

روی ابرها سیر کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

نگاه کردن به چیزهای زیادی بدون توجه به یک چیز مثلا در بازار استفاده میشود Ex:I am just browsing من فقط دارم نگاه میکنم.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دو هفته Two weeks

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

طوفان سهمگین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

طوفان گرمسیری، حاره ای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

باعث قطعی برق شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

براساس اعتماد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

ازجنبه

پیشنهاد
٢

پنهان کردن اختلافات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

حق السکوت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سعی کن!!سوتی ندی!!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

سهوا اشتباهی کردن

پیشنهاد
٣

تا دو ماه دیگه بچه اش به دنیا می اید

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

احمقانه رفتار کردن. بچه شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

به روی چشم!!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

تمام راه های ممکن رو رفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

با خود فکر کردن، فکر کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

تجربه کردن و درس عبرت گرفتن I always chalk up my mistakes to experience من همیشه از اشتباهاتم درس میگیرم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

رو غلطک افتادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

اصطلاح:ابکی ، سست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

ترکیب درهم و برهم از دو چیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاه گاهی، چیزی که ثابت نیست

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

اصطلاح :به جان تو!!

پیشنهاد
٦

شیر به مزاج من سازگار نیست!!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

پول حرف اول رو میزنه و حلال مشکلاته

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاح:دیوانه بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

اصطلاح:دیوانه بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح:مردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱ - خراب شدن ۲ - مردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

اصطلاح:مردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاح:سلامتی کامل ( بعد از یک دوره بیماری )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

اصطلاح :سلامتی کامل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

بهبود یافتن Ex:the economy is on the mend اقتصاد ( بعد از یک دوره رکود ) در حال بهبودی است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاح:مریض بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

اصطلاح :به معنی رو به بهبودی بعد از بیماری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

هدف گیری کردن و تمرکز بر روی EX:the magazine is aim at teenager تمرکز مجله بر روی جوانان است

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

دعوت کردن کسی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

۱ - به امید، در انتظار ۲ - از ترس، با پیش بینی In anticipation of cold weather we took plenty of warm clothes از ترس هوای سرد، لباس گرم زیادی با خود ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

پیشاپیش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

بودجه تبلغاتی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

a very small, usually cheap restaurant or bar

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

be okay with you

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

have really poor vision

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

see far - away things more clearly than things nearby

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

finally

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

get very angry