پیشنهادهای عسل ولی پور (٣٥)
١٢
٥ سال پیش
١٠٥
مچتو گرفت
٥ سال پیش
٥
پر جنب و جوش
٥ سال پیش
٣
نگه داشتن آویزان بودن
٥ سال پیش
٩
هضم کردن
٥ سال پیش
-١
شکمش بالا اومده
٥ سال پیش
٩٠
حساس درونی و معمولا" مخفی از دیگران/ عمیقا" / از ته قلب/ در اصل ماجرا و . . .
٥ سال پیش
٦
کسی را اذیت کردن
٥ سال پیش
١٥
یه چیزیو رک بهت بگم
٥ سال پیش
٥
چشم در برابر چشم
٥ سال پیش
١٣٧
کنار گذاشتن
٥ سال پیش
٤
در افتادن با
٥ سال پیش
١٥
سمج
٥ سال پیش
٨
نصفه جونم کردی
٥ سال پیش
٣٦
رو به راه کردن
٥ سال پیش
٢٦
شل کردن
٥ سال پیش
١٢
اذیت کردن
٥ سال پیش
١٠
بی خیال
٥ سال پیش
٦
همرنگ جماعت شدن
٥ سال پیش
١٦
قرار ه که
٥ سال پیش
١٣
پیف
٥ سال پیش
٠
پایه ی شمالی
٥ سال پیش
١٤
روحیه دادن
٥ سال پیش
٩
If you tell someone to like it or lump it, you mean that person must accept a situation they do not like, because it cannot be changed
٥ سال پیش
٢٤
چه خوشتون بیاد چه نیاد
٥ سال پیش
١
مو قرمز
٥ سال پیش
٠
سیستم پویش الیافی سیستم اب رسانی الیافی
٥ سال پیش
١
سرت ضربه خورده You thought wrong
٥ سال پیش
٠
همون کسی که
٥ سال پیش
١٨
چه خبره
٥ سال پیش
٠
بی ادبی
٥ سال پیش
٣٦
آخ آی
٥ سال پیش
٠
اتو کردن
٥ سال پیش
٣
بازخواست شدن to accept the blame for something another person did
٥ سال پیش
٩٠
ول کردن دست از سر کسی بر داشتن
٥ سال پیش
٤٣
بو گندو