oops

/ˌoʊeɪˈpiːz//ˌəʊeɪˈpiːz/

رجوع شود به: whoops

بررسی کلمه

حرف ندا ( interjection )
• : تعریف: a mild expression of dismay, sudden embarrassment, or unpleasant surprise, esp. at one's own mistake; whoops.

- Oops! I dropped my ice cream cone.
[ترجمه Zahra] آخ من بستنی قیفی ام را انداختم
|
[ترجمه نگار] اوه ، من بستنی قیفی م رو انداختم
|
[ترجمه پرهام] خ من بستنی قیفی ام را انداختم2|0 [ترجمه نگار] اوه ، من بستنی قیفی م رو انداختم0|0 [ترجمه ترگمان] ! اوپس من بستنی قیفی ام رو انداختم [ترجمه گوگل] وای! من مخروط بستنی خود را کاهش دادم [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید نام شما
|
[ترجمه محمد] خدا لعنتت کنه بستنی قیفیم افتاد.
|
[ترجمه سعید] وای. بستنیم افتادزمین
|
[ترجمه ریحانه] وای من بستنی که خیلی من دوست دارم از دستم روی زمین افتاد
|
[ترجمه M.m] - اوه! بستنی قیفی ام را رها کردم
|
[ترجمه گوگل] اوه! بستنی قیفی ام را رها کردم
[ترجمه ترگمان] ! اوپس من بستنی قیفی ام رو انداختم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Oops, I think I made a boo-boo there - I hope she's not too upset.
[ترجمه گوگل]اوه، من فکر می کنم من یک بو-بو در آنجا درست کردم - امیدوارم او خیلی ناراحت نباشد
[ترجمه ترگمان] اوه، فکر کنم یه بو رو اونجا گذاشتم امیدوارم زیاد ناراحت نباشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ouch, bloody hell! Oops, excuse my French!
[ترجمه گوگل]اوه، جهنم خونین! اوه، فرانسوی من را ببخشید!
[ترجمه ترگمان]آخ، چه جهنمی! آخ، ببخشید، فرانسویان را ببخشید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Oops! I've typed two L's by mistake.
[ترجمه گوگل]اوه! من دو تا L را اشتباه تایپ کردم
[ترجمه ترگمان]! اوپس من هم اشتباه کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Oops! I nearly dropped my cup of tea!
[ترجمه گوگل]اوه! نزدیک بود فنجان چایم را بیاندازم!
[ترجمه ترگمان]! اوپس نزدیک بود فنجان چای را پایین بیاورم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Some jiggling, oops, juggling was done.
[ترجمه گوگل]چند تکان دادن، اوف، شعبده بازی انجام شد
[ترجمه ترگمان]یک کمی لرزان و هی بیرون، انگار که شعبده بازی کرده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Oops, I just spilled my water.
[ترجمه گوگل]اوه، من فقط آبم را ریختم
[ترجمه ترگمان] اوه، آب دهنم رو خالی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Oops, just kidding about the computer-science professors.
[ترجمه گوگل]اوه، فقط با اساتید علوم کامپیوتر شوخی کردم
[ترجمه ترگمان]اوه، فقط در مورد استادان علوم کامپیوتر شوخی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oops, I've spelt that wrong.
[ترجمه گوگل]اوه، من اشتباه نوشتم
[ترجمه ترگمان] اخ، من اشتباه خوندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Oops, I was prowling around the wrong house.
[ترجمه گوگل]اوه، من در اطراف خانه اشتباهی پرسه می زدم
[ترجمه ترگمان] اخ، داشتم اطراف خونه اشتباه پرسه می زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Oops. I hit the wrong button.
[ترجمه گوگل]اوه دکمه رو اشتباه زدم
[ترجمه ترگمان] اوپس دکمه اشتباه رو زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Oops, I almost forgot my disposable Earplanes.
[ترجمه گوگل]اوه، من تقریباً هواپیماهای یکبار مصرف خود را فراموش کردم
[ترجمه ترگمان] اخ، نزدیک بود Earplanes رو فراموش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Oops, forgot to mention you are in the Bibliophile drawing .
[ترجمه گوگل]اوه، فراموش کردم که بگویم شما در طرح کتاب دوست هستید
[ترجمه ترگمان] اوه، یادم رفت اشاره کنم که تو اتاق نقاشی \"bibliophile\" هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Oops ! iI forget to call the gas company.
[ترجمه گوگل]اوه فراموش کردم با شرکت گاز تماس بگیرم
[ترجمه ترگمان]! اوپس ii فراموش کن به شرکت گاز زنگ بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Adam: Oops ! I dropped it again! That is a slippery shrimp!
[ترجمه گوگل]آدام: اوه! دوباره انداختمش! این یک میگوی لغزنده است!
[ترجمه ترگمان]! اوپس دوباره آن را انداختم! ! این میگو slippery
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• whoops!; oh no! (cry of concern or regret, i.e. when something happens accidentally)
you say oops to show that there has been a slight accident or mistake.

پیشنهاد کاربران

اکه هی!
آخ
ای
اوف
متاسفانه!
Oops
Whoops
چون کلمه ای ست برای بیان هیجان و احساس، در آخر کلمه �!� یا �، � می آید.
که معنای اوپس دارد. در مواقع اوه ، وای . . . و ازاین قبیل مورد استفاده قرار میگیرد.
( به ویژه هنگام بدبیاری یا شوکه شدن )
وای!
اوه

یه جور بد شانسی
بدشانسی
اوپس !
یه جوری سرزنش خود برای اشتباه کوچیکی، که مرتکب شدی !
مثل ، اه ، wtf، و . . . ، ،
اوف ، اخ با حالت تاسف ( وقتی اشتباه کوچکی انجام دادی )
نه دیگه دیره. وای برمن
آیکی، وای، وای نه
ببخشید
بدشناس، اوووووف
هه
زرشک
زرشک!!!
وای
وای . چه بد شد. شانس ندارم
اوف
آخ
آی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)

بپرس