پیشنهادهای زهره (٨٦)
مخزن کربن
( محاوره ) [شخص] سرحال، سردماغ، قبراق، کوکِ کوک؛ [دستگاه] سالم، درست، بی عیب، بی نقص
دل به دریا زدن
دست بالا گرفتن
تالار مشاهیر
به چیزی پایبند ماندن، روی چیزی پافشاری کردن، به چیزی وفادار ماندن
ترسناک، تنش زا
بگی نگی
زبان بسته، حیوان، ( آدم ) جیره خوار، آلت دست، دست نشانده
کبود - کبودفام
تا خرخره خوردن - خود را خفه کردن
شیرۀ کسی/چیزی را کشیدن - رسِ کسی/چیزی را کشیدن - آب ( پرتغال یا غیره ) کشیدن - عصارۀ ( پرتغال یا غیره ) کشیدن
دستمال مرطوب کودک
کلاه سر کسی گذاشتن - کسی را تلکه کردن - گوش کسی را بریدن
( در مکتب روانشناسی یونگ ) آنیموس ( جنبهٔ مردانهٔ شخصیت یک زن )
پیامد ( چیزی ) بودن تابع ( چیزی ) بودن
مشفقانه
حالا که اینطوره
مظهر فضیلت
جنون ( حرص ) غذا
با افتخار تقدیم می کند
( چشم ) کم سو، ضعیف
تاخت زدن
وانگهی
پیش تاختن - جلو رفتن
راهبۀ اعظم - رئیس صومعه
الله مع الجماعه - خدا با جماعت است - سلامت در جماعت می توان یافت
تو گفتی، گویی
کِیف کردن - خوش داشتن
درخواست کمک کردن
موفقیت چشمگیر
تمام عیار
به کسی ابراز عشق کردن - ( با کسی ) عشق بازی کردن - معاشقه کردن - ( با کسی ) همخوابه شدن - ( با کسی خوابیدن )
چشم تنگ ( اصطلاحی توهین آمیز برای توصیف مردمان آسیایی )
جوانی ( معمولاً دهۀ 20 و 30 سالگی )
پیمودن
شهرت جهانی
از روی ادب - به حکم ادب
مخففِ High Maintenance Female زنِ سرکش - زنِ متمرد
اگر بر دیدۀ مجنون نشینی، به غیر از خوبی لیلی نبینی علف باید به دهان بزی شیرین بیاید ( فرهنگ معاصر )
قضایا را وارونه دیدن - خیار را از ته گاز زدن
مهارناپذیری
شب قطبی ( که بیش از 24 ساعت طول می کشد )
شماس - خادم ( کلیسا ) - متولی ( کلیسا )
روی شانس بودن
اشتباه از آب در آمدن
استیصال
کسی را فریب دادن که . . . کسی را گول زدن که . . .
گُرده
ساییده شده