hopelessness


معنی: نا چاری
معانی دیگر: نومیدى

جمله های نمونه

1. this city displays all the earmarks of poverty and hopelessness
این شهر دارای کلیه ی نشانه های فقر و نومیدی می باشد.

2. She had a feeling of hopelessness about the future.
[ترجمه گوگل]او احساس ناامیدی نسبت به آینده داشت
[ترجمه ترگمان]احساس ناامیدی در مورد آینده داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A spirit of hopelessness pervaded the country.
[ترجمه گوگل]روح ناامیدی سراسر کشور را فرا گرفته بود
[ترجمه ترگمان]روحیه ناامیدی در سراسر کشور حکمفرما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I find the hopelessness of the situation very depressing.
[ترجمه گوگل]من ناامید بودن وضعیت را بسیار ناامیدکننده می دانم
[ترجمه ترگمان]من ناامیدی این وضعیت را بسیار ناراحت کننده می یابم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He heaved a great sigh of hopelessness.
[ترجمه گوگل]آه بزرگی از ناامیدی کشید
[ترجمه ترگمان]آهی حاکی از یاس کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. And yet how many tragic cases of hopelessness in families and amongst children are there which never reach our newspapers?
[ترجمه گوگل]و اما چند مورد غم انگیز ناامیدی در خانواده ها و کودکان وجود دارد که هرگز به روزنامه های ما نمی رسد؟
[ترجمه ترگمان]با این حال، چه تعداد موارد غم انگیز ناامیدی در خانواده ها و در میان کودکان وجود دارد که هرگز به newspapers نمی رسد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Poverty and hopelessness are so often the wellspring of crime.
[ترجمه گوگل]فقر و ناامیدی اغلب سرچشمه جنایت است
[ترجمه ترگمان]فقر و ناامیدی اغلب عامل جنایت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You're waxing lyrical about the M25 and the hopelessness of building more roads.
[ترجمه گوگل]شما در مورد M25 و ناامیدی از ساختن جاده های بیشتر غزل می گویید
[ترجمه ترگمان]در مورد the و ناامیدی ساختن جاده های بیشتر، مدیحه سرایی می کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It also contributes to debtors' sense of hopelessness, because as soon as one crisis is sorted out, another hits them.
[ترجمه گوگل]همچنین به احساس ناامیدی بدهکاران کمک می کند، زیرا به محض حل شدن یک بحران، بحران دیگری به آنها ضربه می زند
[ترجمه ترگمان]هم چنین به حس ناامیدی بدهکاران نیز کمک می کند، زیرا به محض اینکه یک بحران رفع شد، دیگری به آن ها ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I feel so overwhelmed with hopelessness.
[ترجمه گوگل]من خیلی غرق در ناامیدی هستم
[ترجمه ترگمان]احساس ناامیدی از ناامیدی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Here are the nine types of hopelessness and just some of the strategies recommended by Scioli and Biller.
[ترجمه گوگل]در اینجا 9 نوع ناامیدی و تنها برخی از استراتژی های توصیه شده توسط Scioli و Biller آورده شده است
[ترجمه ترگمان]در زیر نه نوع ناامیدی و فقط برخی از استراتژی های توصیه شده توسط Scioli و Biller وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Battles bring hopelessness, fear, and dark side and gruesomeness.
[ترجمه گوگل]نبردها ناامیدی، ترس، و جنبه تاریک و وحشتناک را به همراه دارند
[ترجمه ترگمان]جنگ ها ناامیدی، ترس و کناره تاریک و gruesomeness را به همراه می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A spirit of hopelessness pervaded the refugee camp.
[ترجمه گوگل]روح ناامیدی کمپ پناهندگان را فرا گرفته بود
[ترجمه ترگمان]روحیه ناامیدی اردوگاه پناهندگان را در بر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. [Pure Alienation] This form of hopelessness may be fueled by cognitive distortions such as mind reading, overgeneralization, or all-or-nothing thinking.
[ترجمه گوگل][بیگانگی محض] این شکل از ناامیدی ممکن است توسط تحریفات شناختی مانند ذهن خوانی، تعمیم بیش از حد یا تفکر همه یا هیچ ایجاد شود
[ترجمه ترگمان]این شکل ناامیدی ممکن است با distortions شناختی مانند خواندن ذهن، overgeneralization، یا همه چیز - یا هیچ چیز - - تقویت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Miles struggled not to give in to his feelings of anger and hopelessness.
[ترجمه گوگل]مایلز تلاش کرد تا تسلیم احساسات خشم و ناامیدی خود نشود
[ترجمه ترگمان]مایلز در تلاش بود تا احساسات خود را از خشم و ناامیدی رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ناچاری (اسم)
hopelessness

انگلیسی به انگلیسی

• lack of hope, despair

پیشنهاد کاربران

به نقل از فرهنگ پویا:
بیچارگی، بدبختی، فلاکت
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : hope
✅️ اسم ( noun ) : hope / hopeful / hopefulness / hopelessness
✅️ صفت ( adjective ) : hopeful / hopeless
✅️ قید ( adverb ) : hopefully / hopelessly
امید واهی
hopelessness ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: ناامیدی
تعریف: احساس فرد از عدم دستیابی به وضعیت مطلوب در آینده
استیصال

یأس
ناامیدی

بپرس