تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Festival - goers

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

i would say to the Commission that they must think long and hard before they reject any of the Ombudsman's findings.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Crappy night sleep

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fitness instructor

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

Dont buy into the facts

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

درنهایت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

معنای خیابان هم میده

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Anonymousگمنام

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شلوارک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

I picked up a bug on holiday"an infectious illness

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Use by:::::

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Best before::::

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

رودخانه ای از گدازه مذاب قرمز که از کنار کوه می گذرد!river of red molten lava running down the side of a mountain!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

river of red molten lava running down the side of a mountain!رودخانه ای از گدازه مذاب قرمز که از کنار کوه می گذرد!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

این لغت به اسپانیای میشهofrendas

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Way back in timeزمان های خیلی دور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Detector can detect every signs of crime🤪

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

as ( I did ) beforeمخفف این اصطلاح است همانطورکه قبلا انجام دادم، مانندقبل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Resurfece the conflict between involved partiesظاهرشدن یا آشگار شدن تعارض بین طرف های درگیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Prolonged industrial disputeدرگیری طولانی بین کارگروکارفرما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خدمتکار استخدام شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Left behind the changing worldدر عقب یا جامانده از دنیای درحال تغییر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چندی پیش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Beat the oddsمشکلات ، سختی راشکست دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ارتفاع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

On devices it let you turn things back on quickly when you need it means devices aare still using energy when you might not want them

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از لحاظ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

پرش ارتفاع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جهیدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Put some music on to liven things upموسیقی پخش کنیم تاجوراشادترکنیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The game didnt liven up till the second halfبازی تا نیمه دوم پرهیجان نشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

The college isplaying host to a goup of russian scientistدانشکده میزبان گروهی از دانشمندان روسی است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برگشتن به شرایط قبلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

وسیع گسترده همهجانبه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Refugee convention, مجمع پناهندگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تابعیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترک کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وحشت انگیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از خوددرآوردن ایده دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشوب داخلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ذخیره جایگزین زاپاس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فاحعه زیست محیطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کاهنده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

باعث شدن cause and create

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنی دیگرش افزودن بهبود دادن افزایش دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

حرف خود راقورت دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تمدد اعصاب مردن ، ریلکس کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به خاطر، به موجب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسخره کردنpoke fun at or make fun of

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کمی کنایه

١