crappy

جمله های نمونه

1. He's had a series of crappy jobs.
[ترجمه گوگل]او یک سری کارهای زشت داشته است
[ترجمه ترگمان]اون یه سری شغل مسخره داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I've never seen such crappy acting.
[ترجمه گوگل]من تا به حال چنین بازیگری مسخره ندیده بودم
[ترجمه ترگمان]من تا به حال چنین بازیگری crappy ندیده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I had three crappy part-time jobs, my bank account was overdrawn, so I started browsing for "exotic dancer" want ads.
[ترجمه گوگل]من سه شغل پاره وقت بد و بیهوده داشتم، حساب بانکی من بیش از حد برداشت شده بود، بنابراین شروع به جستجوی آگهی های خواستنی "رقصنده عجیب و غریب" کردم
[ترجمه ترگمان]سه کار نیمه وقت داشتم، حساب بانکی من چک شده بود، بنابراین شروع کردم به جست و جوی \"رقصنده exotic\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Please forgive the crappy quality, my built - in cam sucks.
[ترجمه گوگل]لطفا کیفیت بد را ببخشید، دوربین داخلی من بد است
[ترجمه ترگمان]لطفا اون کیفیت مزخرف من رو ببخشید کم آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Blame it on Adobe's that crappy Flash of theirs.
[ترجمه گوگل]آن را به گردن فلش مزخرف ادوبی بیاندازید
[ترجمه ترگمان]خراب کردن آن در Adobe s که یک فلش قراضه از آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had a beard and he had a crappy black Buick.
[ترجمه گوگل]او ریش داشت و یک بیوک سیاه و سفید بدجنس داشت
[ترجمه ترگمان]او ریش داشت و بیوک black داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Washed-up band, crappy so-called art gallery.
[ترجمه گوگل]گروه شسته شده، گالری هنری به اصطلاح مزخرف
[ترجمه ترگمان]یه گروه موسیقی شسته و کثیف که به اسم گالری هنر نام گذاری شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Rachel : And a crappy New Year.
[ترجمه گوگل]راشل: و یک سال جدید تلخ
[ترجمه ترگمان]و یه سال نو مسخره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It's better than sitting in that crappy car hearing you argue!
[ترجمه گوگل]بهتر از این است که در آن ماشین مزخرف بنشینم و بحث شما را بشنوم!
[ترجمه ترگمان]بهتر از نشستن توی اون ماشین مسخره است که تو بحث می کنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The best your pension'll buy us is some crappy little cracker box on the Eastern shore!
[ترجمه گوگل]بهترین چیزی که حقوق بازنشستگی شما برای ما می‌خرد، جعبه ترقه کوچک در ساحل شرقی است!
[ترجمه ترگمان]بهترین مقرری تو برای ما یک جعبه بیسکوییت کوچولوی مسخره در ساحل شرقی است!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I can't believe we're still using that crappy old 400 dpi ink - jet printer.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم باور کنم که ما هنوز از آن چاپگر جوهر افشان قدیمی 400 نقطه در اینچ استفاده می کنیم
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم باور کنم که ما هنوز از اون ۴۰۰ قدیمی dpi dpi استفاده می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Feeling Crappy - I never feel about myself after I finally pry my eyes from the TV set.
[ترجمه گوگل]احساس بد - بعد از اینکه در نهایت چشمانم را از تلویزیون بیرون کشیدم، هرگز در مورد خودم احساس نمی کنم
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه بالاخره چشمانم را از تلویزیون دور کردم احساس گناه کردم - هیچ وقت در مورد خودم احساس نمی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The guy who could quote Alexander Pope learned about spitting tobacco and dodgingmortar rounds, the strange allure of a hard life. “Everything is vivid, eventhe crappy food,” he said.
[ترجمه گوگل]مردی که می توانست از الکساندر پوپ نقل قول کند، درباره تف کردن تنباکو و گلوله های خمپاره، جذابیت عجیب یک زندگی سخت، یاد گرفت او گفت: «همه چیز واضح است، حتی غذای تلخ
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" مردی که می توانست به الکساندر پوپ گفته باشد، در مورد تف کردن تنباکو و dodgingmortar، جذابیت عجیب یک زندگی سخت را یاد گرفت \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The pageant's supposed to be on cable, but this crappy hospital doesn't get the channel.
[ترجمه گوگل]این مسابقه قرار است روی کابل باشد، اما این بیمارستان مزخرف کانال را دریافت نمی کند
[ترجمه ترگمان]این بیمارستان باید توی کابل باشه اما این بیمارستان کثیف از کانال خبری نداره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lousy, bad, rotten, filthy
you describe something as crappy when you think that it is of very poor quality; an informal, rude word which some people find offensive.

پیشنهاد کاربران

Crappy night sleep
ADJECTIVE
vulgar slang
Comparative: crappier
Superlative: crappiest
بی ارزش - آشغال - قراضه - به دردنخور - افتضاح - ( در مورد حرف ) پرت و پلا - چرت و پرت - چرند - مزخرف
تحت اللفظی: عنی - گُهی
...
[مشاهده متن کامل]

SYN: shitty
e. g.
Jewish community offended by Robinson’s removal from B. C. cabinet: Advocate
. . .
Coquitlam - Maillardville NDP MLA Selina Robinson has stepped down as the B. C. Minister of Advanced Education, following widespread condemnation about comments she made last week many felt were demeaning of Palestinian history.
Nico Slobinsky, Pacific vice - president of the Centre for Israel and Jewish Affairs, says Robinson’s removal undermines the Jewish community’s confidence in British Columbia’s government and signals that Jewish leaders are held to different standards than others.

افتضاح
همون shitty هست. یعنی :
داغون - چرند - مزخرف - بی کیفیت و بد - حال به هم زن
adjective
VULGAR SLANG
🔴of extremely poor quality
🔴ill; unwell
◀️"I feel really crappy today"

...
[مشاهده متن کامل]

🌠unpleasant or of very bad quality :
◀️He had a series of crappy jobs
🌠 extremely bad, unpleasant, or inferior; LOUSY :
◀️ crappy weather
🌠 informal
: markedly inferior in quality : not good or pleasant : LOUSY
◀️ crappy weather
◀️ drove a crappy old car
◀️ I woke up feeling crappy, so I took a sick day
◀️ That was the crappiest movie I've ever seen
🌠 see shitty
ok
as gross as crap
◀️ this is a crappy definiton
◀️ You can be in a shitty mood or a sad mood or whatever floats your boat. I’ve had enough days where I woke up and chose to be in a crappy mood. Screw that. I don’t have time left on my clock to waste it on negative feelings and emotions. The day itself and the circumstances may suck but by God I will still be having an awesome and amazing day and I will share that with anyone willing to ask me for it.

چیز داغون و به دردنخور
گِلی.
The water's still crappy?
آب هنوزم گِلیه؟
خسته کننده
یکنواخت
وقتی در قسمت اصلی معنی "مزخرف" قید شده چه دلیلی دارد که دوباره این معنی در قسمت پیشنهاد تایید شود؟!
مزخرف

بپرس