پیشنهاد‌های A.GH (٣٨)

نقل از هزاره ساک توری

نقل از هزاره خود را مضحکه دیگران کردن وسیله خنده و تفریح مردم شدن سبکسری کردن حود را سبک کردن

نقل از هزاره با تردید با دودلی محتاطانه با ترس و لرز با کمرویی

نقل از Free Dictionary 1. That's humorous 2. That's strange, odd, or unexpected

نقل از هزاره در مورد شجاعت و قدرت و . . . : پیدا کردن در خود ایجاد کردن به دست آوردن کسب کردن

نقل از هزاره کت: جیبِ بغل پیراهن: جیب پیش سینه

certain to be punished

نقل از هزاره احساس غریبگی کردن احساس بیگانگی کردن

“to believe something good about someone, rather than something bad, when you have the possibilities of doing either” or “to trust someone even thoug ...

نقل از هزاره با تمام قوا با تمام توان

to reach a standard level of performance or quality

to keep focused on it, and not take your eyes off it

نقل از دیکشنری کالینز If you shout something out, you say it very loudly so that people can hear you clearly

نقل از Dictionary. com Up to one's ( old ) tricks Behaving in one's usual deceitful or mischievous fashion,

نقل از دیکشنری میریام وبستر to behave as badly as someone who has treated one wrongly

نقل از Britannica Dictionary having red or pink cheeks

speak in an unknown language during religious worship, regarded as one of the gifts of the Holy Spirit مطابق با کتاب عهد جدید، سخن گفتن به زبان های ...

no matter how modest or simple something may be, it is still worthy of respect or recognition

نقل از هزاره به بهترین وجه، به طور کامل، کاملا، خوبِ خوب

نقل از دیکشنری کالینز a short sleeve designed to cover the shoulder and the top of the arm, with little or no extension under the arm. آستین کوتاه

مخمل کوبیده

نقل از دیکشنری کالینز If you tuck a child in bed or tuck them in, you make them comfortable by straightening the sheets and blankets and pushing the ...

نقل از هزاره For the foreseeable future حالا حالاها، علی الحساب، فعلا in the foreseeable future در آینده نزدیک

نقل از هزاره: نرم، لطیف، براق، شفاف

نقل از هزاره: برای چشم و نگاه: مات، بی نور، بی حالت

نقل از هزاره خشونت، بیرحمی، شوم بودن، ترسناک بودن

نقل از هزاره: حساب شده، دقیق، روشن، واضح

نقل از هزاره در مورد نقشه، طرح و برنامه: شکست خوردن، نقش بر آب شدن، بی نتیجه ماندن، عقیم ماندن، به جایی نرسیدن

نقل از هزاره افسون کننده، جادو کننده

سنگ زینتی

ساده، معمولی، بدون جذابیت

در مورد کوه: یال

دوراندیشی

به منظورِ

نقل از هزاره در جایگاه اسم بی اعتنایی، بی احترامی، بی حرمتی، تحقیر

نقل از هزاره به جای آن وگرنه به عنوان راهی دیگر

نقل از هزاره خروشان جوشان پرجوش پرخروش

نقل از هزاره در مورد صدا: مرموز، ناشناخته