پیشنهادهای امیرقاسم قندی (٩٧)
حباب درست کردن
درست کردن قصر با ماسه
هچی کردن کلمات
کندن پوست پرتقال
Fan دو معنی داره یکی به معنی پنکه و دیگری به معنای طرفدار.
پرتاب کردن یک توپ
سپری کردن وقت
هم به معنای بچه و هم به معنای عزیز .
Miss means stop living in one place and go to live in another . این تعریفش بود ومعانی دیگر از دست دادن و دوشیزه، دختر خانم.
به زودی ، هر چه سریعتر
دویدن
بزرگ عظیم هنگفت
کنار رفتن، تعریفش : when you move away someone you feel sad because that person is not with you anymore.
مخفف: ( millicycle ( s مخفف: ( انجیل ) مکابیان مخفف: ( megacycle ( s مخفف: Master of Ceremonies مخفف: Medical Corps
کرم، کوخ، شکند، کرمک، آدم قابل تحقیر، پست، دون، ( مجازی ) اسباب درد و شکنجه، عذاب، مثل کرم حرکت کردن، لولیدن، مارپیچ رفتن، ( با حیله و زرنگی ) وارد ش ...
ارزش رفتن
کاشتن گل .
یک مسابقه ی خوانندگی در آمریکا هستش
پشتی کردن، تقویت کردن، پشتیبانی کردن، ( ورزش - به ویژه بیس بال ) دیوار بلند یا نرده ی پشت زمین ( برای جلوگیری از فراروی توپ ) ، کمک، حامی، عقب دار، ع ...
بهترین رپر جهان که من عاشق آهنگ Real slim shad هستم تو گرمی نامزد شده و بهترین موزیک ویدیو از MTV گرفته واقعا خیلی خوبه
لغب امینم هستش
من یک سوال دارم .
تصمیمی که برا فعل آینده می اید
نام یک گروه خواننده قدیمی .
�آمرزش پروردگار تو وسیع است، او به شما آنگاه که شما را از زمین آفرید آگاه تر است�.
یقین البته حتماً
بفرمایید جلو، برو جلو
بخور از دست نری
( در مورد کمربند و تسمه و غیره ) سگک، قلاب کمربند، شیر، گیره، بستن ( کمربند و غیره ) ، قلاب کردن یا شدن، بستن سگک، هر وسیله ی سگک مانند، تزیین گیره م ...
گذشته ی forget هستش و میشه یادش رفت بود
من کار دارم .
مترادف: بلکه، شاید متضاد: حتم برابر پارسی: ولی، واdتر که، بهتر از آن که، به جای آن، بدتر از آن
من کار دارم
زمان حال فعل be to، مخلوق، شخصیت یک فرد.
نام یک خوانده امریکایی که در سن ۲۱ سالگی مرد به دلیل تشنج در هواپیمای خصوصی خودش .
کلاس جبرانی
به انگیلیسی میشه eat it
بفرمایید جلو، بفرماید ، تشریف ببرید
خوش بختم، خوش حال شدم ، اصولاً در مکالمات استفاده می شه .
یک بار در ماه
ممنون از وقت شما که آن را برای ما صرف کردین
دو سوم خلبانان خانم هستن.
پدر و مادر تو، دوست های تو ، شریک تو
ملاقات کردن ، گفتو گو کردن ، Ask someone question in a meeting
هم به معنی هواپیما و هم به معنی کاشتن،
زن، مونث، Of girl or woman
هی تو
من کار دارم
چه اتفاقی افتاد در اخر
او لعنتی