پیشنهادهای علی سیریزی (٧,١٩٨)
ورودی ، درگاه، درب، مدخل
روزنه، دریچه، شکاف، نورگیر
آوند ، بشقاب، لیوان، کاسه
مایع قابل نوشیدن ، آب، شربت، چای و . . .
خوراک، خورش، طعام، خوردنی
اورسی، نعل، پای پوش، بوت
پوشش، پوشاک، جامه، تن پوش، رخت ، کسوت
گاهگز، صفحه، ورق، برگ، صفحه سفید
ابزار نوشتن ، خودکار، مداد، نوشت افزار
نوشته ، دفتر، اثر، کتابچه، دیوان
آموزه، آموزش، تعلیم، یادگیری، مطالعه، مشق
تفریح، سرگرمی، مسابقه
ناب، فلز سفید ، سیم، زر سفید، فلز درخشان
اسکناس، دارایی ، نقد، سرمایه، وجه ، سکه
تلا، فلز گران بها، ذهب، زر، گوهر، زرنشان ، زخرف
پولاد، فلز ، حدید، فولاد، فلز سخت
جماد، جامد ، صخره، کلوخ، سنگ ریزه
| گُل | شکوفه ، غنچه، گلبرگ، گلزار | گِل | خاک، تراب، زمین، لجن
گیاه، دار، نهال، شجر، سبزینه
زمین، گِل، بستر، خاکستر
شعله ، سوز، گرما، شراره
هوا ، نسیم، وزش، توفان
مایع، روان، نوشیدنی، مایه حیات
آسمان، سپهر، فلک، سما، فضای بالا ، عرش
خاک، عرصه، بستر، سطح ، بوم، خشکی
راه، مسیر ، جاده، گذر
مسکن، منزل، کاشانه، مأوا
روح ، روان، هستی، وجود ، حیات
قلب ، جان، درون، سینه ، درون، مرکز
بیزاری، انزجار، کینه، دشمنی
محبت، علاقه، مهر، دلدادگی
خصم ، رقیب، ضد، بدخواه
یار ، رفیق، همراه، همدم
شامگاه، تاریکی ، شام، شبانگاه، ظلمت
روشنایی، روزگار، روزانه، آفتاب
هوشیار، هشیاری، آگاهی، برخاستگی
استراحت | رؤیا، چرت، آسودگی
اشک ریزی ، زاری، ناله، شیون، تضرع
شادی، تبسم، قهقهه، لبخند
بی صدا ، خاموشی، آرامش، بی بانگ، صامت
شکیبا، آرام، تحمل گر، صبور، بردبار
بی تاب ، شتاب زده، بی صبر، بی قرار ، دستپاچه، شتابان
بردبار، شکیبا، آرام، تحمل گر
خرد، ریز، کم جثه، کم حجم، کوچک، شکسته
بزرگ، عظیم، کلان، پهناور
کم وزن، لطیف، نرم، بی بار
مرطوب ، نمناک، خیس، آب دار
زمین، ، یبوست، یبس، بر
با تأخیر ، کند، پسین، عقب افتاده
بی رطوبت ، بی نم، بی طراوت، سفت