پیشنهادهای علی سیریزی (٧,٢٦٩)
اندام بدن، آغاز ، عقل فراز، خرد، راس
دست اندام بدن ، قدرت، نوار، مجموعه ی شش عدد
شغل ، فعل و عمل ، نیاز عمل، پیشه،
مسیر ، روش ، سفر مسیر، طریق، سفر
قلب ( اندام ) 2. جان 3. عزم و اراده جان، روان
مختصر، کم ارتفاع، قصیر، ریز، فشرده
طویل، دارای ارتفاع زیاد ، دراز، کشیده، مرتفع
بارد، کم دما، بی روح، خنک، یخ، بی احساس
سوزنده، دارای دما، صمیمی ، داغ، پرحرارت، صمیمانه
آهسته، کم سرعت ، آرام، سنگین، بی شتاب
چابک، سریع، پرشتاب، فرز، شتابان، پرسرعت، تیز
فرسوده، بی رمق، نیازمند استراحت، مانده، درمانده
بی تنش، آسوده ، خاموش، ساکت، بی صدا، راحت
خشنود، خوشحال، بانشاط، خوش دل، سرزنده، خندان
داده برداری، الگو کَنی
یادگیری ماشینی ( یادگیری خودکار رایانه )
کلان داده ( مجموعه های عظیم داده ها ) ، داده های حجیم
ایمنی رایانه ای، پاسداری دیجیتال
محل ایستادن امام در مسجد مهراب، نیاشگاه
سقف گنبدی شکل، قبه، کلاهک، گرد
برج مسجد، گلدسته
قبله گاه مسلمانان ، خانهٔ خدا
محل عبادت مسیحیان، عبادتگاه، معبد، پرستشگاه
محل مقدس مقدس، حریم
محل عبادت مسلمانان، مصلا، معبد، پرستشگاه
روز فرخنده، جشن، روز بزرگ، روزبه
۷ ( هفت ) عددی مقدس در باور بسیاری از تمدنها، آورده اند که قدمای بسیار قدیمی، برای اعداد چنین نام گذاری می کردند: برای عدد سه می گفتند �دو و یک� برا ...
سفره ی نوروزی که با هفت چیز مشخص که با سین آغاز می شوند. ( هفت در باورهای مهرپرستی یا میترائیسم جایگاهی ویژه داشته و از دیرباز خاستگاه ایرانی داشته ا ...
بلندترین شب سال شب چله
جشن مهرورزی
منسوب به سپهر ( آسمان ) آسمانی، فلکی
گل لوتوس نماد پاکی نیلو فر
درختی با گل های بنفش رنگ
گلی سپید و زیبا
گلی خوشبو
بلبل ، قناری ، هزار دستان عندلیب : پرنده ای خوش آواز
گل یاس: نماد معصومیت
تاووس، پرنده ای زیبا با پرهای رنگین Pavo
هَئْثِم ( Haethim ) واژه اوستایی: دشمن دشمنِ دشمن противник
یَئْنَ ( Yena ) وازه اوستایی : برای برای به خاطر برای به جهت
مغ ( Magu ) مغ، واژه اوستایی: موبد روحانی دانا
اَثْرَوان ( Athravan ) واژه اوستایی: موبد، نگهبان آتش روحانی، موبد
بَرِسْم ( Baresman ) واژه اوستایی است، شاخه های مقدس، دسته چوب نیایش
هَئُوم ( Haoma ) وازه اوستایی : گیاه مقدس گیاه هوم
دتوش یا دَثوش ( Dathush ) واژه اوستایی: آفریده، آفرینش آفرینش، مخلوق
دَثوش ( Dathush ) واژه اوستایی : آفریده، آفرینش آفرینش، مخلوق
فَرَوْهَر ( faravahar ) یا ( Fravashi ) واژه اوستایی : نیروی نگهبان پیشرو روح نگهبان، همزاد و برخی به غلط به آن" foroohar "می گویند
نَسک واژه اوستایی ( Nask ) : بخشی از اوستا کتاب، فصل
گاتا یا گاثا ( Gāthā ) واژه اوستایی است: سرودهای زرتشت سرود، نیایش
یَشت واژه اوستایی ( Yasht ) نیایش، ستایش نیایش، دعا