کمونیست

/komonist/

معنی انگلیسی:
commie, communist, bolshevik, red

لغت نامه دهخدا

کمونیست. [ ک ُ مو / م ُ ] ( فرانسوی ، ص ) اشتراکی. شیوعی . ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). پیرو مسلک و عقیده کمونیزم. و رجوع به کمونیزم شود.

فرهنگ فارسی

پیرو آیین اشتراکی، پیروکمونیسم
اشتراکی . شیوعی . پیرو مسلک و عقیده کمونیزم

فرهنگ عمید

طرفدار مکتب کمونیسم.

فرهنگستان زبان و ادب

{Communist} [باستان شناسی، جامعه شناسی، علوم سیاسی و روابط بین الملل] فرد معتقد به کمونیسم

مترادف ها

red (اسم)
کمونیست

commie (اسم)
کمونیست، مخفف کلمه کمونیست

فارسی به عربی

احمر
الشیوعی

پیشنهاد کاربران

کُمونیست: همبهرگرا
برابرهای پارسی
کمونیسم:
*هم داشت گرایی
کمونیست:
*هم داشت گرا
اشتراک:
*هم داشت، هَم داری،
*هَم بَهری، هَم بَهرِگی
کمونیست به کسی گفته می شود که تابع مکتب کمونیسم باشد.
کمون به معنای اشتراکی، نوعی اجتماع عمدی و هدفمند است که مردم آن محیط زندگی، علاقه مندی ها، ارزش ها، باورها و همچنین منابع و اموال خود را با یک دیگر به اشتراک می گذارند. به کومون ها جامعه اشتراکی نیز گفته می شود. ویکی پدیا
...
[مشاهده متن کامل]

کمونیسم ( به فرانسوی: communisme ) کلمه ای فرانسوی است. این عبارت از کمون ( به معنی مشترک، آزاد یا عمومی ) و پسوند ایسم تشکیل شده است. بدین ترتیب از نظر لغوی می تواند �حالت مشترک بودن� یا �گرایش به مشترک بودن� تعبیر شود

مخالف سرمایه داری و مالکیت عمومی و اشتراکی
اشتراکی
مخالف رژیم سرمایه داری

بپرس