پیشنهادهای علی علیشاهی (٢٥٤)
متعارف سازی شده
جرّ و بحث
فک زدن
گوله نمک
حرف شنوی داشتن
یه چیزی ( حرفی ) پروندن
اجاره به قیمت تمام شده اجاره به قیمت واقعی
با کمال احترام
تو هچل
سنگین دل
معانی عمیق
حوصله داشتن I don't fancy cooking حوصله آشپزی ندارم
تبانی در مناقصات
سنگدل
دادگاه چنین حکم کرد
احتمالی، بالقوه
توامان
خب اینم از این برای همین دیگه
دندان قروچه کردن
زره داستانی/حفاظ داستانی در داستان سرایی به وضعیتی اشاره دارد که یک شخصیت داستانی به طرز غیر قابل توضیحی از آسیب یا بدشانسی در امان می ماند، صرفاً ب ...
دلشوره داشتن
بفرما برو
قربون قد و بالات
همیار پلیس
خیلی وقته ندیدمت
سوسکی
سر به راه کردن
چراغ خاموش حرکت کردن
ضد حال زدن، حال رو گرفتن
خودخوری نکن
نوعی جغد، بوف
دو به هم زنی کردن
کار به جاهای باریک می کشه، حواست باشه، رقابت شروع میشه ( یک اصطلاح است برای کری خوانی )
نه حرف من نه حرف تو [حد وسط]
آشفته کردن
در وضعیت بدی بودن
قرض بالا آوردن
روی زانو بشینید
خبردار شدن، خبر دادن، مطلع شدن It has been brought to my attention that the meeting has been canceled مطلع شدم که جلسه لغو شده خبردار شدم که جلسه لغو ...
هم داستان
کمی زمان میبره
پای کوبان، در حال دویدن
اجرا کردن
محبوس، غل و زنجیرشده
بله قربان گو بودن
با خودم گفتم
کنار آمدن
درون پویی کردن
رفیق گرمابه و گلستان وقتی دو دوست inseparable باشند
کودن