غزال سرخ - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

teleprompter: به نقل از هزاره: ( تلویزیون ) متن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

storm off: به نقل از The Free Dictionary: To l ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

storm out: به نقل از هزاره: با داد و هوار بیرو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

there goes: به نقل از www. macmillandictionary. ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

last gasp: به نقل از آکسفورد: done at the last ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

exorcism: به نقل از هزاره: 1. جن گیری، عزایم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

exorcism: به نقل از هزاره: 1. جن گیری، عزایم ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at bottom: به نقل از هزاره: در اصل اساساً به ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

inexplicable: به نقل از هزاره: غیرقابل توضیح توضی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be driven by: به نقل از هزاره: [دستگاه و غیره] کا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push to the limit: When you "push something to the lim ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

push to the limit: When you "push something to the lim ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go to the limit to do something: به نقل از هزاره: حداکثر کوشش خود را ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a hell of a: 1 —used to make a statement more fo ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

a hell of a: 1 —used to make a statement more fo ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the state of the art: هنگام ویرایش، بارها با عبارت the st ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the state of art: هنگام ویرایش، بارها با عبارت the st ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

it's that simple: به نقل از:https://hinative. com It' ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

it's that simple: به نقل از:https://hinative. com It' ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in that: به نقل از هزاره: به این معنی که از ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

to say the least: به نقل از هزاره: بی اغراق حداقل چیز ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

hot rod: به نقل از هزاره: ( در آمریکا، عامی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

milk float: ماشین های توزیع شیر به نقل از هزا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

all the way: به نقل از هزاره: 1. تمام راه، تمام ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

nice looking: به نقل از هزاره: [شخص] قشنگ، خوشگل ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

basically: به نقل از هزاره: اساساً از بنیاد عل ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

vast majority: به نقل از لانگمن: used when you wan ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

effectively: به نقل از هزاره: 1. به طور مؤثری، ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

ready to go: به نقل از هزاره: در آستانه ی در شُر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pit stop: توقفگاه توقف کوتاه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come to life: به نقل از هزاره: به هوش آمدن حال کس ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inspect: به نقل از هزاره: [مدارک، چیزها و غی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

inspection: به نقل از هزاره: بازرسی وارسی بازدی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

by hand: به نقل از هزاره: 1. با دست، دستی 2. ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

obviously: به نقل از هزاره: آشکارا مسلماً مع ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go for it: به نقل از هزاره: بگیرش! برو! بزنش! ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

go too far: exceed the limits of what is reason ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have bearing on: به نقل از MERRIAM - WEBSTER : : to ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have bearing on: به نقل از MERRIAM - WEBSTER : : to ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

twat: به نقل از هزاره: ( عامیانه ) 1. کس ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

twat: به نقل از هزاره: ( عامیانه ) 1. کس ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slice through something: به نقل از هزاره: چیزی را شکافتن چیز ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

slice through something: به نقل از هزاره: چیزی را شکافتن چیز ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

slice into something: به نقل از هزاره: چیزی را شکافتن چیز ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cleanly: adv به نقل از هزاره: به آسانی به را ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

make a difference: به نقل از هزاره: اهمیتی داشتن فرقی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

flat out: به نقل از هزاره: 1. با تمام قدرت، ب ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

masking level difference: اختلاف تراز پوشش واژه های مصوّب فر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

engaging: به نقل از هزاره: [نگاه، لبخند، شخصی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

suspension: ( خودرو ) سیستم تعلیق زیربندی فنربن ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

wear and tear: به نقل از هزاره: استهلاک فرسودگی فر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

conceivable: به نقل از هزاره: قابل تصور تصورپذیر ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a world away from: به نقل از میریام وبستر: ( complete ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

yesteryear: به نقل از هزاره: گذشته ها ایام گذشت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

yesteryear: به نقل از هزاره: گذشته ها ایام گذشت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

happy with sth: راضی [بودن] از چیزی رضایت [داشتن] ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

lowest point: پایین ترین نقطه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lowest point: بدترین حالت پست ترین نقطه پایین تری ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

come to mind: به فکر ِ ( کسی یا چیزی ) افتادن به ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

common belief: باور عمومی اعتقاد عمومی باور رایج ا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in one's heart: به نقل از هزاره: در عمق وجود خود در ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

body search: بازرسی بدنی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

gear toward: به نقل از هزاره: تطبیق دادن با هماه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foolproof: به نقل از هزاره: [طرح، برنامه، دستگ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prearranged: به نقل از هزاره: از پیش تعیین شده ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the very least: حداقل کم کم لااقل ___________به نقل ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

detailed: به نقل از هزاره: مفصل مشروح پر از ج ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

blanket statement: به نقل از ell. stackexchange. com : ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

granular: به نقل از هزاره: 1. دانه دانه 2. زب ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

keep an eye on: به نقل از هزاره: ( محاوره ) مواظبت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sneakily: به نقل از هزاره: دزدکی مخفیانه یواش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

watch out for: به نقل از هزاره: حواسِ ( کسی ) به. ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get ahold: به نقل از میریام وبستر: informal. : ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somewhat: به نقل از هزاره: تا حدودی نسبتاً تا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

counterintuitive: به نقل از هزاره: برخلاف انتظار دور ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

under the hood: under the hood. ( figurative ) Bene ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deep dive: به نقل از میریان وبستر a thorough e ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

off the record: به نقل از هزاره: 1. غیررسمی، خصوصی، ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

deciding factor: عامل تعیین کننده

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

deciding factor: عامل تعیین کننده

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

word list: واژه نامه فهرست لغات

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

word list: واژه نامه فهرست لغات

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

explainer: توضیح دهنده

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

fictional: به نقل از هزاره: داستانی خیالی تخیل ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opt: به نقل از هزاره: تصمیم گرفتن ( که )

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

opt for: به نقل از هزاره: انتخاب کردن اختیار ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

optical art: به نقل از هزاره: هنر بصری

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optical illusion: به نقل از هزاره: خطای باصره

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

optimize: به نقل از هزاره: ( رسمی ) بهینه سا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optimise: به نقل از هزاره: ( رسمی ) بهینه سا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optimum: به نقل از هزاره: 1. بهترین، مناسب ت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optimistic: به نقل از هزاره: [شخص] خوشبین [نظر] ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

optimistically: به نقل از هزاره: خوشبینانه با خوشبی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

call log: سابقه تماس ها پیشینه تماس

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

call log: سابقه تماس ها پیشینه تماس

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in an emergency: در موقعیت اضطراری در شرایط اضطراری

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in an emergency: در موقعیت اضطراری در شرایط اضطراری

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

failed attempt: تلاش ناکام تلاش ناموفق تلاش شکست خو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

failed attempt: تلاش ناکام تلاش ناموفق تلاش شکست خو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

purposefully: تعمداً عامدانه از روی غرض و مرض

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

calender program: برنامه گاهشمار برنامه روزشمار برنام ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

corresponding: به نقل از هزاره: مطابق موافق مساوی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unsupportive: به نقل از آکسفورد: not providing e ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unwarranted: به نقل از هزاره: غیرموجه نالازم نام ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

invisible: نامرئی رؤیت ناپذیر مشاهده ناپذیر

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

undelete: برگرداندن فایل حذف شده ( در کامپیوت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

undelete: برگرداندن فایل حذف شده ( در کامپیوت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

preset: پیش تنظیمات

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

get the idea: به نقل از میریام وبستر: to understa ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get the idea: به نقل از میریام وبستر: to understa ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

additionally: به علاوه، علاوه بر این، مضاف بر ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chock full: مملو لبریز

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chock full: مملو لبریز

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

chew up: خرد و خاکشیر کردن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

gibberish: ناخوانا

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

confidential information: اطلاعات محرمانه اطلاعات سِرّی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

confidential information: اطلاعات محرمانه اطلاعات سِرّی

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

with that said: With this said is a way of saying I ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

with that said: With this said is a way of saying I ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

fraction of a second: کسری از ثانیه

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fraction of a second: کسری از ثانیه

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

fraction of a price: قیمت ارزان تر

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fraction of a price: قیمت ارزان تر

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unsurprisingly: هزاره: بی هیچ تعجبی بدون هیچ تعجبی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lockdown: منع عبور و مرور منع رفت و آمد

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

misconception: بدفهمی سوء فهم سوء برداشت به نقل ا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

thanks to: به لطفِ به پشتوانه ی به مددِ به یار ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

incoming mail: ایمیل ورودی ایمیل وارده نامه ورودی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in power: صاحب قدرت

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

protective equipments: equipment جمع بسته نمی شود و s نمی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

veteran: به نقل از هزاره: 1. ( نیز صفت گونه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

most commonly: often; frequently: commonly used wo ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

get around the problem: To get around a problem or difficul ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unmodified: دست نخورده اصلاح نشده

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

unmodified: دست نخورده اصلاح نشده

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

bundle of nerves: عصبی عصبانی نگران

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have something to offer: چیزی برای عرضه کردن داشتن چیزی عرضه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have something to offer: چیزی برای عرضه کردن داشتن چیزی عرضه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

spare change: به نقل از میریام وبستر a small amo ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

on one's part: از جانب کسی از سوی کسی به دستِ کسی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

anticipate the future: پیش بینی کردن آینده پیشگویی کردن آی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clear cut: قاطع

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

consternate: fill ( someone ) with anxiety . he ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

erg: واحد انرژی

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

elderberry: آقطی ( سرده ) از ویکی پدیا آرایه ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

gandy dancer: INFORMAL•NORTH AMERICAN a track mai ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

chain gang: گروه زندانیان

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

junk heap: تل زباله

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

beatrice: بئاتریس بئاتریچه "بیچه" دی فولکو پو ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

of no consequence: phrase. Something or someone of con ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

a wash of something: DEFINITIONS1. a sudden strong feeli ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cement: به نقل از هزاره: 1. سیمان، سمنت، سا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

intriguing: به نقل از هزاره: جالب توجه چشمگیر ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

well said: به نقل از هزاره: خوب گفتی! کاملاً م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

what i say is: منظورم این است که به نظرم یعنی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jump on the bandwagon: به نقل از هزاره: فرصت طلبی کردن رنگ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

you're made: به نقل از هزاره: ( محاوره ) نانت ت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

coo: [مخفف] مدیر اجرایی ارشد

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

push oneself forward: خود را به رخ کشیدن ________________ ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

the problem lies deeper: مسئله عمیق تر است. مشکل عمیق تر اس ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

traditionally: سنتاً به حکم سنت طبق سنت مطابق سنت ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

breadwinner: . a person who earns money to suppo ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

prime age workers: نیروی کار فعال Working people betw ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

raise children: تربیت کردن بچه ها بزرگ کردن بچه ها ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

raise children: تربیت کردن بچه ها بزرگ کردن بچه ها ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lead by example: to act in a way that shows others h ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

representation: بازنمایی بازنمود

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

post apartheid era: دوران پسا آپارتاید دورانِ مابعدِ آپ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

world famous: دارای شهرت جهانی . . . که در جهان م ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

half marathon: نیمه ماراتن به نقل از ویکیپدیای فا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

half marathon: نیمه ماراتن به نقل از ویکیپدیای فا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

whilst: در حالی که در هنگامی که وقتی که همز ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

work hard: سخت کار کردن به شدت کار کردن

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

take up: take - up به نقل از هزاره: استقبال ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jespersen: یسپرسن ( اسم خانوادگی اسکاندیناویا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

reporting: خبری گزارشی گزارشگری خبررسانی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

reporting: خبری گزارشی گزارشگری خبررسانی

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

sweet spot: بهترین و گویاترین معادل: نقطه مطلوب

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

jamie: جیمی ( اسم کوچک مردانه )

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

jamie: جیمی ( اسم کوچک مردانه )

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

murray: ماری ( اسم خاص مردانه ) نمونه: And ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

bluntly: بدون تعارف، رک و پوست کنده، صریحا ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

club together: to combine the money of the individ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

club together: to combine the money of the individ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

frustration: به نقل از هزاره: 1. ناکامی، سرخوردگ ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

fascination: به نقل از هزاره: 1. افسون، سحر، جاد ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

international affairs: امور بین الملل

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

movement: به نقل از هزاره: 1. حرکت، جنبش، تکا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

have a movement: به نقل از هزاره: بیرون رفتن شکم کسی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

movement away from: به نقل از هزاره: گرایش/میل به دور ش ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

movement away from: به نقل از هزاره: گرایش/میل به دور ش ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

be driven to extremes: به نقل از هزاره: افراط کردن به افرا ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

go from one extreme to the other: به نقل از هزاره: افراط و تفریط کردن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

take extreme measures: به نقل از هزاره: دست به اقدامات شدی ...

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hold extreme views: به نقل از هزاره: عقاید افراطی داشتن

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in extreme old age: به نقل از هزاره: در منتهای پیری

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

extremely: به نقل از هزاره: بسیار خیلی زیاد بی ...

٧ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

masses: انبوه

٧ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

masses of people: انبوه مردم

٧ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

only now: It is used to mean that something t ...

٧ ماه پیش

مدال‌های غزال سرخ