منو
غزال سرخ
ویژه

غزال سرخ

عضو از ٣ سال پیش
امتیاز کل
٩٣,٦٥٦
رتبه کل
٤١
رتبه کل
لایک
٩,٦٢٧
لایک
دیس‌لایک
١,٣٠٧
دیس‌لایک
درباره‌ی من:

تلاش می‌کنم از امکانی که سایت آبادیس فراهم کرده استفاده کنم تا در کنار دیگر دوستان، دیکشنری آنلاینِ هرچه گسترده‌تر و جامع‌تری به وجود بیاید.
حتی‌المقدور می‌کوشم منبعِ معادل‌های پیشنهادی را چه از فرهنگ‌های انگلیسی‌به‌فارسی و از چه از فرهنگ‌های انگلیسی‌به‌انگلیسی ذکر کنم تا هم حقوق مؤلفان و ناشران پاس داشته شود، هم مخاطبان از جهت صحت و درستی معادل‌ها مطمئن باشند. در مواردی که هیچ منبعی قید شده، صرفاً از دانش و ذوق و طبعِ شخصی خود استفاده کرده‌ام.
نیم‌نگاهی هم به ضبطِ فارسیِ اسامی خاص انگلیسی دارم تا به این ترتیب، دیکشنری آنلاین کم‌و‌کسری نداشته باشد و بیش‌از‌پیش دستیار و کمک‌حالِ مترجمان باشد.
رویایم این است که مترجمان کاردرست و کارکشته هم به آبادیس بپیوندند و معادل‌های پیشنهادی خود را اینجا به اشتراک بگذارند.

دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٩٣,٦٥٦
امتیاز
رتبه در دیکشنری
٤١
لایک
لایک
٩,٦٢٧
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١,٣٠٧

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
امتیاز
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠
تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
١٠٣

adopt با adapt تفاوت دارد؛ دومی معنای تطابق و سازگاری می دهد، نه اولی. بنابراین معنایی که کاربر رضارضایی در بالا قید کرده اند، مطلقاً نادرست و گمراه ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٨٤

very famous or popular, especially being considered to represent particular opinions or a particular time relating to or characteristic of a famous ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٨٤

1. ربع، یک چهارم، چهار یک 2. پانزده دقیقه، ربع ( ساعت ) 3. فصل؛ سه ماه، سه ماهه 4. جهت، سو، سمت 5. منطقه، ناحیه، محله، کوی 6. گروه، جماعت، محفل 7. ( ...

تاریخ
٢ سال پیش
دیدگاه
٥٢

به نقل از فرهنگ پویا: 1. لوله ی فاضلاب 2. [به صورت جمع] فاضلاب 3. دهانه ی فاضلاب 4. زهکشی 5. زهتاب 6. [مجازی] بار سنگین، فشار 1. خشک کردن، خشکاندن، ...

تاریخ
٣ سال پیش
دیدگاه
٤٤

اظهار گرایش جنسی [در ادبیاتِ متداول همجنسگرایان و دگرباشان جنسی]

ترجمه‌های برتر

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The police finally caught the killer.
دیدگاه
٢٢

پلیس سرانجام قاتل را دستگیر کرد.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
We're sure to win. The match is in the bag.
دیدگاه
١٥

مطمئنیم که برنده می شویم. مسابقه در مشتمان است.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
I went over to see if I could lend a hand.
دیدگاه
٨

رفتم ببینم می توانم کمک کنم یا نه.

تاریخ
٣ سال پیش
متن
The neighbours are always willing to lend a hand.
دیدگاه
٦

همسایگان همیشه مایل به کمک کردن هستند.

تاریخ
١ سال پیش
متن
I don't agree with the proposition, and hence I cannot vote for it.
دیدگاه
٩

با این پیشنهاد مؤافق نیستم و به همین دلیل، نمی توانم به آن رأی بدهم.

سوال‌های برتر

پاسخی موجود نیست.

پاسخ‌های برتر

پاسخی موجود نیست.