تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نادرست در بالا: برانداز. [ ب َ اَ ]فاعلِ براندازنده به معنی نابودکننده . از بین برنده . منهدم کننده . ناچیزکننده در اینجا �وَر انداز� صحیح است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فعل های �برگزاردن� و �برگذاردن� این دو فعلِ مرکب در متون معتبر متأخرِ فارسی کم و بیش در یک معنا به کار رفته اند و براساس شواهد موجود نمی توان حکم کر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معرکه، پرسروصدا، تماشایی، اغواگر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

شِرشِره؛ نوارهای باریک کاغذکشیِ برّاق و رنگ ووارنگ که در جشن ها می آویزند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فدایی، فداکردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خصوصیات، صفت ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اوضاع، دوران، دوره، ایام، زمانه، وضعیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

لوازم، لازمه ها، نیازها، مواردِ لازم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

علت، دلیل، انگیزه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جعبه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کودک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوارهای رنگی، کاغذهای رنگیِ جشن و شادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

چون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

قابلِ تمیز، قابلِ تشخیص، ویژه، خاص

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مرز کشور، محل تلاقیِ سربازانِ دو سرزمین در جنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واقعیت ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پخشِ صوت، پخش صوت، پخشِ صدا، پخش نوارکاست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چندباره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سوءقصد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گُلِه: دسته، گروه، عده. . . یک گُلِه بچه اونجا بود. یک گله سنگ ریخته بودند. یک گُلّه جنس اون جا وِل شده بود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پایه، پی، شالوده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

بنیان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شِلَنگ ( به روسی: Шланг ) یا �شیلَنگ�لوله ای توخالی و انعطاف پذیر برای جابجاییِ سَیّالات. این واژه از روسی وارد فارسی شده و روس آن را از هلندی ( slan ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ریشهٔ �تُنبیدن� به معنی �برهم ریختن و خراب شدن�، صدای بَم شبیهِ کوبیدن بر طبلی بزرگ یا صدای رعد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

گریهٔ آرام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

زمان ها، ساعت ها، اوقات، وقت ها

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ارزنده، ارزشمند، فوق العاده، بهت آور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

عاشورا برگرفته شده از ریشهٔ �عَشر�، به معنای ده و عاشورا به معنای دهم است. عاشورا دهمین روز از ماه محرم در گاه شماری هجری قمری است. بیشترِ شیعیان به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

صدای کوتاه ناشی از فشردنِ یک سویچ، تماسِ آرامِ دو جسم سخت، یا مکش زبان حین جداشدن از کام نرم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Agr�ment، پذیرش، توافق، موافقت، اعتمادنامه، اعتبارنامه، آداب دیپلوماتیک ایجاب می کند که قبل از اینکه یک کشور رئیس جدید ماموریت دیپلماتیک را به منظور ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ساکن، مقیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

برق، جرقه، جلوهٔ آنی، آتش خَش، Lightning، شیارِ آتش، شکافِ آتش، تازیانهٔ آتش، خشِ آتش، خراشِ آتش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

قرار داد، مستقر کرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

خیلی مهم، هیجان انگیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

پخش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

آپدِیْت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

درباره اشتقاق این کلمه آراء مختلف آورده اند: پاوْل هُرن در �اساس اشتقاق فارسی� آن را از پیشوند �آ� �خواند� ( از فعل خواندن ) مرکب دانسته؛ رَدْلُف �خو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مُحقَّق = تحَقُق یافته، واقعیت یافته، انجام شده، شکل گرفته، پایان یافته، انجام گرفته، انجام یافته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

تکه کاری با چوب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

گذاشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

نورافشانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

آذرخش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیرون زده، بادکرده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

حول و حوش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

روضه خوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مداح، قاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

امکان، امکانات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

نشان، علامت، آرم، شناسه، نشانه، کارت شناسایی، نشانِ شناسه، آرمِ شناسایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مطار، میدان هوایی هردو حاکی از جنبهٔ مثبت جایی در صنعت هوانوردی است که به پرواز اشاره دارد اما متاسفانه واژهٔ فارسیِ معادلِ آن ها به �فرود�آمدن توجه ...