خاتمیت

/xAtamiyyat/

لغت نامه دهخدا

خاتمیت. [ ت َ / ت ِ می ی َ ] ( ع مص جعلی ) در مرتبه و صفت آخرین قرار گرفتن. رجوع به خاتَم شود.

خاتمیت. [ ت َ می ی َ ] ( ع مص جعلی ) مانند خاتم بودن و کنایةً بمعنی زینت.

فرهنگ فارسی

مانند خاتم بود و کنایه بمعنی زینت

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] در این مقاله در مورد خاتمیت پیامبر اعظم و جامعیت دین اسلام، بحث خواهد شد.
پیامبر اسلام آخرین پیامبران خداست و سلسله نبوت با او پایان می پذیرد و این از «ضروریات آئین اسلام » است .معنی «ضروری » این است که هرکس وارد صفوف مسلمین شود، بزودی می فهمد که همه مسلمانان به این مطلب عقیده دارند و از واضحات و مسلمات نزد آنان است ، یعنی همانگونه که هرکس با مسلمانان سر و کار داشته باشد می داند آنها از نظر مذهبی تأکید روی اصل «توحید» دارند، همچنین می داند روی «خاتمیت پیامبر» نیز همگی توافق دارند، و هیچ گروهی از مسلمانان در انتظار آمدن پیامبر جدیدی نیستند.از اینروی، مانند سایر ضروریّات دین، نیازی به استدلال نخواهد داشت. در عین حال، می توان این مطلب را هم از قرآن کریم هم از روایات متواتر، استفاده کرد.خاتمیت دین اسلام گویای این حقیقت است که قافله بشریت در مسیر تکاملی خود با بعثت پیامبران مراحل مختلف را یکی پس از دیگری طی کرده است و به مرحله ای از رشد و تکامل رسیده که دیگر می تواند روی پای خود بایستد، یعنی بااستفاده از تعلیمات جامع اسلام مشکلات خود را حل کند.به تعبیر دیگر: اسلام قانون نهایی و جامع دوران بلوغ بشریت است ، از نظر اعتقادات کاملترین محتوای بینش دینی و از نظر عمل نیز چنان تنظیم یافته که بر نیازمندیهای انسانها درهر عصر و زمانی منطبق است .
کتاب نزد عالم و جاهل
کتاب گلستان سعدی، کتاب ارزشمندی است. وقتی این کتاب را به دستان کودکی می سپاریم، نه تنها توجهی به مطالب و نوشته های سودمند آن نخواهد داشت بلکه چه بسا در حال و هوای کودکانه ی خویش و در همان ساعات اولیه ی گرفتن کتاب، آن را پاره کند و چیزی از آن باقی نماند؛ اما اگر همین کتاب را به دانشمندی که از ارزش آن با خبر است بدهیم حتی پس از گذشت سالیان زیاد و علاوه بر استفاده ی بسیار از آن، باز هم کتاب سالم و پابرجاست. کودک نه تنها کتاب را پاره می کند بلکه استفاده ای هم از آن نخواهد کرد. اما بالعکس دانشمند از آن بهره های زیادی خواهد برد و نکات و ظرایف بسیاری را نیز از مطالب آن استخراج می کند.
کتاب هدایت
خداوند متعال نیز برای هدایت بشر ۱۲۴ کتاب آسمانی نازل کرد (صاحب تفسیر اطیب البیان می گوید : «در مجمع البیان از ابی ذر رحمة الله علیه روایت کرده که کتب انبیاء سلف صد و بیست و چهار کتاب بوده است.» و به انبیای الهی هدیه داد تا در راه کمال و هدایت بشری بکار گیرند اما بشر که در دوران کودکی خود بود قدر گوهرهای الهی را ندانست و این کتاب ها یا به طور کامل محو شدند و یا همانطور که در درس قبل اشاره شد مانند عهدین، آمیخته به تحریفات و تغییرات گسترده گردیدند: «یکی از علل تجدید رسالت و ظهور پیامبران جدید، تحریف و تبدیل هایی است که در تعلیمات و کتب مقدس پیامبران رخ می داده است و به همین جهت آن کتاب ها و تعلیمات، صلاحیت خود را برای هدایت مردم از دست می داده اند.
دین جاوید
...

[ویکی شیعه] خاتَمِیت، اصطلاحی کلامی و از آموزه های قرآنی و مشترک میان همه مسلمانان. به این معنا که پس از حضرت محمد(ص) و دین اسلام، پیامبر و دین دیگری نخواهد آمد و اسلام، دین کامل و جامع است و آموزه ها و احکام آن برای همیشه معتبر هستند.
اعتقاد به خاتمیت همواره میان مسلمانان پذیرفته شده بوده و به صورت متواتر نقل شده است. به دلیل ضروری بودن اعتقاد به خاتمیت، این بحث در علم کلام به عنوان یک مسئله جدی مطرح نبوده و متکلمان، آن را بیشتر با استناد به ادله نقلی اثبات کرده اند.
در دهه های انتهایی قرن بیستم و اوایل قرن ۲۱، مباحث جدیدی درباره این مسئله مطرح شده و شبهات بهائیان، متکلمان را به پاسخگویی برانگیخته است؛ همانطور که رویکرد جدید تبیین وحی و نبوت، مسئله تجربه دینی و وحی، باعث شد تا ختم نبوت به عنوان مسئله ای مهم در محور مباحث کلامی مطرح شود.

[ویکی اهل البیت] خاتمیت، مفهومی کلامی و از آموزه های مشترک همه مسلمانان است و به این معناست که پس از حضرت محمد(ص)، پیامبر و دین دیگری نخواهد آمد و تا پایان جهان به عنوان آئین آسمانی باید به عنوان مبنای عقیده و عمل انسان ها قرار بگیرد.
اعتقاد به خاتمیت، هم در زمان پیامبر اکرم(ص) و سلم و هم بعد از وی، میان مسلمانان امری روشن و پذیرفته شده بوده و به صورت متواتر نقل شده است. به جهت ضروری بودن اعتقاد به خاتمیت، این بحث در علم کلام به عنوان یک مسئله بحث انگیز مطرح نبوده است و متکلمان، آنرا بیشتر با استناد به ادله نقلی اثبات کرده اند.
در قرن اخیر، مباحث جدیدی پیرامون این مسئله مطرح شده است. شبهات بهائیان، متکلمان را به پاسخگویی برانگیخته است. همانطور که رویکرد جدید تبیین وحی و نبوت، مسئله تجربه دینی و وحی، باعث شد که ختم نبوت در محور مباحث کلامی بحث شود.
خاتمیت مصدر جعلی از خاتم و از ریشه ختم به معنای پایان می باشد. رایج ترین معنایی که لغت شناسان برای کلمه خاتم بیان کرده اند، به معنای ختم و پایان یافتن چیزی است. در این معنا، تفاوتی میان خاتِم(به کسر تاء) و خاتَم(به فتح تاء) نیست.
کاربرد دیگر این واژه، در هر دو استعمالش، به معنای آخر و پایان یا آخرین می باشد.
برخی نیز معتقدند که خاتِم، به کسر تاء، به همان معنای آخر و پایان، و به فتح تاء به معنای زینت انگشتری و زینت است.
تلقی دانشمندان فرقه های اسلامی از ابتدا تا کنون از مقوله خاتمیت این بوده است که شریعت اسلام به عنوان آخرین شریعت اسمانی است و تا پایان جهان به عنوان آئین آسمانی باید به عنوان مبنای عقیده و عمل انسان ها قرار بگیرد. بر اساس مفاد احادیث معتبر، حلال و حرام اسلام تا روز قیامت باقی است و تغییر پذیر نیست. پس اگرچه اصل نیازمندی بشر به معارف و برنامه های وحیانی محدود به زمان و روزگار خاصی نیست، و بشر برای پیمودن راه سعادت و کمال به راهنمایی‎ها و برنامه های چنین منبعی نیاز دارد، اما میزان نیازمندی های بشر به این امور، در طول تاریخ و برای تمام اقوام بشر به یک اندازه نیست.

[ویکی اهل البیت] خاتمیت (کتاب). این کتاب مشتمل بر ده جلسه سخنرانی استاد شهید تحت عنوان "خاتمیت" است که در حدود سال 47 شمسی در حسینیه ارشاد ایراد شده است.
کتاب خاتمیت که در واقع مشروح مقاله ای از ایشان است به نام ختم نبوت البته دارای مطالب دیگری به غیر از مقاله ی مذکور نیز می باشد.
جواب پرسش های زیر را در این کتاب خواهید یافت:
تعریف خاتمیت، ارکان خاتمیت عبارتند از:
معرفی کتب استاد مطهری، در دسترس در اسلام ناب، بازیابی: 16 آذر 1392.

دانشنامه آزاد فارسی

(یا: ختم نبوت) ازبین رفتن نیاز به وحی جدید و تجدید نبوت ها و پایان یافتن پیامبری، با خاتم النبیین، محمد بن عبدالله (ص). البته خاتمیت به معنای ختم دین و پایان یافتن نیاز بشر به تعلیمات الهی که از راه وحی رسیده، نیست بلکه به معنای برطرف شدن نیاز به پیامبر جدید و کتاب آسمانی جدید است. دانشمندان اسلامی، در توضیح این مسئله گفته اند که همۀ پیامبران، به رغم اختلافات فرعی، حامل یک پیام و وابسته به یک مکتب بوده اند، این مکتب تدریجاً برحسب استعداد جامعۀ انسانی عرضه شده است تا بدان جا که بشریت به حدّی رسید که آن مکتب به صورت کامل و جامع عرضه شد و چون بدین نقطه رسید نبوت پایان پذیرفت. آن کسی که به وسیلۀ او صورت کامل مکتب عرضه و ابلاغ شد پیامبر اسلام (ص) و آخرین کتاب آسمانی، قرآن است و همان طوری که قرآن کریم فرموده است: «(با نزول قرآن) پیام پروردگارت با راستی و درستی کامل و تمام شد» (انعام، ۱۱۵). دین پژوهان دربارۀ این که چرا در گذشته نبوت ها تجدید می شد و پیامبران یکی پس از دیگری می آمدند، و چرا پس از حضرت خاتم النبیین، این جریان پایان یافت و نه تنها پیامبر تشریعی (صاحب شریعت) نیامده و نخواهد آمد حتی پیامبر تبلیغی نیز نیامده و نخواهد آمد، به بحث و تأمّل پرداخته و علل تجدید نبوت ها را به این شرح بیان داشته اند: ۱. بشر قدیم به علت عدم رشد و بلوغ فکری قادر به حفظ کتاب آسمانی خود نبود، معمولاً کتب آسمانی یا تحریف می شد و یا به کلی از بین می رفت، از این رو لازم می شد که این پیام تجدید شود. زمان نزول قرآن یعنی چهارده قرن پیش، مقارن است با دوره ای که بشریت کودکی خود را پشت سر گذاشته و می توانست مواریث علمی و دینی خود را حفظ کند و لذا در آخرین کتاب مقدس آسمانی یعنی قرآن تحریفی رخ نداده است. مسلمین به هنگام نزول هر آیه، عموماً آن را در دل ها و در نوشته ها حفظ می کردند به گونه ای که امکان هر گونه تغییر و تحریف و حذف و اضافه از بین می رفت، لذا دیگر تحریف و نابودی در کتاب آسمانی رخ نداد و این علت که یکی از علل تجدید نبوت بود، از بین رفت. ۲. در دوره های پیش، بشریت به علّت عدم رشد و بلوغ فکری قادر نبود که یک نقشۀ کلی برای مسیر خود دریافت کند و با راهنمایی آن نقشه راه خویش را ادامه دهد، لازم بود مرحله به مرحله و منزل به منزل راهنمایی شود و راهنمایانی همیشه او را همراهی کنند. ولی مقارن با دورۀ رسالت پیامبر اسلام و از آن به بعد، انسان این بلوغ و رشد را پیدا کرد که بتواند نقشۀ کلی زندگی خویش را دریافت کند و از این رو روش دریافت راهنمایی های منزل به منزل و مرحله به مرحله متوقف گشت. با این بیان، رسالت پیامبر اسلام با همه رسالت های دیگر این تفاوت را دارد که از نوع قانون است نه برنامه، قانون اساسی بشریت است و برخلاف شریعت های سابق، مخصوص یک اجتماع تندرو یا کندرو، راست رو یا چپ رو نیست. اسلام طرحی است کلی و همه جانبه و متعادل. قرآن کتابی است که روح همه تعلیمات موقت و محدود کتب آسمانی دیگر را ـ که مبارزه با انواع انحراف ها و بازگشت به تعادل است ـ در بر دارد. بنابراین با پیدایش این آمادگی در بشر، قانون کلی و جامع زندگی در اختیار او قرار گرفت و این علت تجدید نبوت ها و شریعت ها نیز از بین رفت. ۳. غالب پیامبران بلکه اکثریت قریب به اتفاق آن ها، پیامبر تبلیغی بوده اند نه شریعتی. کار پیامبران تبلیغی، ترویج و تبلیغ و اجرا و تفسیر شریعتی بود که حاکم بر زمان آن ها بوده است. در عصر خاتمیت که عصر علم است با پیروی از پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع)، علمای امت قادرند با شناخت اصول کلّی اسلام و شرایط زمان و مکان، آن اصول کلّی را با مقتضیات زمانی و مکانی تطبیق دهند و حکم الهی را استخراج و استنباط نمایند. نام این علم «اجتهاد» است. فقها و علمای شایستۀ امت اسلامی بسیاری از وظایفی را که پیامبران تبلیغی و قسمتی از وظایف پیامبران تشریعی را (بدون آن که خود شریعتی نو وضع کنند) با عمل اجتهاد و با وظیفۀ خاص ولایت و رهبری امت انجام می دهند. گفتنی است که اعتقاد به خاتمیت پیامبر اکرم (ص) هم از نظر رتبه و هم از نظر وجود خارجی، اجماعی مسلمانان است. نیز به کسی که برترین رتبۀ ولایت را به دست آورده باشد، خاتم (ختم) ولایت اطلاق می شود. از نظر شیعه، امام دوازدهم (ع) خاتم ولایت است.

پیشنهاد کاربران

آخرین بودن، خاتمه دادن، خاتمه یافتن، مرحلهٔ پایانی

بپرس