بر اثر

/bar~asare/

فرهنگ فارسی

۱- از پی از عقب دنبال . ۲- پیر تابع . ۳- به تبع به پیروی . توضیح در باب استعمال ( در اثر ) بنظر ما بهتر همان ( براثر ) است که در نسخه های قدیمی دیده میشود و چون ( اثر ) اصلا بمعنی جاو نشان. پا و هر چیز یست که از چیزی بجا ماند پس براثر کسی یا چیزی یعنی پارا روی جا و نشان. پای آن کس و یا آن چیز گذاشتن و درین صورت شکی نیست که باید مقدم بر( اثر ) حرف ( بر ) باشد که بمعنی روی است نه در اما از آنجا که بعدها اثر معنی اصلی خود را در استعمال مردم از دست داده و بمعنی نتیجه معمول گردیده بقیاس ( در نتیجه ) بعضی از مردم آنرا ( در اثر ) - که همین معنی را میرساند استعمال نموده و نوشته اند

فرهنگ معین

(بَ. اَ ثَ ) [ فا - ع . ] (حراض . ) از پی ، به دنبال .

پیشنهاد کاربران

بر اثر: یعنی به دنبالِ، در پی؛ بر اثر توفان درختان شکسته شد.
در اثر: یعنی به سببِ. به علتِ. در اثر وبا کودکان مردند. ( از کتاب غلط ننویسم ابوالحسن نجفی )
ناشی از
از برای
به دنبال ، بعد ، از پی
in the wake of something
بنابر
براثر یعنی بنا به تاثیر چیزی ، منسوب به ثر گذاشتن ، نتیجه دادن

بپرس