پیشنهادهای علی راد (٤٨٢)
adventurou, eventful
skill
facilitator، راه گشا
facilitator
تسهیل کننده
راه گشا
مستقر شدن، استقرار، Settle
از یاد بُردن
بُلندبُلند، با صدای بلند، به صدای رسا، بلند
"Water from Cologne" ) , or simply cologne, is a perfume originating from Cologne, Germany. آبِ شهرِ کُلن، عطرِ کُلن ( به زبان فرانسوی ولی شهر در آل ...
با شخصیت
دیدار خصوصی با مقامِ بالا
جست وجو کردن، جُستن، گشتن دنبالِ چیزی، . . . می توان به �جورکردن� هم معنی کرد که در زبان امروز می گویند: سِت کردن ( واژه ای انگلیسی را کنارِ �کردن� ...
مشاورِ نظامی
خواست
نما
باشادی، شادمانه، به خوبی و خوشی، با خوشحالی
جای راز، رازگاه ( مثل قندان=جای قند=قنددان )
رازدار، رازدان
Stop
سرزنده
همراهی، دستگیری، پیشداری
knock off
به فرانسوی: Plomb, plombing به انگلیسی: Seal
Plomb, plombing: derived from the French word for lead. In the United States, the term "seal" is more commonly used when referring to the official c ...
frustrate
سَمبُل
گرفتن
شهادت
تماس
تلفن، صحبت، زنگ زدن ( تلفن )
فتنه گر، فتنه گرانه، برانگیزنده
برجا
درُشت
Syed
ناگهانی
emulation
پُشتِ سرِهم
بی وقفه
اسب بند، میلهٔ افقی جای بستنِ اسب
خواستن، تصمیم داشتن، برنامه داشتن، مصمم بودن
قیماق، سرشیر، Kaymak
�سِرچه� در تُرکی استانبولی ( ser�e ) و بعضی مناطقِ ایران به معنیِ �گنجشک� است. �ملیچ� در تهران و بعضی شهرها مثل همدان معنای گنجشک دارد.
هیچ جا، بی سرانجام، بی هدف، نامعلوم، ناپیدا، سرگردان، بی جا، بی مقصد
سِت ( وقتی هنوز واژهٔ فارسیِ ساده و زیبایی نداریم، چرا از انگلیسی وام نگیریم؟ )
برنامه
عشق
جهت، طرف
راسته
شلنگ در فرهنگ نامه دهخدا، به معنای �گامِ فراخ�، اما شیلنگ که برگرفته از نام آلمانیِ این وسیله است، به لوله لاستیکی یا پلاستیکی برای آب پاشی یا جابه ج ...