دیکشنری
امتیاز در دیکشنری
١٠,٢٤٦
رتبه در دیکشنری
٤٧٣
لایک
١,٠٧٨
دیسلایک
٢٧٥
جدیدترین پیشنهادها
١ روز پیش
٠
بهترین معنی درترجمه به فارسی میشه . . . . . . مرتب . . . . . مرتبا. . . . . .
١ هفته پیش
٠
باید می بود. . . . باید بوده باشد
٦ ماه پیش
٠
به سمت جلو. . . . . جلو به سمت . . . . . . به سمت I'm walking up to the counter. . . . . . به سمت پیشخوان می روم
٣ سال پیش
٦
عقب راندن ، دفع کردن ،
٣ سال پیش
١٢
نشان داده شده ، اشاره شده است ؛ نشان داد ؛ تفکیک شده؛ تعیین شده
جدیدترین ترجمهها
٣ سال پیش
Before leaving the city, be sure to make time for a shopping trip.
١
قبل از ترک شهر ، حتماً برای یک سفر خرید وقت بگذارید
٣ سال پیش
Flights in and out of Taipei are functioning normally again.
١
پروازهای داخل و خارج از تایپه دوباره عادی عمل می کنند
٣ سال پیش
I have to finish the task ahead of time.
٩
من باید کار را زودتر از موعد به پایان برسانم
٣ سال پیش
Too much fatty food will make your arteries more likely to clog up.
٠
خوردن غذاهای چرب زیاد باعث مسدود شدن عروق می شود.
٤ سال پیش
Take a leap of faith and trust them.
١
یک قدم با ایمان بردارید و به آنها اعتماد کنید.
جدیدترین پرسشها
پرسشی موجود نیست.
جدیدترین پاسخها
پاسخی موجود نیست.