پیشنهاد‌های ابوالفضل عشقی (٥٦٥)

بازدید
٢٤٤
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همخوانی داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تمام وکمال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تغییرپذیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طبق فرهنگ کمبریج: 1. If a story in the news has legs, it will continue for a long time 2. If something has legs, it can continue to exist and be succ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

معنای make it a point to ( do something ) طبق فرهنگ وبستر: . To give one's attention to ( doing something ) to make sure that it happens

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ممیز مالیاتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

if​/​when​/​as the spirit moves someone: یعنی فرد کاری را به دلخواه انجام می دهد، به جای این که فکر کند باید این کار را انجام دهد �اختیار خود را داشت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Convenience offerings are products and services consumers generally don't want to put much effort into shopping for because they see little differenc ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

توانایی و استعداد ذاتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

استاندارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برنامه ریزی آموزشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ظهور ناگهانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چاپ درخواستی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

اگر در متنی بیاید می توان به صورت عامیانه �رفتن سر اصل مطلب� ترجمه اش کرد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اقدامات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

فروشگاه حضوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

طبق معنای سوم این واژه در فرهنگ وبستر ( به زبان عامیانه ) خودرویی بزرگ را گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( عامیانه ) خودکشی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

مدخل های parlay into:

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به حداقل رساندن تفاوت ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

طبق فرهنگ وبستر: to repair, adjust, or work with something in an unskilled or experimental manner

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طبق فرهنگ وبستر: carefully chosen and thoughtfully organized or presented

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای این عبارت معادل �جایگاه مکتب گونه ( در بازار ) � را برگزیدم؛ چراکه اشاره به موقعیت و جایگاهی از شرکت دارد که در آن، مشتریان کم، اما وفادار خود ر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

برای این عبارت معادل �محصول مکتب گونه� را برگزیدم؛ چراکه اشاره به دسته ای از محصولات شرکت دارد که مشتریان کم، اما وفادار خود را در بازار دارد. و چون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بسیار کارا و دارای عملکردی فوق العاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اثر شاخ ( شاخ شیطان ) - اثر ( خطای ) تعمیم: به زبان ساده یعنی جزء را به کل تعمیم دادن؛ اگر فرد یا سازمان در زمینه ای منفی است، تمام وجودشان در نگاه م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

رئیس هیئت مدیره با COB یا Chair of the Board هم شناخته می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخفف Environmental, Social, and Governance به معنای �شاخص محیطی، اجتماعی و حاکمیتی�

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنای چهارم این واژه در فرهنگ وبستر: شخصیت مثال: . The CEO must be very aware of their tenor

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرهنگ شرکتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مدیر بخش

پیشنهاد
١

با نام �مدیر ارشد فنی� هم شناخته می شود. *با مدیر ارشد فناوری اطلاعات ( Chief Information Officer ) اشتباه نشود.

پیشنهاد
١

مدیر ارشد سرمایه گذاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مدیر ارشد استراتژی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدیر ارشد ریسک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Within ( someone ) division

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

مدیر ارشد اجرایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

طبق دیکشنری کمبریج اشاره به نرخی دارد که کارمندان یک شرکت به دلایلی مانند نارضایتی یا ناتوانی آن را ترک می کنند و دیگرانی جایگزینشان می شوند. بنابرا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دومین معنای این واژه در فرهنگ وبستر: the care and management of property and the provision of equipment and services ( as for an industrial organizat ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در کسب وکار و تجارت یعنی مکانی که در آن ارزش آفریده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مدل کسب وکار/ مدل تجاری اشاره به برنامۀ شرکت برای کسب سود دارد؛ شناسایی بازار هدف و محصولات یا خدماتی که شرکت قصد عرضه شان را دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

سهم داشتن، دخیل بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ترجمۀ برگشتی/ معکوس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مجلس ترحیم، تشییع جنازه، مجلس ختم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلمه ای که علاوه بر معنای لغوی اش بار احساسی جانبی، چه مثبت چه منفی، دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای hat tip یا همان �کلاه از سر برداشتن به نشانۀ احترام� است که برای اشاره به منبع یک سخن، اصطلاح و . . . در متون و کتاب ها به کار برده می شود.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به یادماندنی و باارزش، آن چه که لایق ماندگاری برای مدتی طولانی است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گولوم طور ( گالوم طور ) : گولوم یا Gollum یکی از شخصیت های داستان ارباب حلقه هاست. او فردی بود که چهره و رفتاری زشت و وابستگی زیادی به دارایی هایش دا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ابزار بلاغی * توجه داشته باشید که در مترادف های این واژه �persuasive device� و �stylistic device� هم آمده اند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصطلاح pay to do sth دارای سه معنی است: 1. کسب سود یا صرفه جویی با انجام کاری: . It just wasn't paying to keep a brick - and - mortar storefront run ...