تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦٠

تعداد شرکت کنندگان ( در یک رویداد مخصوصا اگر رای گیری در کار باشه اون موقع می شه: تعداد رای دهندگان ) منبع: آکسفورد دیکشنری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سایتوکاین ها. در هنگام بیماری، سلولهای B که جزوی از دستگاه ایمنی بدن هستن سایتوکاینها رو رها می کنن. این سایتوکاینها به عنوان پیام رسانهای شیمیایی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در پزشکی، به دردی که در ران پا، ماهیچه های پشت پا یا باسن در هنگام راه رفتن احساس می شه می گن که اون درد می تونه باعث لنگ زدن پا بشه. یکی از دلایل ای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

داستان کوتاه، حکایت کوتاه که یک پند اخلاقی در انتهای اون وجود داره. یه چیزی مثل کتاب داستانِ راستانِ مرتضی مطهری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

منت گذاشتن، بزرگواری کردن این کلمه از فارسی گرفته نشده. کلمه ی deign از dignare در زبان لاتین گرفته شده یعنی لطف کردن در حق کسی.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خیلیا go on رو ترجمه کردن. این goon هستش سرهم نوشته می شه 1 - آدم احمق و کودن، حواس پرت 2 - چاقوکش، لات محله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

اعطا کردن ( قدرت، شهرت و. . . ) به کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 - یک تجربه مشقت بار که کسی رو تغییر میده و به عاقبت به خیریِ یک رویداد منجر می شه. 2 - استخوان سندان، استخوانی در گوشِ میانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

شیفته و شیدای یک نفر شدن ( در یک رابطه رمانتیک )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

حلقه ای از جنس طناب شبیه به حلقه ی دار برای اعدام افراد یا به دام انداختن حیوانات مثال: she was noosed and hooded, then strangled by the executioner ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

معنی اول ( رایج تر ) : آدمی که شَل می زنه، لَنگ می زنه البته بعضی وقتا به افرادی با معلولیت به جز در قسمت پا هم اطلاق می شه. این کلمه زیاد مودبانه ن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

این جمله ی پرسشی وقتی به کار میره که می خوای از طرف مقابل بپرسی چرا داره اون کارو می کنه، یا چرا اون حرفو زده. به نظرم این ترجمه ها بد نیست: این چ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 - انسان دون پایه، پَست، حمال 2 - اگه به بچه گفته بشه منظور " ای شیطون، ای ناقلا" هستش منبع ( ترجمه اولی فقط ) : آکسفورد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

( عامیانه ) یه عالمه مثال: a wad of trouble یه عالمه مشکل منبع: thefreedictionary. com

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - عکس پروفایل Profile Picture 2 - تصویر برای مدرک، تصویر برای اثبات Picture For Proof Source:dictionary. com

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - پیشانی معادل با forehead he wiped his brow او پیشانی اش را پاک کرد 2 - ابرو معادل با eyebrow When i get nervous i pull out my eyebrows وقتی مضطر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

معنی کلید سازی هم می ده مثال: Could i have this key cut? می شه از روی این کلید برام بسازید؟ منبع: american english fun easy learn app

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی بدن انسان به سرما بیش از حد واکنش نشون میده ( اُور ری اکت می کنه ) و بدن سعی می کنه که گرما رو ذخیره و از دست نده و به همین دلیل گرما از طریق خو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

یعنی شبکه ای از رگ ها که کارشون برگردوندن خونِ دی اکسیژنه شده ( هموگلوبین ها اکسیژن رو رسوندن به بافت و الان دیگه بی اکسیژنن ) به قلبه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 - دلتنگ چیزی شدن 2 - علاقه ی شدید. خیلی خواستنِ یه چیزی مثال: علاقه شدید دخترای نوجوون به ستاره های فیلم teenage girls pinning after movie stars

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

جالبه بدونین کلمه ی lucifer ریشه ی لاتین داشته و از lucem ferre ( بخوانید لوچِم فِرِه ) به معنای Bringer of light یعنی آورنده ی نور یا Lightbearer حم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اضطراب، واهمه، نگرانی یا ترس از واقعه ای قریب الوقوع ( آکسفورد دیکشنری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

موافقت کردن با نظر یا حرف احمقانه ی شخصی به خاطر اون شخص. لطف کردن به کسی و انجام کاری برای او یا توضیح یک مساله یا پاسخ به یک سوال احمقانه برای او ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شاتگان. فارسیش می شه تفنگ ساچمه پران، تفنگ ساچمه ای مثال: IRGC has made a lot of young woman and men blind using scatterguns

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تکه، قطعه. مثال: jewelry inset تکه ای از جواهرات. توجه: inset جزوی از اون شی باید باشه مثلا یه النگو داریم و یه گردنبند نمی شه به گردنبند گفت inset ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

این اصطلاحِ تخصصی پزشکی به معنی نشانه های ترک اعتیادِ شدید به الکل بوده که در قالب لرز، گیجی و منگی و توهم زدن در بیمار بروز داده می شه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یه عالمه. این کلمه خودمانی و غیررسمیه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - گاو پیشانی سفید بودن، مشهور بودن به بدذاتی یا داشتن یک ویژگی بد و منفی 2 - منفور بودن 3 - کارِ شرورانه، کارِ خبیثانه مثال: despite her pardons, ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - هشدار یا نشانه ای و یا پیش بینی از رخ دادن یه اتفاق بد و منفی مثال: such dark clouds forbede a storm ابرهای سیاهِ این شکلی، خبر از یه طوفان میدن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ظرفی برای پختن خورِشت یا همون قابلمه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاقه مند نبودن به یک چیز. لذت نبردن، حال نکردن با اون چیز. مثال: Mr Adams is not big on surprises آقای آدامز از سورپرایز شدن خوششون نمیاد. منبع: ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خیس افزار. ( اصطلاحی تخصصی در رشته کامپیوتر ) منظور از خیس افزار نوعی حیات مصنوعی است. منبع: آکسفورد دیکشنری، ویکی پدیا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یعنی به اندازه ی کافی در آمد داشتن که مطمئنین بدهی بالا نمی آرین.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعطا کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک اصطلاح پزشکی به معنی عفونتِ پوستِ داخل گوش ( مثلا به خاطر استفاده از گوش پاک کن در گوش داخلی ) ، اُوتایتِس در پزشکی به معنی التهاب گوش یا آماس گوش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پزشکی : سندروم کودک تکان خورده. اگه یه نوزاد یا کودک نوپا به شدت تکون داده بشه ( حتی چند ثانیه ) مغزش داخل جمجمه ممکنه به عقب و جلو جابجا بشه که ای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تُپل - کمی چاق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( کلمه ی عامیانه و غیر رسمی ) فضله، مدفوع، سِرگین مثال: dog dookie مدفوع سگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جای دست ( برای بالا رفتن از جایی ) مثال: i can't get a grip on this wall این دیوار جای دست نداره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ماسک تنفسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رنگ قهوه ای مایل به قرمز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مِری ( لوله ی وصل کننده ی دهن به معده )

پیشنهاد
١

یک اصطلاح تخصصی پزشکی است. وقتی که به خاطر ژنتیک یک فرد، آنقدر کلسترولِ بد خون او بالا میره که حتی با یک رژیم غذایی خیلی بد هم اون شخص نمی تونست به ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - فش فش کردن 2 - شکست خوردن ( اصطلاح عامیانه ) 3 - کاری که به شکست منجر شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - صراحتا، رک و بی پرده چیزی را گفتن منبع: آکسفورد دیکشنری 2 - " راستش رو بخوای" هم دیدم ترجمه می کنن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تجربه ی زیادی داشتن در موقعیت های مختلف یا با مردم مختلف. منبع: کالینز دیکشنری اگه "منم یه چند تا پیرهن پاره کرده ام، منم واسه خودم یه روزگاری داش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آدمِ خنگ، احمق، بازنده، حقیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عالیه. sound در ایرلند و بریتانیا به معنای عالی و خیلی خوبه. مثلا وقتی می خوای یه نفر رو ستایش کنی و بگی کارت درسته: you're so sound منبع: دیکشنری ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رنگ قهوه ای مایل به زرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شلوار پارچه ای