تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یک اصطلاح پزشکی به معنی عفونتِ پوستِ داخل گوش ( مثلا به خاطر استفاده از گوش پاک کن در گوش داخلی ) ، اُوتایتِس در پزشکی به معنی التهاب گوش یا آماس گوش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اپراتور یک سیستم ( معمولا سیستم های چند کاربره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تست چسب نواری. در پزشکی روشی ( غیر مرسوم ) است برای این که ببینن بیمار مبتلا به کرم روده هست یا خیر. روی مقعد بیمار این چسب رو می ذارن و کرم اگه وج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در پزشکی معادل اشعه ایکس رِی هستش.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

علف یا همون ماری جوانا.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تکه، قطعه. مثال: jewelry inset تکه ای از جواهرات. توجه: inset جزوی از اون شی باید باشه مثلا یه النگو داریم و یه گردنبند نمی شه به گردنبند گفت inset ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جای دست ( برای بالا رفتن از جایی ) مثال: i can't get a grip on this wall این دیوار جای دست نداره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ماسک تنفسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یعنی به اندازه ی کافی در آمد داشتن که مطمئنین بدهی بالا نمی آرین.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایستگاه جنگلبانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

اعطا کردن ( قدرت، شهرت و. . . ) به کسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

موافقت کردن با نظر یا حرف احمقانه ی شخصی به خاطر اون شخص. لطف کردن به کسی و انجام کاری برای او یا توضیح یک مساله یا پاسخ به یک سوال احمقانه برای او ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

پزشکی : سندروم کودک تکان خورده. اگه یه نوزاد یا کودک نوپا به شدت تکون داده بشه ( حتی چند ثانیه ) مغزش داخل جمجمه ممکنه به عقب و جلو جابجا بشه که ای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرد خوب. این کلمه ریشه ی اسپانیایی داره، کلمه ی Guzman در اسپانیایی یک اسم مردانه به معنی "مردخوب" هستش. خلاصه اینکه Guzman = Good man

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تفنگ بادی ساچمه ای. نوعی تفنگ بادی که از نیروی هوا برای شلیک توپهای فلزی کوچک استفاده می کند. به شکل BB gun هم نوشته می شود.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یه عالمه. این کلمه خودمانی و غیررسمیه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 - یک تجربه مشقت بار که کسی رو تغییر میده و به عاقبت به خیریِ یک رویداد منجر می شه. 2 - استخوان سندان، استخوانی در گوشِ میانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - رقصیدن با موزیک راک 2 - رفتن، ترک کردن مثال: we're late. let's boogie دیرمون شده. بیا بریم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی بدن انسان به سرما بیش از حد واکنش نشون میده ( اُور ری اکت می کنه ) و بدن سعی می کنه که گرما رو ذخیره و از دست نده و به همین دلیل گرما از طریق خو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در پزشکی، به دردی که در ران پا، ماهیچه های پشت پا یا باسن در هنگام راه رفتن احساس می شه می گن که اون درد می تونه باعث لنگ زدن پا بشه. یکی از دلایل ای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیا بریم let's leave = let's dip

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سطحی نگر بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوششِ چوبیِ دانه های درخت اکالیپتوس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

جعبه ی ذخیره یا حمل آذوقه می شه گفت: جعبه ی تدارکات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رنگ قهوه ای مایل به زرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رنگ قهوه ای مایل به قرمز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شلوار پارچه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مِری ( لوله ی وصل کننده ی دهن به معده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

این اصطلاحِ تخصصی پزشکی به معنی نشانه های ترک اعتیادِ شدید به الکل بوده که در قالب لرز، گیجی و منگی و توهم زدن در بیمار بروز داده می شه.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

یعنی شبکه ای از رگ ها که کارشون برگردوندن خونِ دی اکسیژنه شده ( هموگلوبین ها اکسیژن رو رسوندن به بافت و الان دیگه بی اکسیژنن ) به قلبه.

پیشنهاد
١

یک اصطلاح تخصصی پزشکی است. وقتی که به خاطر ژنتیک یک فرد، آنقدر کلسترولِ بد خون او بالا میره که حتی با یک رژیم غذایی خیلی بد هم اون شخص نمی تونست به ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سایتوکاین ها. در هنگام بیماری، سلولهای B که جزوی از دستگاه ایمنی بدن هستن سایتوکاینها رو رها می کنن. این سایتوکاینها به عنوان پیام رسانهای شیمیایی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - فش فش کردن 2 - شکست خوردن ( اصطلاح عامیانه ) 3 - کاری که به شکست منجر شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بچه ی سر راهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

( عامیانه ) یه عالمه مثال: a wad of trouble یه عالمه مشکل منبع: thefreedictionary. com

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

1 - دلتنگ چیزی شدن 2 - علاقه ی شدید. خیلی خواستنِ یه چیزی مثال: علاقه شدید دخترای نوجوون به ستاره های فیلم teenage girls pinning after movie stars

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تُپل - کمی چاق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعطا کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از معانیش "کارگر" هستش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دغل کار - نیرنگ باز - فریبکار منبع: مریام وبستر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

شیفته و شیدای یک نفر شدن ( در یک رابطه رمانتیک )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سیگاری که به گردِ فرشته ی مایع ( نوعی روان گردان ) آغشته شده باشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خیلیا go on رو ترجمه کردن. این goon هستش سرهم نوشته می شه 1 - آدم احمق و کودن، حواس پرت 2 - چاقوکش، لات محله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیچوندنِ یه بحث یا داستان منبع:oxford dic

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( کلمه ی عامیانه و غیر رسمی ) فضله، مدفوع، سِرگین مثال: dog dookie مدفوع سگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قناد، کسی که شیرینی یا کیک می فروشه / درست می کنه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

1 - آدم بی عرضه، آدم به درد نخور و نالایق مثال: If my brother and I proved one thing, it's that just about any jamoke can host a radio show اگه من و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصطلاحی برای نوشیدنِ نوشیدنی های الکلی ( مخصوصا در میخانه های عمومی ) منبع: wiktionary. org

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

با فرهنگ و شعور بودن، مبادی آداب بودن، ادب مثال از آکسفورد: he has no couth, no brains and doesn't know the meaning of the word diplomacy مثال از م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

منت گذاشتن، بزرگواری کردن این کلمه از فارسی گرفته نشده. کلمه ی deign از dignare در زبان لاتین گرفته شده یعنی لطف کردن در حق کسی.