پیشنهاد‌های سید عباس حسینی (٢٥٩)

بازدید
٤٦١
تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• جالب ( جذاب ) وکنجکاو کننده

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

•کتاب یا متنی که اصطلاحا روان و راحت فهم باشه. ترجمه ی درست جمله دوستان: It's easy and enjoyable to read. خواندن آن آسان و لذت بخش است.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• دقت کتید املای درست این کلمه بعد از g، باید e داشته باشه.

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Cardiovascular exercise Aerobic exercise Endurance exercise هر سه عبارت بالا به معنی ورزش های هوازی هستند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

■ معادل عبارت Come back down to earth و هر دو عبارت به یک معنی هستند. • با واقعیت روبرو شدن، به خود آمدن. ( بازگشت به واقعیت پس از یک دوره خیال پ ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

■ معادل عبارت Bring down to earth و هر دو عبارت به یک معنی هستند. • با واقعیت روبرو شدن، به خود آمدن. ( بازگشت به واقعیت پس از یک دوره خیال پرداز ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• نظریه میکروب، در پزشکی، این نظریه ی پذیرفته شده است که بیماری های خاص در اثر حمله میکروارگانیسم ها به بدن ایجاد می شود.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• ( معنی لغوی ) زمینه ی موقعیتی یا وضعیتی از تعریف گوگل دوتا معنی شسته رفته ی زیر رو در آوردم: • زمینه ی مشترک • زمینه ی مشترک داشتن / ایجاد کردن ( ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه بریتیش هست. معادل امریکن اون field day ( s ) هست که تو همین دیکشنری می تونین سرچش کنین. و اما معنیش: • روز مسابقات ورزشی ( رویدادهاییهست ...

پیشنهاد
٠

• یه چیز مسلم/ حتمی / قطعی است. معادل با عبارت One thing is for sure هستش. Ex: One thing is for certain, an aging population has increased the pr ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

توضیحات و ترجمه ی جمله ی نمونه ی شماره ۱: در قسمت توضیح انگلیسی به انگلیسی همین کلمه در همین پیج اومده: if you say that someone doesn't know when t ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درست تجارت trade می شه. به املا دقت کنین.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• شب بیدار نگه داشتن، جلوگیری کردن از خواب Ex: Using your mobile device can keep you up at night an that you don't get enough sleep. استفاده از ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• آتشفشان غیر فعال برعکس می شه: Live Volcano آتش فشان فعال

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• زمان طولانی ( جایگزین مناسبی برای long time هستش. )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مردم یک کشور

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
١

۱. غیر قابل تصدیق / تایید/ پذیرفتن/ دفاع ۲. غیر قابل تحمل ۳. غیر قابل حمایت/ تامین/ حفظ و نگهداری/ پیاده سازی ( از نظر مالی، روحی و . . . ) ۴. غیر ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی لغویش می شه " ذهن پیر تر " که خیلی مناسب به نظر نمی رسه: برداشت مفهومی خودم که مناسب تر به نظر می رسه: • فرد با تجربه تر • فرد پخته تر Eg: to ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

بسته به جمله می تواند: • غیر مرتبط، بی ربط • غیر ضروری، بی اهمیت معنی دهد.

پیشنهاد
٠

• بیمه ی درمانی خصوصی ( که در آن بیمه شونده معمولاً از جیب خود برای بیمه درمانی خصوصی پرداخت می کند. )

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• سیستم خدمات بهداشتی و درمانی ای که در آن همه شهروندان بدون نیاز به پرداخت هزینه، خدمات بهداشتی و درمانی را دریافت می کنند.

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• معنی ای که آزاده خانوم ارائه کردند اشتباهه. Impend به معنی " قریب الوقوع " می شه. ولی حالت فعلی این کلمه impede هست که به معنی " ممانعت / مشکل ایج ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• نظر غالب افراد/مردم در مورد موضوعی ( که به طور گسترده و از زمان دور تا به الآن بوده. ) E. g: The traditional idea is rural life is healthier, bu ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مفهوم سنتی ( مفاهیم سنتی آن دسته از اندیشه ها، اصول یا باورهایی هستند که قرن ها پایه و اساس جامعه بوده و از نسلی به نسل دیگر منتقل شده اند. )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

• املای درستش malaysia هست.

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• موارد حاد • شرایط ( وضعیت ) بغرنج

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• جراحی سنگین

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• ورزش برخوردی ( ورزشی که در آن شرکت کنندگان لزوماً با یکدیگر تماس بدنی دارند. )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مرکز ورزشی ( ساختمانی که عموم مردم می توانند برای انجام انواع مختلف ورزش، شنا و غیره به آنجا بروند. )

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در تکمیل توضیحات دوست خوبمون میثم نبی پور معنی زیر رو هم اضافه می کنم: • غیر اینه ؟

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

• مال حرام

پیشنهاد
٠

• معادل" دیگه ذله شدن " از چیزی که در یک دوره زمانی آزردتون کرده یا دیگه ازش خسته شدین.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مفید / کارآمد / به درد بخور بودن ( در شرایط خاص ) مثال : That key will come in handy if you lock yourself out. اگر ( ناخواسته ) در رو روی خودت ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• اصلا یه کار بهتر . . . • با این حال ( اصلا ) بهتر است که . . . ( از این عبارت زمانی استفاده می شود که آنچه قرار است گفته شود بهتر از چیزی است که ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• به عبارت You don't want to در همین دیکشنری مراجعه کنید.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• ( معنی لغوی ) شما علاقه ای به انجام فلان کار ندارید. • ( معنی مفهومی، واقعی و کاربردی ) : حتی اگر بخواهید فلان کار را انجام دهید، ایده ی بدی است ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• دوستان املا رو تو این صفحه اشتباه نوشتن. اگر afford منظور باشه، یعنی از عهده ی کاری یا چیزی بر آمدن ولی اگر effort منظور باشه که دو معنی می ده: ۱ ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Interspecies infection عفونت بین گونه ای ( به دلیل تعامل دو یا چند نوع باکتری، باکتری ای با ویگی های میان گونه ای به وجود می آید که عفونتی میان گونه ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

تعریف زیر مال گوگله که فرق immediat family و nuclear family رو گفته : Nuclear families consist of the parents/partners and their children when they ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• حصار سیم خاردار

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

• مورب نوشتن

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

• نوعی از غذاهای فست فودی ( یا غیر فست فودی مثل ساندویچ ) که در حال حرکت یا حین کار می توان مصرف شوند.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مثال: you all look so well fed and contented همه شما خیلی سیر و راضی به نظر می رسید.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

• ( کلی ) زیاده روی کردن در چیزی Binge on things I like زیاده روی در چیزهایی که دوست دارم. Binge on takeaways زیاده روی در خوردن غذاهای آماده. • ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١٠

• با در نظر گرفتن این واقعیت که . . .

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد

• علاوه بر املای فوق، dietition هم می نویسند. به همین املا در همین دیکشنری سرچ کنید.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درست dietary هست. به املای درست در همین دیکشنری مراجعه کنید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر معانی ارائه شده توسط دوستمون " ساسان اس" معانی زیر رو هم در نظر بگیرید: • زرق و برق و هیجان زندگی شهری. • به شهر بزرگی که در آن می توان زن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

• مکان های سخت و پر زحمت / پر گیر و دار / طاقت فرسا ( برای زندگی، کار و هر منظور دیگه ای که مد نظر گوینده باشد )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

• ( حمل و نقل ) خط ارتباطی ( و در حالت جمع با s ) خطوط ارتباطی