پیشنهاد‌های سید عباس حسینی (٣٤٤)

بازدید
٧٢٢
پیشنهاد
٠

• کسی یا چیزی را مسئول چیزی دانستن • چیزی را به پای کسی یا چیزی گذاشتن تعریف به انگلیسی: To make or hold s. o/ sth/ a group of people , responsible ...

پیشنهاد
٠

• کسی یا چیزی را مسئول چیزی دانستن • چیزی را به پای کسی یا چیزی گذاشتن تعریف به انگلیسی: To make or hold s. o/ sth/ a group of people , responsible ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• رویکرد غیر مداخله گرانه ( عدم دخالت مستقیم یا شخصی در چیزی یا روندی ) مترادف: Hands - off approach

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• رویکرد غیر مداخله گرانه ( عدم دخالت مستقیم یا شخصی در چیزی یا روندی ) مترادف: Hands - off policy

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

• در نتیجه، نتیجتا • به دنبال آن The study shows how television and, by extension, the media, alter political relationships. این مطالعه نشان می دهد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درستش Collapsed هستش.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

۱. اخطار، هشدار یا اطلاع با زمان کم برای آماده سازی ۲. معادل های فارسی: • دقیقه ی نود، دقیقه ی نودی، در دقیقه ی نود • لحظه یا دم آخری، در لحظه یا دم ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• اگر منظور دسته یا گروه باشد، املای درستش flock است. به کلمه با املای درست در این دیکشنری مراجعه کنید.

پیشنهاد
٠

• به دقت فکر کردن و در نظر گرفتن جوانب چیزی هنگام تصمیم گیری It may be fairly cheap to buy, but you've got to take into consideration the money you'l ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

• به دقت فکر کردن و در نظر گرفتن جوانب چیزی هنگام تصمیم گیری It may be fairly cheap to buy, but you've got to take into consideration the money you' ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• به طور کلی به معنای مشارکت کردن در چیزی ( بحث، پروژه، امر اقتصادی و غیره ) هستش. معادل های فارسیش: • مشارکت کردن • پیشنهاد، ارائه یا فراهم کردن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت bring something to the table به طور کلی به معنای مشارکت کردن در چیزی ( بحث، پروژه، امر اقتصادی و غیره ) هستش. معادل های فارسیش: • مشارکت کرد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

So much so, that the global financial crash was entirely inevitable. به حدی که سقوط مالی جهانی کاملاً اجتناب ناپذیر بود. I was fascinated by the ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

So much so, that the global financial crash was entirely inevitable. به حدی که سقوط مالی جهانی کاملاً اجتناب ناپذیر بود. I was fascinated by the ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مجسمه ی صوتی • مجسمه سازی صوتی • مجسمه سازی صوتی کردن توضیح: مجسمه سازی صوتی به سبکی از مجسمه و مجسمه سازی گفته می شود که در آن مجسمه یا هر نوع شی ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• چند حسی ( وابسته یا مربوط به حواس چندگانه ) Multisensory approaches are far more effective in learning than using only one. روش های چندحسی در یا ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معانی پیشنهادی دوستان مناسبه، فقط مرتب می کنم که از پراکندگی در بیاد و یه توضیح اضافه می کنم. •هنر اینستالیشن • هنر چیدمان یا چیدمان هنری • هنر نصب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• هنر چیدمان • چیدمان هنری • هنر اینستالیشن • هنر نصب یا نصبیات با هر معنی که بیشتر حال می کنی می تونی استفاده کنی. از art installation هم می شه ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• هنر آشپزی توضیح: این اصطلاح به تهیه، پخت، در ظرف گذاری، ارائه و سرو غذا اشاره دارد و در مورد غذاهای اصلی، پیش غذاها و مخلفات آنها کاربرد دارد، نه د ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• مجسمه حرکتی یا پویا که به آن Mobile هم می گویند. ( مجسمه ای که با نوسان نور در آن یا وارد شدن نیروی محرکه به آن از طریق لمس، باد، موتور و . . . ح ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• یک سبک هنری که در فضای باز انجام می شود و با تراشیدن خود زمین به شکل مورد نظر یا ساخت یک سازه در فضای باز یک منطقه با استفاده از عناصر طبیعی آنجا م ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• یک سبک هنری که در فضای باز انجام می شود و با تراشیدن خود زمین به شکل مورد نظر یا ساخت یک سازه در فضای باز یک منطقه با استفاده از عناصر طبیعی آنجا م ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرق Dirt و Soil ? هر دو به طور مشترک به معنی خاک هستند. تفاوت ها: • Dirt : خاکی که مناسب کاشت گیاه است و چه بسا که با کود تقویت هم شده باشه که اصط ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرق Dirt و Soil ? هر دو به طور مشترک به معنی خاک هستند. تفاوت ها: • Dirt : خاکی که مناسب کاشت گیاه است و چه بسا که با کود تقویت هم شده باشه که اصط ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

• برگ علف توضیح : یکی از معانی blade " برگ دشنه مانند " هستش؛ برگی که بلند و باریکه مثل برگ علف، برگ گندم و . . . معادل دیگه ی این عبارت blade of g ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• برگ علف توضیح : یکی از معانی blade " برگ دشنه مانند " هستش؛ برگی که بلند و باریکه مثل برگ علف، برگ گندم و . . . معادل دیگه ی این عبارت grass blad ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• یک موضوع آشنا/تجربه شده/روزمره/متداول

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• طرح دار، دارای بافت

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز، Learner هر چند که این سایت جای این بحث ها نیست ولی چون یه چی گفتی، لازمه یه چی بگم. خود پیامبر هم از خودش و اصول اولیه اسلام فاصله گرفته ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

علاوه برمعانی ای که در این صفحه اومده و همگی درست هستند برای معنی " سرسخت بودن و پخته بودن از سر تجربه " می خواستم دو معادل فارسی معرفی کنم: • گرگ ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٣

• فرق Myth و Legend: کلمه ی Myth، داستان های سنتی در مورد وقایع، اسطوره ها و شخصیت های خیالی هستند که برای توضیح اعمال، باورها، پدیده های طبیعی یا ب ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

• فرق Myth و Legend: کلمه ی Myth، داستان های سنتی در مورد وقایع، اسطوره ها و شخصیت های خیالی هستند که برای توضیح اعمال، باورها، پدیده های طبیعی یا ب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• ( معنی کلی ) هرگونه تابلو، علائم و نشانه های نصب شده در خیابان که به آن Road signs هم می گویند. مثل: * تابلو های راهنمایی و رانندگی * تابلو های نا ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درستش commercial هست. به معنای کلمه با املای درست مراجعه کنید.

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

• شامل، در برگیرنده، فراگرفتن، ( در محدوده ی . . . ) گسترده بودن یا پوشش دادن His career spanning six decades. حرفه او شش دهه را در بر می گیرد. ( ی ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٣

فرق Canvas و Canvass ؟ • کلمه Canvas پارچه ای بادوام است که برای ساخت بادبان، چادر، بوم نقاشی، غربال و موارد دیگر استفاده می شود. از سوی دیگر، Canva ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

فرق Canvas و Canvass ؟ • کلمه Canvas پارچه ای بادوام است که برای ساخت بادبان، چادر، بوم نقاشی، غربال و موارد دیگر استفاده می شود. از سوی دیگر، Canva ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

معنی دوستان همه درست و به جاست. با مراجعه معانی کلمات medium و media ، معنی mixed media رو بهتر درک می کنید. مفهوم media رو در این عبارت می شه " چیز ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنر عالی ( High Art ) به طور کلی به نقاشی، مجسمه سازی و موسیقی و مطالعه این رشته ها اشاره دارد که برای داشتن معنایی عمیق تر از آنچه در سطح ظاهر می شو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنر عالی ( High Art ) به طور کلی به نقاشی، مجسمه سازی و موسیقی و مطالعه این رشته ها اشاره دارد که برای داشتن معنایی عمیق تر از آنچه در سطح ظاهر می شو ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

هنر عالی ( High Art ) به طور کلی به نقاشی، مجسمه سازی و موسیقی و مطالعه این رشته ها اشاره دارد که برای داشتن معنایی عمیق تر از آنچه در سطح ظاهر می شو ...

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضمن تشکر از خانوم دبیری برای جمله مثالشون توضیحشون درست بود ولی اشتباه در ترجمشون این بود که ترس فوبیا رو غیر واقعی معرفی کردند؛ در صورتی که فوبیا مث ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• معانی ای که دوستان گفتند درسته. چند تا مثال برای درک بهتر: She's having a hard time living within her budget. او برای زندگی با بودجه خود مشکل دار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٦

دقت کنید Come to do sth دو معنی زیر رو داره: ۱. به منظور انجام کاری آمدن ۲. سرانجام ( منتهی شدن ) ، بالاخره، دست آخر نهایتا، کم کم، تدریجا ( کلا اشار ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• تو فارسی هم یه اصطلاح براش داریم: " درست غذا خوردن. "

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٤

فرق lime و lemon: هر دو لیمو هستند ولی: * lime کوچکتر، گردتر و ترش تر است. * lemon بزرگ تر، بیضوی و علاوه بر ترشی، تلخ و شیرین تر است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فرق lime و lemon: هر دو لیمو هستند ولی: * lime کوچکتر، گردتر و ترش تر است. * lemon بزرگ تر، بیضوی و علاوه بر ترشی، تلخ و شیرین تر است.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

• با سرچ در عکس های گوگل فهمیدم raisin بیشتر به خانواده کشمش ها اشاره داره و اگر به نوع خاصی از کشمش بخواین اشاره کنین با اضافه کردن رنگش به عنوان صف ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

• نوعی پیراشکی چینی ( تکه کوچک شیرینی پر از گوشت یا سبزیجات که در بخار پخته شده و سپس سرخ شده و با سس سرو می شود. )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

• املای درست defiance هستش. به املای درست در این دیکشنری مراجعه کنید.