پیشنهادهای سید عباس حسینی (٢٥٩)
• اینکه در پروازهای ترانزیت، هواپیمای دومتو از دست بدی و یا به عبارت دیگه از پرواز دومت جا بمونی. ( پرواز ترانزیت به پروازی گفته می شود که فاصله ی ...
• سوژه شدن • موضوع جک یا شوخی قرار گرفتن • آلت دست شدن • مضحکه شدن • به بازی گرفته شدن
• حقه ای که با کسی انجام می شود تا او را احمق جلوه دهد و دیگران را سرگرم کند. • دست انداختن کسی • ایستگاه کردن کسی • فیلم کردن کسی
ترتیب قرار گرفتن استاندار واژه ها در یک جمله به صورت زیر است : Subject Verb Object� ( SVO ) . به یاد داشته باشید که فاعل چیزیست که جمله در مورد آن ...
• دلایل و ریشه هایی که رفتار فرد بر آن استوار است و شخصیتش را شکل می دهد مثل احساسات، عقاید، نگرانی ها و . . . مثال: When you are upset about some ...
• جوک بی مزه • شوخی مسخره یا بی معنی ( بیشتر یک نظر شخصیست که جوکی را بی مزه یا شوخی ای را بی معنی تشخیص دهیم. )
مطرح کردن یک موضوع : • به طور خصوصی • به طور محرمانه • به صورت یک راز • به طور مخفیانه به شرطی که فاش نشود. مثال: the doctor told her in confiden ...
• خشونت جاده ای ( احساس خشم کنترل نشده ی یک راننده که معمولا توسط ترافیک، عمل تحریک آمیز یک راننده ی دیگر یا رانندگی بد دیگران بر انگیخته می شود و ...
عبارت Go into a rage هم همین معنی رو می ده. • به شکل بسیار شدید و ناگهانی عصبانی شدن
• مرتب یا بایگانی کردن کاغذ، پرونده، سند و مدارک ( کاغذی یا دیجیتالی [ اگر سندی را بایگانی کنید، آن را در فایل ( پوشه یا پرونده ) صحیح قرار می دهید. ...
• تلاش برای بهبود وضعیت پس از اتفاق بد. • رو به راه کردن اوضاع به هم ریخته • به شرایط عادی برگشتن مثال: After her business went bankrupt, she pick ...
• آینده ی نزدیک • آینده ی پیش رو ( که در شرف وقوع است. ) مثال: Let's discuss the project in the upcoming status meeting. بیایید پروژه را در جلس ...
این عبارت یا عبارت Make an example out of someone/somebody هر دو به معنی کسی را درس عبرت دیگران کردن هستش. ( تنبیه کردن کسی که مرتکب کار اشتباهی ...
• کسی را شدیدا مواخذه و سرزنش کردن • با توپ و تشر، سرکوفت و از روی عصبانیت با کسی صحبت کردن ( به خاطر رفتار اشتباهی که طرف مقابل انجام داده. )
معادل فارسیش: • جلسه ی مدیریت پروژه • جلسه ی تعیین وضعیت • جلسه ی کاری تعریف: این اصطلاح به جلسه ای اشاره دارد که در آن افراد در مورد مرحله فعلی پرو ...
• غیر از این عبارت، عبارت Acting white رو هم داریم. معنی لغوی ای که برای این عبارات می شه ارائه داد: - سفید پوست بازی در آوردن - بسان سفید پوستان ...
• غیر از این عبارت عبارت Appear white رو هم داریم. معنی لغوی ای که برای این عبارات می شه ارائه داد: - سفید پوست بازی در آوردن - بسان سفید پوستان ...
• بوته زار ( زمین متشکل از پوشش گیاهی بوته ای )
• ۲ معنی کلی داره : ۱. عادی و پذیرفته شده در هر شرایطی مثال : Ethnic jokes are just par for the course in France. در فرانسه، جوک های قومیتی پذیر ...
• تونوس ماهیچه ای ( عبارت است از میزان سفتی و قوام ماهیچه در حالت استراحت؛ عاملیست که به ما کمک می کند وضعیت ظاهری بدن خود را در حالات مختلفِ ایستاد ...
• به معنی مستقیم روی زمین افتادن و کنایه از " فاجعه بار " بودن نتیجه ی یک عمل است. • عبارت Go over like a lead balloon رو هم داریم که استعاره از " ...
• برای بیان این عقیده به کار می رود که یک چیز خاص خلاف عرف است. • پسندیده نیست، درست نیست، مناسب نیست، شایسته نیست، عرف نیست، وجهه ی خوبی نداره. ...
این عبارت در ۲ حالت کلی زیر استفاده می شود: ۱. بعد از عبارتی آورده می شود که فرد نسبت به درستی آنچه که گفته مطمئن نیست و نمی خواهد مخاطب، آن حرف و ا ...
• باور اخلاقی ای که بر طبق آن از هر گونه گفتار و عملی که می تواند نسبت به حساسیت های سیاسی ( جنسیت، ملیت، قومیت، نژاد، زبان، گویش، لهجه، فرهنگ و . . ...
شرایط بد و بحرانی
• کنش گرایی ( سیاست یا اقدام استفاده از مبارزات انتخاباتی برای ایجاد تغییرات سیاسی یا اجتماعی. ) • عملگرایی ( اعتقاد به تلاش برای تحقق اهداف )
• به طور کلی کارهای خیر یا خیریه • موارد خیر
مناسب ترین معنی ای که برای این عبارت به نظرم رسید همون " حقیقت محض " هستش. تعریف زیر رو هم تو گوگل براش گذاشته بودن شاید به دردتون بخوره. اگه کسی ...
نوعی کشتی که برای حمل مسافر، وسیله نقلیه و بار در عرض رودخانه و یا دریاچه استفاده می شود و کار پُل را انجام می دهد. اتوبوس دریایی یا تاکسی دریایی ج ...
تلفظ صحیح خواندن: wah - haak - kah وا ها کاه لینک زیر یه ویدیو ۷ ثانیه ایه که تلفظشو می تونید بشنوید: https://youtu. be/PUeCRooeuH4
مزاحمت اینترنتی
• چیزی را خیلی خواستن • دل به چیزی بستن مثال: She has her heart set on a new bicycle او خیلی دلش یک دوچرخه ی جدید می خواهد. او به یک دوچرخه ی جدید ...
واگذار کردن اتفاقات یا نتیجه ی کار به شانس ( دست روی دست گذاشتن و تلاش نکردن )
حالا فقط باید نشست و منتظر نتیجه بود. ( صبر کردن و در انتظار حوادث بودن )
• روز برنامه ریزی شده برای شروع یک کار یا فعالیت • آغاز و شروع مثال: The starting date for the construction work is 23 June تاریخ شروع کار ساخت و ...
معنی کلی rush هجوم یا حرکت ناگهانی به سمت چیزی هست که به شکل های مختلف با توجه به شرایط و معنی جمله ترجمه می شه. مثلا در ورزش حمله کردن معنی می ده و ...
• پاسخ دهنده حالا این پاسخ دهنده می خواد در جایگاه پاسخ دادن به سوال یا نظر سنجی باشه، در مقام متهم باشه، یا حتی یک واکنش دهنده غیر انسانی باشه که ...
حدس زدن یا انتخاب یک گزینه به طور چشم بسته؛ که بر اساس دانش یا اطلاع نسبت به موضوع نباشد به قول دوستان: شانسی گفتن تیری در تاریکی رها کردن
انجام دادن کاری که شدیداً به آن اعتقاد داری؛ حتی اگر خطرناک و افراطی باشد؛ یا اینکه احتمال شکست خوردن یا مورد انتقاد دیگران قرار گرفتن در آن وجود داش ...
• مراقبت های سازمانی که در آن خدمات مددکارانه از طریق کادر سازمانی تعلیم دیده متناسب با شرایط و نیازمندی های فرد مددجو از قبیل سن، جنسیت، معلولیت، م ...
به روند تغییراتی که بر گرایشات و رفتار خانوار ها در طول زمان وارد می شود family trend گفته می شود. مثل تغییراتی از قبیل سن ازدواج افراد روابط کودکا ...
• مسائل کوچک و جزئی می توانند بزرگ و بزرگتر بشن. مثلا یه اختلاف نظر جزئی منجر به یه اختلاف و دعوای شدید بشه.
• مصرف کننده ی عادی ولی با تجربه • مصرف کننده ای که به طور منظم از محصول یا خدمات شرکتی استفاده می کند و بر حسب تجربه آگاهی و اطلاعات کافی را در مور ...
• بر قراری / حفظ صلح • بر قراری / حفظ آرامش
حس خاص و منحصر به فرد بودن ( به واسطه ی استفاده از کالایی یا انجام رفتاری )
احساساتی کردن ( کسی به وسیله اتفاقی یا . . . )
عبارتی که نشان می دهد گوینده قصد دارد پیشنهاد یا نظر خود را در مورد چیزی به مخاطب ارائه دهد.
حق ( کسی یا چیزی ) را پرداختن حق ( چیزی یا کسی ) را ادا کردن Pay the right of animals حق حیوانات را ادا کنید.
خیلی وابسته ( به چیزی ) Too dependent on
پناه بردن به حیوانات به لحاظ احساسی ( از افسردگی و تنهایی )