پیشنهادهای سید عباس حسینی (٣٣٢)
• املای درستش elsewhere هستش. به معنی این کلمه با املای درست در این دیکشنری مراجعه کنید.
• قیمت معقول
• خاکی که حاوی کود گیاهی است.
• ( فرآیند یا عمل ) حالت دادن مو ( با هر روش و هر ماده ای )
• لوسیون حالت دهنده مو ( ژل، واکس یا هر چیز دیگری که برای حالت دادن به مو می مالند. )
• عمل رنگ زدن یا سایه دار کردن ( هایلایت کردن ) موها
• ( کلی ) موهای مربوط به صورت مرد در ناحیه ی چانه، گونه ها یا لب بالایی • ( عامیانه ) ریش و سبیل men with lots of facial hair مردانی با ریش و سبیل ...
هر دو معنی و مدل موی زیر رو شامل می شه: • مدل موی ماشین تراش ( مدل موی سربازی ) یا • مدل موی مردانه خیلی کوتاه ( که اطراف سر تا ته ماشین می شود و ...
• تیپ کچلی • داشتن ظاهر کچل فرم ( یعنی کچل یا طاس بودن انتخاب شخصه و تیپ انتخابیشه نه اینکه طبیعی و به ناچار کچل باشه. )
• ( آدم ) بد غذا ( کسی که در خوردن غذا سخت پسند و بهانه گیر است. )
لباس رسمی محل کار اداری یا آکادمیک که برای مردان متشکل از کت و شلوار و برای زنان، کت و دامن و گاهی جلیقه است.
• آیین نامه ی پوشش و لباس ( برای یک محل خاص مثل محل کار، باشگاه و . . . ) • لباس / پوشش رسمی ( یک محل خاص )
? what's with the hat به نظر من معنی جمله ی بالا می شه: کلاه چطوره ؟ ( یعنی کلاه گذاشتن یا پوشیدن برای فلان موقعیت، مهمانی و یا فلان منظور مناسبه؟ ) ...
• بدون کمک ( منبعی که ممکن است از آن کمک انتظار می رفت ) . • برای بیان این موضوع استفاده می شود که کسی نتوانسته در یک نتیجه موفقیت آمیز مشارکت داشت ...
دقت کنید اگر بین no و thanks کاما نیاد یعنی به صورت no thanks نوشته بشه معنی " نیازی به تشکر نیست ( کاری نکردم ) " هستش. ولی اگر بینشون کاما بیاد ی ...
علاوه بر ۵ معنی آورده شده معنی زیر رو هم می دهد: • ( دادگاه، مقننه، یا سایر نهادها ) چیزی را که به آن ارائه شده است، ردکند یا غیر وارد یا مختومه اعل ...
توضیحات Sims خیلی خوب بود، ترجمشو می زارم: • مقایسه های دوگانه توضیح: عباراتی هستند که معمولاً در انگلیسی برای بیان افزایش یا کاهش متناسب استفاده م ...
• شروع کردن / شدن چیزی ( کاری یا فرآیندی ) • ( عامیانه ) روی غلطک / دور افتادن یا انداختن چیزی ( کار یا فرآیند ) E. g: at the meeting, she tried t ...
• فعل مرکب ( فعل حرف اضافه یا قید یا هردو ) a verb and another element, typically either an adverb, as in break down, or a preposition, for example ...
• همون" به فنا رفتن " یا " به گای سگ رفتن " خودمونه 🤣
املای درست: Immigration
جراحی از راه دور
عبارات take a crap و have a crap به ترتیب به عمل ریدن و عَن داشتن اشاره داره و معنی می ده. می بخشید به خاطر صراحت بیان.
جدا از معنی درستی که دوستان اشاره کردند : کنایه از پول خرج کردن برای چیزهایی که ضروری نیست.
• توجه تمام و کمال • تمام توجه • توجه صد در صد • توجه بی کم و کاست Full attention
این عبارت و عبارت stay on target به نظر من هر دو به یک معنی هستند و معانی زیر رو می دند: • چسبیدن به کار • تمرکز روی کار یا هدف
• هوش فضایی بصری • تفکر فضایی بصری ( توانایی درک اطلاعات بصری در محیط، بازنمایی درونی آن، ادغام آن با سایر حواس و تجربیات، استخراج معنا و درک و انج ...
• یه پسری بود. ☆ به جای boy هر چیز دیگه ای می تونه باشه. There was this game یه بازی ای بود.
• جور در آمدن با چیزی مثال : Then maybe engineering would be a good fit. - پس شاید رشته ی مهندسی ( با خواسته و توانایی های تو ) جور در بیاد. ...
• خوش صحبت بودن • قدرت بیان خوب داشتن
• مستعد بودن در درک مکانیزم ها
• صفت : تنگنا هراسی، تنگنا هراسانه • اسم : ( شخص ) تنگنا هراس
• ( شخص ) تنگنا هراس
• ( شخص ) پرواز هراس
• ( شخص ) عنکبوتیه هراس
• برون هراسانه • ( شخص ) برون هراس
• فردی که از فضاهای باز و عمومی ( شلوغ ) می ترسد. • فرد منزوی
• نتوانستن دیدن یا روبرو شدن ( با حقیقت تلخ ماجرا ) • قابل قبول نبودن • سخت بودن تحمل یا هضم کردن ماجرا • باور نکردن • تو کت نرفتن ☆ نکته : بعد از ...
توجه کنید که مثال ۳ اشتباهه. باید does میاورد، نه dose.
• واکنش منفی ( به دارو، روش درمانی یا به طور کلی هر محرکی دیگر ) فرق " واکنش منفی " با " عوارض جانبی ( side effects ) " اینه که عوارض جانبی قابل پی ...
• یک ماده ( دارو نما ) یا درمان بی ضرر که ممکن است باعث ایجاد عوارض جانبی مضر یا بدتر شدن علائم بیماری شود زیرا بیمار فکر می کند یا معتقد است ممکن اس ...
• از قضا
• یه خبرایی هست
• سوء تفاهم نشه • منظورمو بد برداشت نکنی
( نسبت به یک موضوع ) : • احساس خاص ( روشن ) • تصور واضح
علاوه بر معانی آمدهمعنی زیر رو هم می خواستم اضافه کنم: • بدون بازرسی یا ارزیابی قبلی
• مسئول یا پاسخگو شناختن مثال: The union council hold accountable executive officers. مشاوران اتحادیه مسئولان اجرایی را پاسخگو ( مسئول ) می دانند.
• حواله چمدان ها • قبض چمدان ها • رسید چمدان ها • چک چمدان ها • چک حمل و نقل ( رسیدی که در فرودگاه برای اطمینان از عدم وجود هیچ چیز خطرناک یا غیر ق ...
• توصیف کننده ی اسمی • تعریف کننده ی اسمی ( اسمی که به صورت نسبتی و به منظور توصیف اسم دیگر یا تعیین کیفیت آن و به شیوه ای متفاوت با صفت استفاده می ...
املای درستش suspicious هستش. به این کلمه در این دیکشنری با املای یاد شده مراجعه کنید.