پیشنهادهای سید عباس حسینی (٢٥٩)
جدا از معنی درستی که دوستان اشاره کردند : کنایه از پول خرج کردن برای چیزهایی که ضروری نیست.
• توجه تمام و کمال • تمام توجه • توجه صد در صد • توجه بی کم و کاست Full attention
این عبارت و عبارت stay on target به نظر من هر دو به میک معنی هستند و معانی زیر رو می دند: • چسبیدن به کار • تمرکز روی کار یا هدف
• هوش فضایی بصری • تفکر فضایی بصری ( توانایی درک اطلاعات بصری در محیط، بازنمایی درونی آن، ادغام آن با سایر حواس و تجربیات، استخراج معنا و درک و انج ...
• یه پسری بود. ☆ به جای boy هر چیز دیگه ای می تونه باشه. There was this game یه بازی ای بود.
• جور در آمدن با چیزی مثال : Then maybe engineering would be a good fit. - پس شاید رشته ی مهندسی ( با خواسته و توانایی های تو ) جور در بیاد. ...
• خوش صحبت بودن • قدرت بیان خوب داشتن
• مستعد بودن در درک مکانیزم ها
• صفت : تنگنا هراسی، تنگنا هراسانه • اسم : ( شخص ) تنگنا هراس
• ( شخص ) تنگنا هراس
• ( شخص ) پرواز هراس
• ( شخص ) عنکبوتیه هراس
• برون هراسانه • ( شخص ) برون هراس
• فردی که از فضاهای باز و عمومی ( شلوغ ) می ترسد. • فرد منزوی
• نتوانستن دیدن یا روبرو شدن ( با حقیقت تلخ ماجرا ) • قابل قبول نبودن • سخت بودن تحمل یا هضم کردن ماجرا • باور نکردن • تو کت نرفتن ☆ نکته : بعد از ...
توجه کنید که مثال ۳ اشتباهه. باید does میاورد، نه dose.
• واکنش منفی ( به دارو، روش درمانی یا به طور کلی هر محرکی دیگر ) فرق " واکنش منفی " با " عوارض جانبی ( side effects ) " اینه که عوارض جانبی قابل پی ...
• یک ماده ( دارو نما ) یا درمان بی ضرر که ممکن است باعث ایجاد عوارض جانبی مضر یا بدتر شدن علائم بیماری شود زیرا بیمار فکر می کند یا معتقد است ممکن اس ...
• از قضا
• یه خبرایی هست
• سوء تفاهم نشه • منظورمو بد برداشت نکنی
( نسبت به یک موضوع ) : • احساس خاص ( روشن ) • تصور واضح
علاوه بر معانی آمدهمعنی زیر رو هم می خواستم اضافه کنم: • بدون بازرسی یا ارزیابی قبلی
• مسئول یا پاسخگو شناختن مثال: The union council hold accountable executive officers. مشاوران اتحادیه مسئولان اجرایی را پاسخگو ( مسئول ) می دانند.
• حواله چمدان ها • قبض چمدان ها • رسید چمدان ها • چک چمدان ها • چک حمل و نقل ( رسیدی که در فرودگاه برای اطمینان از عدم وجود هیچ چیز خطرناک یا غیر ق ...
• توصیف کننده ی اسمی • تعریف کننده ی اسمی ( اسمی که به صورت نسبتی و به منظور توصیف اسم دیگر یا تعیین کیفیت آن و به شیوه ای متفاوت با صفت استفاده می ...
املای درستش suspicious هستش. به این کلمه در این دیکشنری با املای یاد شده مراجعه کنید.
۲ تا معنی می ده: ۱. تخم مرغی که به هنگام پخت، زرده و سفیدش قاطی شده باشه. ۲. تخم مرغی که ( در ترکیب با شیر ) به صورت خاگینه پخته باشند.
• هشداری است که با قرار گرفتن در گزارش اعتباری فرد به کمپانی کارت اعتباری و فرد اعلام می کند که ممکن است قربانی کلاهبرداری از جمله سرقت هویت شده باشد.
توضیح: فقط معانی و مثال های واقعا درست رو مرتب کردم که وقت کمتری برای جمع بندی بزارید . ۱. افراشتن، بلند کردن ۲. مطرح کردن ( موضوع، مسئله، ایده و ...
• کسی که با استفاده از هویت شخصی دیگر اقدام به فریب و کلاهبرداری از دیگران می کند. • سوء استفاده گر ( هویتی ) • فریبکار، دغل باز ( هویتی )
• احساس کاذب امنیت مثال Wearing helmets gave cyclists a false sense of security and encouraged them to take risks. استفاده از کلاه ایمنی به دوچرخ ...
•احساس کاذب • خیال باطل • حس توهمی • تصویر ذهنی اشتباه
• فریب کسی با امنیت کذایی • القاء کردن حس امنیت در کسی با حیله، اغواگری و عدم صداقت • وارد کردن کسی به شرایط بد بدون اینکه بداند مثال : His friendl ...
• چیزی را از جایی برداشتن ( با شتاب ) مثال : Would you mind grabbing that bag off the carousel? می شه لطف کنید اون کیفو از روی نقاله ی فرودگاه بر ...
۱. به زور / با عجله یا با صراحت گرفتن یا تصاحب کردن ، قاپیدن مثال : two Swiss mountaineers … had�grabbed off�the honors for the first ascent. دو ک ...
• پاییدن . . . ( با چشم ) • مواظب . . . بودن • مطلع و آگاه بودن از . . . • کسی را دور از دردسر و خطر نگه داشتن مثال برای مورد آخر: Keep an eye on ...
برای گفتن اینکه از اینکه اتفاقی افتاده خوشحال هستید استفاده می شود زیرا از اتفاق بدی جلوگیری می کند. It's a good thing you called – Mom was startin ...
هر یک از خروجی های شماره گذاری شده منتهی به فرودگاه یا هواپیما.
• بدهکار بودن
• موفق شدن • به چیزی رسیدن مثال: We wont make the play. به نمایش نمی رسیم. You can be back in time to make the four o'clock. تو می تونی قبل از ...
• رعایتِ قوانین • اطاعت از قوانین
• برای این منظور استفاده می شود که بگوییم واضح است که احتمالا به زودی اتفاق بدی رخ خواهد داد. به قول بچه ها توی همین صفحه، معادل های زیر رو براش می ...
• تابلو اطلاعات یا اعلانات پرواز هواپیماها • تابلو اطلاعات یا اعلانات حرکت اتوبوس، قطار و . . . تعریف انگلیسیش : a board in an airport, bus termi ...
شرایطی که در آن مسافری که از قبل بلیط رزو نکرده است ( و یا رزرو کرده است ) ، به امید اینکه پروازی زودتر از زمان رزرو شده و ارزانتر ( چون بلیطش لحظه ی ...
که در اصل • پرواز دم دستی • پرواز در دسترس • پرواز لحظه ی آخری • بلیط لحظه ی آخری به آن گفته می شود. ۲ تا توضیح در موردش تو سایت های انگلیسی زبان ا ...
چیزایی که نوشتم مجموع سرچ از نت و خلاصه ای از نوشته ی بچه های دیگه تو همین صفحست. این عبارت به طور کلی سه معنی زیر را می دهد : ۱. مقدار کم از چیزی ...
۲ تا معنی داره: ۱. ( همونطور که دوستان گفتند ) مخفف لیموزین هستش؛ ماشین گران، لاکچری و مجلل. ۲. یک وسیله ی نقلیه برای جابجایی مسافران از/به فرودگا ...
• اینکه ماشین یدک کش بیادو وسیله ی نقلیه ای رو به خاطر پارک غیر مجاز ببره پارکینگ که راننده برای گرفتن ماشینش مجبور به پرداخت مبلغی باشه. • یدک کش ...
• غربالگری امنیتی ( فرودگاه ) ( به منظور بررسی مدارک معتبر فرد، جلوگیری از ورود اقلام ممنوعه و سایر تهدیدات امنیتی به منطقه ی استریل فرودگاه )