هر چه بگندد نمکش می زنند وای به روزی که بگندد نمکهر چه پیش اید خوش ایدهر چه را منع کردم بر سرم امدهر چه رشته بودم پنبه شدهر چه می خواهد دل تنگت بگوهر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنیهر را از بر نشناختن یا تشخیص ندادنهر رفتی امدی داردهر روز سازی زدنهر سخن جایی و هر نکته مکانی داردهر سخن کز دل براید لاجرم بر دل نشیندهر سربالایی سرازیری دارههر سری یک عقلی دارههر گردویی گرده لما هر گردی گردو نیستهر گلی یک بویی دارههر کس اب قلبش را می خوردهر کس تنها به قاضی رود راضی برگرددهر کسی را به هر کاری ساختند مهر ان را در دلش انداختندهر که بامش بیش برفش بیشترهر که گوش می خواد گوشوارشم باید بخوادهر کی به فکر خویشه کویه به فکر ریشههر کی خربزه می خوره پای لرزش هم می نشینههر کی خوابه روزیش به ابههر کی هر کیهردمبیلهرکه طاووس خواهد جور هندوستان کشدهرکی هرکی یا هرکه هرکههشتش گرو نهش استهفت تا جون دارههفت تا دختر کور و کچل داشته باشه یک شبه شوهر می دههفت خط بودنهفت ماهه به دنیا امدههلو برو تو گلوهم از اخور هم از توبره خوردنهم از توبره می خوره هم از اخورهم خدا را می خواهد هم خرما راهم فاله هم تماشاهمان اشی و همان کاسههمسایه ها یاری کنید تا من شوهر درای کنمهمه را برق می گیره ما را چراغ نفتیهمه را به یا با یک چوب زدن یا راندنهمه می ترقند ما وا می ترقیمهمه کاسه کوزه ها سر کسی شکستنهمیشه شعبون یک بار هم رمضونهندوانه زیر بغل کسی گذاشتنهندوانه یا هندونه زیر بغل کسی گذاشتنهندونههندونه گذاشتنهنر نزد ایرانیان است و بسهنوز اب کفنش خشک نشده