هنوز اندر خم یک کوچه بودنهنوز دهنش بوی شیر می دههوا برش یا ورش داشتههوا پس بودنهوای کسی را داشتنهویجهیچ بقالی نمی گه ماستم ترشههیچ گرونی بی حکمت نیست هیچ ارزونی بی علتهیزم تر به کسی فروختنوادادنوارفتنوارفتهوالسلام نامه تماموبال گردن کسی شدنور رفتن به خودورجه وورجه یا ورجه ورجه کردنورد زبان کسی بودنوررفتن به چیزیورق برگشتوروره جادووسط دعوا نرخ تعیین می کنهوصف العیش نصف العیشوصله ای به کسی بستن یا چسباندنوصله ناجوروصله ناهمرنگوعده سر خرمنوعده ی سر خرمنوقت سر خاراندن نداشتنویر گرفتنکاتولیک تر از پاپکاچی به از هیچیکار از محکم کاری عیب نمی کندکار بجای باریک رسیدنکار به جای یا جاهای باریک رسیدن یا کشیدنکار بیخ پیدا کردنکار حضرت فیلکار حضرت فیل بودنکار دست خود دادنکار دست خود یا کسی دادنکار را باید داد دست کاردانکار را که کرد انکه تمام کردکار نشد نداردکار نیکو کردن از پر کردن استکار هر بز نیست خرمن کوفتن گاو نر می خواهد و مرد کهنکار و بارش چاق بودنکار یک شاهی صنار نیستکار یکبار اتفاق می افتدکارد بزنی خونش در نمی ایدکارد به استخوان رسیدنکارد به استخوان کسی رسیدن