⬆
برای انتخاب دیکشنری یا لغتنامه، اینجا را کلیک کنید.
< مترجم
پیشنهاد واژه نو
واژه
نام شما
رایانامه
معنی و دیدگاه
نام نویسی
|
ورود
تازه ترین پیشنهادها
پارسا حیدری
١٨:٢٨ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Equator
: خط استوا
Equator را ما equator می نویسیم و iquator می خوانیم
Artina
١٨:٢٧ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Merdag
: موجودی با تنه ی سگ و سر ماهی
صبایی
١٨:٢٥ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Outgoing president
: به رییسجمهوری گفته میشه که اواخر دوره ی ریاست جمهوریشه
پارسا سهرابی
١٨:٢٤ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی عقاید
: باور ها . جمع عقیده . اتفاقات
ثمین
١٨:٢٣ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی انکار ناپذیر
: تکذیب ناپذیر ، غیر قابل تکذیب
setare
١٨:٢٢ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی picture show
: عکس نشان میدهد....
Sunflower
١٨:٢١ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Continuum
:
Space time continuum
زنجیره ی زمان و فضا دارای چهار بعد (سه بعد فضا یک بعد زمان) که از قانون نسبیت انیشتن برگرفته شده.
Sunflower
١٨:٢١ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی space time continuum
:
زنجیره ی زمان و فضا دارای چهار بعد (سه بعد فضا یک بعد زمان) که از قانون نسبیت انیشتن برگرفته شده.
بهداد مبارکی
١٨:١٩ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی سپید
: سفید
منظورم رنگ سفید است😊😉
M.m
١٨:١٨ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Pansy Assed
: کونی
Pansy همجنسگرای مرد
Pansy-assed کونی
ثمین
١٨:١٨ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی انکار ناپذیر
: غیر قابل انکار
ثمین
١٨:١٧ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی شکست ناپذیر
: شکست ناپذیر: غیر قابل شکست ، کسی که شکست نمیخورد
سوشیان
١٨:١٣ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی سوشیان
: به معنای مهدی در زبان عربی
Tinaaa
١٨:١٢ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی be
: be ینی بودن. مثلا be sure ینی مطمئن بودن
M
١٨:١٢ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی دفترمرکزی
: Mainofficeبه معنای دفترمرکزی
ثمین صرامی
١٨:١٠ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی جبران ناپذیر
: غیر قابل جبران ، کاری را که نمیتوان جبران کرد
کیانا
١٨:٠٩ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی what's your deal
: وات ده فاز؟ یا همون فازت چیه
Sunflower
١٨:٠٧ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Point
: detail
fact
Farhood
١٨:٠٦ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی tousled hair
: ژولیده، نامرتب، به هم ریخته, پریشان
disheveled, untidy, rumpled
Tousled hair is messy, windblown, or otherwise unkempt
a bed with tousled sheet
e.g. If his tousled, textured mop looks effortless, that’s because once you’ve got the required length, it mostly is
Shiva
١٨:٠٤ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی monocrystalline
: تک بلوری
رامتین
١٨:٠٤ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی مشاورت
: مشورت گرفتن از دیگران
شایلین
١٨:٠٣ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی ثنا
: ثنا یعنی ستایش وستودن
Shaapour1
١٨:٠٢ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Outdoor lighting
: روشنایی بیرون منازل.
Farhood
١٨:٠٢ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی effortless
: بیدردسر،
بیزحمت،
راحت و آسون
If his tousled, textured mop looks effortless, that’s because once you’ve got the required length, it mostly is
امیرحسین سیاوشی
١٧:٥٩ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی vernacular
: بوم گویش
رضا زمانی
١٧:٥٧ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی تحمیلی
: اجباری زوری خشن
معین مرادی
١٧:٥٥ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی پاگردش
: راهی معلوم و مشخص در کوه و بیابان که از رفت آمد زیاد آدمیزاد و حیوانات رنگش با محیط اطرافش فرق دارد
خشایار نوروزی
١٧:٤٧ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی flush out
: شستن وبردن
Farhood
١٧:٤٦ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی hate
: noun
چیز تنفرانگیز،
مایهی انزجار
Plastic flowers have always been a particular hate of mine
گلای پلاستیکی همیشه چیز نفرتانگیزی بودن واسه من
Alishtayn
١٧:٤٤ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی left brained
: سمت چپ مغز
Neha
١٧:٤٣ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی gulabo
: یک کلمه ی هندی gulaab معنی گل زر یا محمدی gulaabo مثل گل گل رز جذاب (یک صفت)
Farhood
١٧:٤٢ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Hate campaign
: cruel comments made about somebody over a period of time in order to damage their reputation
E.g. a hate campaign
E.g. There were allegations of a hate campaign against the councillor
Farhood
١٧:٤٠ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی hate mail
: نامه های بیانگر تنفر (که برای اشخاص سرشناس می فرستند)، کین نامه
E.g. He had received racist hate mail
Fatemeh
١٧:٣٨ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Untilities
: اب و برق و گاز
عاطفه موسوی
١٧:٣٧ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی fish for
: جستجو کردن .
Ehsan Arabgari
١٧:٢٧ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی cuber
: روبیک باز(کسی که مکعب روبیک را حل میکند)
ماهان
١٧:٢٦ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی ازل
: همیشگی ___ بی آغاز
فاطمه ذاکری
١٧:٢٥ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی از این رو
: بنابراین
از این جهت
عاطفه موسوی
١٧:٢٤ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Cove
: زمین بی درخت
محمد امیر
١٧:٢٠ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی نام آشنا
: شناخت، شناخته شده و آشنا
راضیه نیک سرشت
١٧:٢٠ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی make you sick
: It means it makes you very angry and upset.
کیان
١٧:٢٠ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی سوء استعمال
: کاربرد اشتباه یا به کارگیری غلط
Farhood
١٧:١٨ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی trouble
: مزاحم شدن
I hate to trouble you, but could I use your phone?
Sunflower
١٧:١٦ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی allow
: Informal :
To be of the opinion
To assert
2
said when making a polite request or offering help.
شاهرخ
١٧:١٥ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی تحلیف
: از ریشه ی حلف به معنی سوگند خوردن است که چون به مصدر باب تفعیل برده شده معنی متعدی می دهد و می شود سوگند دادن.
در سیاست به مراسم سوگند سیاستمداری که مسئولیتی را به عهده می گیرد اطلاق می شود.
موارد دیگر استفاده ی آن مراسم تحلیف سربازان و یا مراسم تحلیف دانشجویان رشته ی پزشکی است.
حسین علیزاده ثانی
١٧:١٤ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی crabgrass
: چمن جویبار،فریز،مرغ
فضای گل و گشاد و ولنگ و واز و ول
١٧:١٢ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی outdoor
: فضای گل و گشاد و ولنگ و واز و ول
زهرا سرافراز
١٧:٠٩ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Vegetrain
: غذا های گیاهی
Sunflower
١٧:٠٩ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی Grace
: To adorn
To enhance
To beautify
To prettify
زیبا کردن - مزین کردن
زیبایی بخشیدن
پارمیس
١٧:٠٨ - ١٣٩٩/١١/٠١
معنی رزمندگان
: مبارزان .جنگجویان
>
1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
...
<
بایگانی پیشنهادها