اسم دختر طبیعت
نام نوعی گل خوش بو، به مجاز چشم معشوق، ( از یونانی )، ( در گیاهی ) گل زینتی با گلبرگ های سفید یا زر ...
دختر
فارسی، یونانی
طبیعت، گل زهره
نام دومین سیاره منظومه شمسی که نام دیگر آن ناهید است، ( اَعلام ) ) ( در نجوم ) دومین سیاره ی منظومه ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی ربابه
نام دیگر ساز تنبور، ابر سفید، رباب نام همسر امام حسین ( ع )، رباب، ( عربی ) ( = رباب )، نام سازی است
دختر
عربی
طبیعت ریحانه
نام مادر امام رضا ( ع )، از القاب حضرت فاطمه ( س )، نام گیاهی خوشبو، ریحان، ( عربی ) ( = ریحان )، ر ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی، طبیعت مینا
نام نوعی پرنده سخنگو و زیبا، نام نوعی گل، شیشه، کیمیا، پرنده ای شبیه سار با پرهای رنگارنگ که به راح ...
دختر
فارسی
پرنده، طبیعت، گل سمیرا
زن گندم گون، نسیم ملایم خنک در روز داغ تابستان، الهه عشق، شمیرا، [سمیرا ترجمه ی «مهین بانو» است]، ( ...
دختر
فارسی، سانسکریت، عربی
تاریخی و کهن، طبیعت نسرین
گل زرد یا سفید خوشه ای خوش بو که یکی از گونه های نرگس است، ( به مجاز ) صورت معشوق، ( در گیاهی ) گل ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل محبوبه
دوست، مورد علاقه و محبت، معشوق، نام گیاهی ( محبوبه ی شب )، محبوب ( زن )، معشوقه، + نک محبوب، مؤنث م ...
دختر
عربی
طبیعت مهسا
مانند ماه، زیبارو، ( مه = ماه، سا ( پسوند شباهت ) )، مثل ماه، ( مه = ماه + سا ( پسوند شباهت ) )، زی ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهناز
ماه ناز، زیبای نازنین، آن که چون ماه ناز و زیباست، ( مَه = ماه + ناز )، آن که چون ماه ناز و زیبا اس ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی سحر
سپیده دم، پگاه، از نیمه شب تا اذان صبح، زمان قبل از سپیده دم، زمانی است ( در ماه رمضان ) از نیمه شب ...
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی ناهید
پاک، بی گناه، سیاره زهره که مظهر زیبایی و عشق است، ( در نجوم ) زهره، دومین سیاره ی منظومه ی شمسی به ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی سهیلا
نرم، ملایم، ( مونث سهیل ) نام ستاره ای درخشان، ریشه عربی، به معنای نرم، لطیف، نرم و ملایم
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی سمانه
مخفف آسمان ( سقف خانه )، نام مادر امام علی النقی ( ع )، نام پرنده ای کوچک ( بلدرچین )، ( مخفف آسمان ...
دختر
عربی
پرنده، طبیعت، مذهبی و قرآنی ثریا
چهلچراغ، پروین ( یکی از صورت های فلکی )، ( عربی ) ( = پروین )
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی مهری
منسوب به مهر، محبت، دوستی، مهربانی، خورشید، نام هفتمین ماه از سال شمسی، نام سازی قدیمی، ( مهر، ی ( ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی پروانه
حشره ای زیبا با بال های نازک و رنگارنگ، حکم، فرمان، در ادبیات مظهر عاشق، حشره ای با بدن کشیده و بار ...
دختر
فارسی
پرنده، طبیعت، گل شهلا
زن دارای چشمان سیاه رنگ، زیبا و فریبنده ( چشم )، دارای چشم رنگ سیاه چون رنگ چشم میش، ( در گیاهی ) و ...
دختر
عربی
طبیعت، گل نجمه
ستاره، نام نوعی گیاه، نام مادر گرامی حضرت امام رضا ( ع ) امام هشتم شیعیان، ( مؤنث نجم )، اختر، نجم، ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی، طبیعت، کهکشانی آیدا
شاد و خوشحال، درون ماه، مثل ماه، فرشته، گیاهی که کنار آب می روید، شاد، خوش
دختر
ترکی، فارسی، لاتین
تاریخی و کهن، طبیعت بهاره
منسوب به بهار، بهاری، مربوط به بهار، به عمل آمده در بهار، منسوب به بهار بهار، متولد شده در بهار
دختر
فارسی
طبیعت طوبی
خیر، شادی، سعادت، بهشت، نیکو، پاکیزه، نام درختی در بهشت، ( معرب از عبری )، درختی در بهشت، ( مؤنث اط ...
دختر
عربی، عبری
طبیعت، مذهبی و قرآنی ملیکا
نام مادر امام زمان ( ع )، گروهی از گیاهان خانواده ی گندمیان، فرشته، ملکه، گروهی از گیاهان علفی چند ...
دختر
یونانی
مذهبی و قرآنی، طبیعت نیلوفر
پیچک، نام نوعی گل، نام یکی از جشن های ایرانیان قدیم، ( در گیاهی ) گل های سفید، کبود و زرد رنگ گیاهی ...
دختر
فارسی، سانسکریت
طبیعت، گل مرجان
نوعی جاندار دریایی، مروارید، ( سریانی )، جانور بی مهره ی کوچک دریایی که پوشش آهکی ترشح می کند و نسل ...
دختر
عربی، سریانی
تاریخی و کهن، طبیعت نرجس
نرگس، نام نوعی گل خوش بو، نام مادر امام زمان ( عج )، معرب از فارسی، نام همسر امام حسن عسگری ( ع ) و ...
دختر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی، طبیعت، گل ستاره
اختر، اقبال، کوکب، ( در نجوم ) هر یک از اجسام نورانی آسمان که معمولاً شب ها از زمین به صورت نقطه ها ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی زبیده
گل همیشه بهار، ( = زبیدة ) نام گیاهی ( همیشه بهار )، ( اَعلام ) دختر جعفرابن منصور زن هارون الرشید ...
دختر
عربی
طبیعت، گل، مذهبی و قرآنی سپیده
سحرگاه، سفیدی و روشنایی صبح، روشنی کم رنگ آسمان در افق مشرق قبل از طلوع آفتاب، ( در قدیم ) سفیداب، ...
دختر
فارسی
طبیعت آذر
آتش، نام نهمین ماه از سال شمسی، نام فرشته نگهبان آتش نزد ایرانیان باستان، نام روز نهم از هر ماه شمس ...
دختر
پهلوی، اوستایی
طبیعت ساناز
بی تا، کمیاب، نام نوعی گل، نام گلی، نادره، بی مانند، نام گل، نوعی گل، نادر
دختر
ترکی
طبیعت، گل عسل
انگبین، ( به مجاز ) بسیار شیرین و خوش مزه، بسیار دوست داشتنی، مایع خوراکیِ غلیظ و چسبناکی که زنبور ...
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی رباب
نام دیگر ساز تنبور، ابر سفید، نام همسر امام حسین ( ع )، ابرهای سفید، ( در موسیقی ) سازی با کاسه ی ط ...
دختر
عربی
مذهبی و قرآنی، طبیعت بهار
فصل اول سال خورشیدی، گل و شکوفه درختان، ( به مجاز ) دوره شادابی هر چیز، فصل اول سال، ( در گیاهی ) ش ...
دختر
فارسی، کردی
طبیعت، گل مهتاب
پرتو و نور ماه، ماهتاب، نور و روشنایی ماه، مهتابی
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی باران
قطره های آب که از ابر فروچکد، ( در علوم زمین ) قطره های آب که بر اثر مایع شدن بخار آبِ موجود در جو ...
دختر، پسر
فارسی
طبیعت یاسمن
نام گلی خوشبو، ( در گیاهی ) درختچه ای زینتی دارای گل های درشت و معطر به رنگ های سفید، زرد و قرمز، گ ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل رویا
آنچه که انسان در خواب ببیند، آرزوهای شیرین، روینده، خواب، آنچه در خواب بینند، ( به مجاز ) چهره ی زی ...
دختر
عربی
طبیعت رعنا
خودآرا، خودپسند، زیبا و خوش قد و قامت، نوعی گل، زیبا و دلفریب، زن خویشتن آرا، ( در قدیم ) ویژگی آن ...
دختر
عربی
طبیعت، گل گلی
منسوب به گل، به رنگ گل سرخ، سرخ، ( گل، ی ( پسوند نسبت ) )، به رنگ سرخ، به گونه ی گل، به رنگ گل، نام ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل صبا
باد خنک و لطیفی که از جانب شمال شرقی می وزد، نام نوایی در موسیقی، نسیم ملایم و خنکی که در برخی نواح ...
دختر
عربی
طبیعت فیروزه
پیروزه، نوعی کانی قیمتی حاوی مس و فسفر، دارای رنگ آبی یا سبز، دارای رنگ آبی یا سبز که در جواهر سازی ...
دختر
عربی، فارسی
طبیعت کوکب
ستاره، نام نوعی گل زینتی، ( در گیاهی ) گل زینتی درشتِ پر پَر به رنگهای ارغوانی، سفید، زرد، قرمز یا ...
دختر
عربی
طبیعت، گل، مذهبی و قرآنی، کهکشانی سوسن
نام نوعی گل زیبا، ( گیاهی ) گیاهی پیاز دار و تک لپه ای، با برگ های باریک و دراز که انواع وحشی و پرو ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل غزل
نوعی شعر، شعر عاشقانه، عشق ورزی، هر نوع سخن آهنگین که به آواز یا با سازها خوانده می شود، ( در موسیق ...
دختر
عربی
طبیعت، هنری شکوفه
جوانه گل، غنچه، ( در گیاهی ) هریک از گل های درختان میوه که معمولاً در فصل بهار می شکفند، گل درخشان ...
دختر
فارسی
طبیعت قمر
ماه، ( مجاز ) زن زیبا، نام پنجاه و چهارمین سوره قرآن مجید، جِرم آسمانی که دور سیاره ای بچرخد، ( اَع ...
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی حوا
زن گندمگون، نخستین زنی که خدا آفرید، همسر حضرت آدم ( ع )، نام یکی از صورت های فلکی، نخستین انسان ما ...
دختر
عربی، عبری
طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی نسترن
نام نوعی گل زیبا، ( در گیاهی ) گلی شبیه رز ولی کم پَرتر و کوچک تر از آن به رنگ های صورتی، سفید یا ز ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل خورشید
ستاره مرکزی منظومه شمسی، آفتابِ درخشان، ( به مجاز ) زیبارو، ( در نجوم ) کره ی سوزان، جرم مرکزی منظو ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی یلدا
میلاد، طولانی ترین شب سال، شب اول ماه دی، چله بزرگ زمستان که تقریبا با ولادت حضرت مسیح ( ع ) همزمان ...
دختر
فارسی، سریانی
طبیعت نسیم
باد ملایم و خنک، بوی خوش، باد بسیار آرام، ( در عرفان ) تجلی جمالی الهی و رحمت متواتر و نفس رحمانی ر ...
دختر
عربی
طبیعت کیانا
طبیعت، هریک از عناصر چهارگانه، ( سریانی، kyānā )، جوهر، ( در اصطلاح فلاسفه ) طبایع، ( کیان + ا ( پس ...
دختر
فارسی، سریانی
طبیعت شمسی
منسوب به شمس، خورشیدی، ( به مجاز ) سرخ رنگ، دارای شمس ( خورشید )، ( عربی ـ فارسی ) ( منسوب به شمس ) ...
دختر
فارسی، عربی
طبیعت، کهکشانی یاسمین
نام گلی خوشبو، یاسمن، ( = یاسمن )
دختر
فارسی
طبیعت، گل هما
نام پرنده ای افسانه ای که او را به عنوان مرغ سعادت می شناسند، فرخنده، پرنده ای با جثه ای نسبتاً درش ...
دختر
فارسی
پرنده، طبیعت شقایق
نام نوعی گل سرخ رنگ، ( در گیاهی ) گلی سرخ رنگ، گیاهی یک ساله و علفی یا کاشتنی این گل که بیشتر در مز ...
دختر
عربی
طبیعت، گل جواهر
گوهرها، سنگ ها و زیورآلات قیمتی و زینتی، هر یک از سنگهای گران بها مانند یاقوت و زمرد، ( به مجاز ) آ ...
دختر
عربی
طبیعت گل ناز
کسی که چون گل لطیف باشد، نوعی گل، دارای ناز و عشوه ای چون گل
دختر
فارسی
طبیعت، گل مهدیس
مانند ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، دیس = ( پسوند شباهت ) )، ( مَه = ماه + دیس = ( پسوند شب ...
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی شبنم
ژاله، نام نوعی اعلای پارچه ململ، ( در علوم زمین ) رطوبت هوا که مخصوصاً هنگام شب، در مجاورت اجسام سر ...
دختر
فارسی
طبیعت جیران
آهو، غزال، چشمِ زیبا، ( به مجاز ) معشوقِ زیبا
دختر
ترکی، مغولی
طبیعت کیوان
زحل، پادشاه گیتی، محافظ و نگهبان شاه، ( در قدیم ) ( به مجاز ) آسمان، به علاوه ( در قدیم ) ( به مجاز ...
پسر، دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی مهشید
روشنایی و فروغ ماه، ماهشید، پرتو ماه، ( = ماه شید )، ماهتاب، + ماه شید، ماه روشن و درخشان
دختر
فارسی
طبیعت، کهکشانی ژیلا
شبنم صبحگاهی، تگرگ، ( اعلام ) نام رودی در اتازونی که در توو و مکزیک و آریزونا جریان دارد و به رود ک ...
دختر
فارسی
طبیعت پرنیا
نوعی دیبای منقش، حریر، پرده نقاشی، تابلو، نوعی انگور، پرنیان، ( = پرنیان )، فرنیا
دختر
فارسی
طبیعت مروارید
جواهری گران بها که در صدف تولید می شود، نوعی گل، ( در مواد ) توده ی سخت، گِرد، کوچک و درخشان به رنگ ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل سنا
روشنایی، فروغ، بلندی، نام گیاهی دارویی از خانواده گل ارغوان، ( در گیاهی ) گروهی از گیاهان درخچه ای ...
دختر، پسر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی مارال
آهو، ( به مجاز ) زیبا، مرال، گوزن، ( به مجاز ) زیبا و خوش اندام
دختر
ترکی، مغولی
طبیعت حدیقه
بوستان، باغچه، باغ
دختر
عربی
طبیعت ریحان
گیاهی علفی، کاشتنی، و معطر از خانواده نعناع، هر گیاه خوشبو، گیاهی خوشبو از خانواده ی نعناع که مصرف ...
دختر
عربی
طبیعت گلستان
گلزار، گلشن، جایی که در آن گل های بسیار و گوناگون پرورش می دهند، ( اَعلام ) ) کتاب فارسی از سعدی، ش ...
دختر
فارسی
تاریخی و کهن، طبیعت صدف
نام سه ستاره به شکل مثلث، نام عمومی نرم تنان دو کفه ای و نوعی خاص از آنها، ( در قدیم ) ( در نجوم ) ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی گل بهار
گلی که در بهار شکفته می شود، شکوفه گل، [گل، بهار = فصل اول سال، شکوفه ی درختان خانواده ی مرکبات، گی ...
دختر
فارسی
طبیعت رخساره
رخسار، رخ، چهره، صورت، گونه
دختر
فارسی
طبیعت ژاله
شبنم، قطره باران، تگرگ، قطره ی باران، باران
دختر
فارسی
طبیعت دلبر
دارای زیبایی، جذابیت و توانایی جلب عشق و علاقه ی دیگران، معشوق، زیبا، جذاب
دختر
فارسی
طبیعت لاله
گلی به شکل جام و سرخ رنگ که بر روی پایه ای بلند قرار دارد، گیاه این گل که علفی، پایا و زینتی است و ...
دختر
فارسی
طبیعت نیکا
خوب، خوش، زیبا، ظریف، بسی نیک، چه خوب، خوشا، ( به صورت شبه جمله ) ( در قدیم ) چه خوب است، ( اَعلام ...
دختر
فارسی
طبیعت گلزار
گلستان، گلشن، نام نوایی در موسیقی قدیم، ( در قدیم ) ( در موسیقی ایرانی ) از الحان قدیمی، ( = گلستان ...
دختر
فارسی
طبیعت، هنری روژان
روزها، روشنایی، زندگی، ( کردی ) به معنی روزها، روزان
دختر
کردی
طبیعت سرو ناز
درختی بلند و زینتی، معشوق خوش قد و قامت، سرو نورسته، سروی که شاخه های آن به هر طرف مایل باشد، ( در ...
دختر
فارسی
طبیعت، هنری بنفشه
گلی که در فصل بهار می روید و دارای رنگهای گوناگون است، ( در گیاهی )، هر یک از گیاهانِ کوتاه دولپه ا ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل ملیسا
زمانی بین مغرب و نماز عشا، ماه صَفر، ماهی بین آخر گرما و زمستان، بادرنگبویه
دختر
عربی، یونانی
طبیعت زرین
از جنس زر، به رنگ زر، طلایی، زیبا و آراسته
دختر
فارسی
طبیعت ساینا
نام خاندانی از موبدان زرتشتی، ساکت و بی صدا، سیمرغ، دانا و باخرد، ) سایه ای که مشخص و قابل رؤیت باش ...
دختر
اوستایی، فارسی
پرنده، طبیعت نهال
کودک نورُسته، درخت یا درختچه نورس که تازه نشانده شده است، ( در کشاورزی ) درخت یا درختچه ی نورس که ت ...
دختر
فارسی
طبیعت شراره
درخشش، روشنی، جرقه، شرار، پاره ای از آتش که به هوای پرد، اخگر
دختر
عربی
طبیعت ساحل
مرز بین آب و خشکی، کرانه، کنار دریا، ( عربی ) ( در جغرافیا ) زمینی که در کنار دریا یا دریاچه یا رود ...
دختر
عربی
طبیعت گل افروز
زیبا، لطیف و با طراوت، ( گل، افروز ( جزء پسین ) = افروزنده ) ( به مجاز ) زیبا، مرکب از گل + افروز ( ...
دختر
فارسی
طبیعت دریا
توده ی بسیار بزرگی از آب، دریاچه، رود بزرگ، ( به مجاز ) شخص بسیار آگاه و دانشمند در زمینه های گوناگ ...
دختر
فارسی
طبیعت غزال
نوعی آهوی ظریف اندام و بسیار تندرو با چشمان درشت سیاه، معشوقه ی زیبا، نوعی آهوی ظریف اندام با چشمان ...
دختر
عربی
طبیعت گل پری
زیباروی با طراوت که دارای اندام ظریف مثل پری است، [گل، پری = ( به مجاز ) زیباروی و دارای اندام ظریف ...
دختر
فارسی
طبیعت سلما
صلح، آشتی، زن صلح طلب، نام درختی، زنِ صلح طلب، نام زنان عرب
دختر
عربی
طبیعت، مذهبی و قرآنی گلنار
از نام های زنان در شاهنامه، گل درخت انار، گل درخت انار که سرخ رنگ است به ویژه گل انار وحشی که مصرف ...
دختر
فارسی
طبیعت، گل صنوبر
نام درختی همیشه سبز، ( در گیاهی ) نام چند نوع گیاه درختی از خانواده ی بید با برگ های براق که در کنا ...
دختر
عربی، فارسی
طبیعت آهو
غزال، معشوق زیبا، چشم زیبا، تندرونده، غزاله، سریع العمل، جانور معروف که نام دیگر آن غزال است، آهو ب ...
دختر
فارسی
طبیعت سانیا
سایه روشن درون جنگل، سایه روشنِ جنگل، در گویش مازندران سایه روشن جنگل
دختر
مازندرانی، فارسی
طبیعت پردیس
بهشت، باغ، بستان، ( در قدیم ) ( در ساختمان ) فضای سبز و گل کاری شده ی اطراف ساختمان، ( = فردوس )، ف ...
دختر
فارسی
طبیعت سیاره
ستاره، کوکب، کاروان، قافله، ( در نجوم ) هر جرم آسمانی که در منظومه ای به دور ستاره ای می گردد، به و ...
دختر
عربی
طبیعت، کهکشانی