گلی

/geli/

مترادف گلی: آل، گلفام، گلرنگ، گلگون

معنی انگلیسی:
blush, muddy, clayish, made of clay, earthen, rose-coloured, feminine proper name, rose-colored, roseate, rosy, sloppy, rose

فرهنگ اسم ها

اسم: گلی (دختر) (فارسی) (طبیعت، گل) (تلفظ: goli) (فارسی: گلي) (انگلیسی: goli)
معنی: منسوب به گل، به رنگ گل سرخ، سرخ، ( گل، ی ( پسوند نسبت ) )، به رنگ سرخ، به گونه ی گل، به رنگ گل، نام نوعی یاقوت که آن را وردی نیز گویند، ( به مجاز ) زیبا رو و لطیف، ( گل + ی ( پسوند نسبت ) )، مانند گل
برچسب ها: اسم، اسم با گ، اسم دختر، اسم فارسی، اسم طبیعت، اسم گل

لغت نامه دهخدا

گلی. [ گ ُ ] ( ص نسبی ) رنگ سرخ. به گونه گل. ( آنندراج ). به رنگ گل. || ( اِ ) نام قسمی یاقوت که آنرا وردی نیز نامند. ( مؤلف ). || از نامهای دختران.

گلی. [ گ ِ ] ( ص نسبی ) گل آلود. گلناک. آلوده به گل. منسوب به گل و خاکی. || سفالی و ساخته شده از گل. ( ناظم الاطباء ).
- امثال :
عمر گلی است ، سخت بداخم. عظیم ترش رو.
گلی برای کسی آب گرفتن ؛ در تداول عامه ، مقدمات زیان یا آسیب برای کسی فراهم ساختن. برای او مایه گرفتن.

گلی. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گسبایر بخش حومه شهرستان بجنورد که در 23هزارگزی شمال باختری بجنورد و 3هزارگزی جنوب راه شوسه عمومی بجنورد به اینچه واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 346 تن است. آب آنجا از قنات تأمین می شود. محصول آن غلات ، بنشن ، چغندر و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است که در تابستان اتومبیل می توان به آنجا برد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

گلی. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل که در 22هزارگزی خاور اردبیل و 3هزارگزی راه شوسه اردبیل به آستارا واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 888 تن است. آب آنجا از رودخانه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

گلی. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه که در 8هزارگزی جنوب باختری قره آغاج و 33هزارگزی جنوب خاوری راه شوسه مراغه به میانه واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 330 تن است. آب آنجا از چشمه سارها تأمین میشود. محصول آن غلات ، نخود، بزرک و شغل اهالی زراعت و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

گلی. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل که در 9هزارگزی باختر اردبیل و 4هزارگزی راه شوسه اردبیل به تبریز واقع شده است. هوای آن معتدل و سکنه اش 545 تن است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و حبوبات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

گلی. [ گ ِ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جوانرود بخش پاوه شهرستان سنندج که در 42000گزی جنوب خاوری پاوه و 7000گزی باختر قلعه جوانرود واقع شده و دارای 49 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) ۳ - ( اسم ) رنگ گل سرخ سرخ . ۴ - ( اسم ) رنگ سرخ . توضیح اگر اندکی آب برنگ سرخ اضافه کنند گلی شود . ۵ - قسمی یاقوت وردی .
ده کوچکی است از دهستان جوانرود بخش پاوه شهرستان سنندج

فرهنگ معین

(گُ ) (اِ. ) دارای رنگ قرمز روشن .
(گِ ) (ص . ) ۱ - آلوده یا آغشته به گِل ، گل آلود. ۲ - ساخته شده از گل .

فرهنگ عمید

۱. چیزی که از گِل ساخته شده باشد.
۲. گِل آلود.
۱. به رنگ گُل سرخ.
۲. (اسم، صفت نسبی ) گُل فروش.

گویش مازنی

/gali/ گلو - چوبی که گوشه های دو جوال را به هم متصل کند و یک بار را تشکیل دهد & بند & نام قطعه چوب کوتاه در بازی الک دولک - نوزاد ریز جثه

واژه نامه بختیاریکا

( گِلی ) گلو
هره هره ای

دانشنامه عمومی

گلی (بجنورد). روستای گلی واقع در 24 کیلومتری شهر بجنورد، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان بجنورد در استان خراسان شمالی ایران است.
این روستا در مجاورت جاده بجنورد - آشخانه قرار دارد که امروزه به دلیل احداث جاده ای جدید برای تردد ، این جاده به جاده قدیم آشخانه ( جاده قدی بدرانلو ) معروف است.
زبان رایج مردم این روستا به زبان ترکی خراسانی است. اما فرزندان آنها و خود روستاییان به زبان فارسی هم کاملا مسلط هستند. ( تعداد کمی از افراد قدیمی روستا فقط به زبان ترکی مسلط هستند ) .
بیشتر زمین ها اراضی روستای گلی صرف کشاورزی گندم و جو و. . میشد.
( کنجد، گندم، جو ، عدس ، نخد و. . . نیر کشت میشود )
در این روستا دامداری به صورت گسترده و بزرگ انجام نمیشد و اهالی روستا صرفا جهت رفع نیاز خود از دام استفاده میکردند.
با گذشت زمان و خشکسالی مردم روستا به ایجاد باغ انگور روی آوردند. و روز به روز به تعداد و مساحت باغ انگور نسبت به گندم و جو بیشتر شد.
انگور مهمترین منبع درآمد مردم این روستا است.
انگور رازقی ، کج انگوری ، انگور سیاه و. . از انواع انگور های این روستا است.
این روستا در دهستان بدرانلو قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱٬۲۲۲ نفر ( ۳۱۸خانوار ) بوده است.
عکس گلی (بجنورد)

گلی (چاراویماق). گلی روستایی در دهستان چاراویماق جنوب غربی بخش مرکزی شهرستان چاراویماق استان آذربایجان شرقی ایران است. بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۷ جمعیت این روستا۴۵۶ نفر ( در ۷۳ خانوار ) بوده است. [ ۱] [ ۲]
عکس گلی (چاراویماق)

گلی (داغستان). گلی ( به لاتین: Geli ) یک منطقهٔ مسکونی در روسیه است که در شهرستان قره بودوخ کنتسکی واقع شده است. [ ۱]
عکس گلی (داغستان)عکس گلی (داغستان)

گلی (روستا). گلی یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان آغمیون بخش مرکزی شهرستان سراب واقع شده است.
عکس گلی (روستا)

گلی (فصل ۲). فصل دوم سریال موزیکال کمدی - درام گلی ( به انگلیسی: glee ) بین ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۰ تا ۲۴ مه ۲۰۱۱ در شبکه رسانه ای فاکس در آمریکا پخش شد. این فصل ۲۲ قسمتی توسط فاکس قرن بیستم و رایان مورفی تهیه شد.
این فصل دربارهٔ یک کلوپ گلی در یک مدرسه خیالی به نام مک کینلی در شهر لایما، اوهایو رخ می دهد. شخصیت های مرکزی سریال معلم گلی ویل شوستر ( متیو موریسون ) , مربی هلهله چیان سو سیلوستر ( جین لینچ ) , مشاور مدرسه اما پیلزبری ( جیما میس ) , و اعضای کلوپ گلی آرتی آبرامز ( کوین مک هیلز ) , بریتنی پیرز ( هیثر موریس ) , فین هادسون ( کوری مونتیه ) , کرت هامل ( کریس کولفر ) , مرسدس جونز ( امبر رایلی ) , پاک ( مارک سلینگ ) , کویین فبری ( دیانا آگرون ) , ریچل بری ( لی میشل ) , سانتانا لوپز ( نایا ریورا ) و تینا کوهن - چنگ ( جنا آشکویتز ) هستند. همچنین همسر سابق ویل شوستر تری شوستر ( جسیلین گیلسیگ ) و پدر کرت برت ( مایک اومالی ) و دوست پسر کرت بلین اندرسون ( دارن کریس ) نیز شخصیت هایی هستند که در کنار شخصیت اصلی حضور دارند.
از ترانه های این سریال که به طور جداگانه فروش رفتند ۱۵۶ ترانه در چارت حضور یافتند. همچنین ترانه هایی رویای نوجوانی ( بازخوانی توسط بلین اندروسون ) و بازنده مثل من نیز در هفته اول بیش از ۲۰۰٬۰۰۰ نسخه فروش رفتند و جزو ده ترانه برتر چارت آمریکا و کانادا قرار گرفتند؛ و همچنین گواهی طلا از آمریکا نیز گرفتند. این فصل برای دوازده جایزه امی، پنج جایزه گلدن گلوب، پنج جایزه ستلایت و بیش از پنجاه جایزه دیگر نامزد شد.
عکس گلی (فصل ۲)

گلی (گروه موسیقی). گِلِی ( به ژاپنی: グレイ ) نام یک گروه موسیقی راک/پاپ ژاپنی است. این گروه در سال ۱۹۸۸ توسط تاکورو ( گیتاریست ) و ترو ( خواننده ) در دوران دبیرستان در شهر هاکوداته، هوکایدو شکل گرفت. گلی در آغاز آهنگ هایی در سبک راک و پاپ می ساختند، اما آنها آثاری را با استفاده از عناصر سبک های مختلف از قبیل رگی و گاسپل نیز خلق کردند. گروه گلی از سال ۲۰۰۸ موفق به فروش حدود ۲۸ میلیون نسخه از آهنگ ها و ۲۳ میلیون نسخه از آلبوم هایش شد که بر پایه جدول وب گاه اوریکون[ ۱] در حدود ۳۷٬۸ میلیون از آنها مربوط به بازار ژاپن بوده است.
• ترو
• تاکورو
• هیساشی
• جیرو
عکس گلی (گروه موسیقی)

گلی (مجارستان). گِلِی ( به مجاری: Gelej ) یک شهرداری در مجارستان است که در ناحیه مزوچات واقع شده است. [ ۱] گلی ۳۲٫۱ کیلومتر مربع مساحت و ۶۸۶ نفر جمعیت دارد.
عکس گلی (مجارستان)عکس گلی (مجارستان)عکس گلی (مجارستان)عکس گلی (مجارستان)عکس گلی (مجارستان)

گلی (نیر). گلی یک روستا در ایران است که در دهستان یورتچی شرقی واقع شده است. [ ۱] گلی ۱۲۴ نفر جمعیت دارد.
عکس گلی (نیر)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

muddy (صفت)
گل الود، تیره، گلی، چرکین، پر از گل

clayey (صفت)
گلی

earthen (صفت)
جسمانی، گلی، مادی، خاکی، سفالی

fictile (صفت)
گلی، ساخته شده از گل

fenny (صفت)
لجن زار، گلی، مردابی، باتلاقی

luteous (صفت)
گلی، شبیه گل، زرد طلایی

roseate (صفت)
بشاش، گلی، گلگون، خوش بین

rose-colored (صفت)
گلی، گلگون، چهره ای

rose-coloured (صفت)
گلی، گلگون، چهره ای

فارسی به عربی

طینی , موهل

پیشنهاد کاربران

geli/در گویش مازنی به شکستن هم گلی می گویند. مثلا گلی چو یعنی چوب شکسته - یا فلانی دست گلی بیه= یعنی دستش شکست -
واژه گلی
معادل ابجد 60
تعداد حروف 3
تلفظ geli
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت نسبی، منسوب گِل ) [پهلوی: gilen] ‹گلین›
مختصات ( گِ ) ( ص . )
آواشناسی geli
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی عمید
واژگان عامیانه
گلی چو در زبان مازنی یعنی چوب کوچک ( چو پاس )
گلی یابعضی فامیلی ها برمیگرده به اصل ونسب وکارهای که آنهابرای درآوردن خرجی روزانه خودمیکردن
مثلافامیل گلی که فامیل خودمه برمیگرده به اجدادم که اونادرشغل کاشت گل وگیاه ودرخت بودن پس بخاطرهمین فامیل ما گلی گذاشته شد
به معنای گل زیبا و خوشگل
گِلای نام دخترانه کوردی و قدیمی است که به معنای ماه کامل است. واژه انگلیسی بصورت Glay نوشته میشود .
نام دخترانه کوردی به معنای حلقه گل رز
به کسر گ و ۀ خوانده می شود .
معادل نوشتاری ان به لاتین Glay می باشد.
گلی در زبان لکی به معنای گلگی هست
منسوب به گل
مثل گل
به گونه ی گل
زیبا مثل گل
من
گربه
به معنای مانند گل زیبا و لطیف . زیبا رو و ارام. لطیف و شخصی نرم. زیبا و رنگ قرمز�سرخ�. منسوب به گل
در زبان لری بختیاری به معنی
گلو. geli
گلی با فتحه «گ» در زبان تبری ( مازنی ) به معنای گلو می باشد.
گلی. ( "گ" با آوای زیر ) ، ( ا ) ، ( زبان مازنی ) ، پاره، شکسته، تکه.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس