اسم دختر گل - صفحه 1

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

نرگس/narges/

نام نوعی گل خوش بو، به مجاز چشم معشوق، ( از یونانی )، ( در گیاهی ) گل زینتی با گلبرگ های سفید یا زر ...


دختر

فارسی، یونانی

طبیعت، گل
مینا/minā/

نام نوعی پرنده سخنگو و زیبا، نام نوعی گل، شیشه، کیمیا، پرنده ای شبیه سار با پرهای رنگارنگ که به راح ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت، گل
نسرین/nasrin/

گل زرد یا سفید خوشه ای خوش بو که یکی از گونه های نرگس است، ( به مجاز ) صورت معشوق، ( در گیاهی ) گل ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
پروانه/parvāne/

حشره ای زیبا با بال های نازک و رنگارنگ، حکم، فرمان، در ادبیات مظهر عاشق، حشره ای با بدن کشیده و بار ...


دختر

فارسی

پرنده، طبیعت، گل
شهلا/šahlā/

زن دارای چشمان سیاه رنگ، زیبا و فریبنده ( چشم )، دارای چشم رنگ سیاه چون رنگ چشم میش، ( در گیاهی ) و ...


دختر

عربی

طبیعت، گل
نیلوفر/nilufar/

پیچک، نام نوعی گل، نام یکی از جشن های ایرانیان قدیم، ( در گیاهی ) گل های سفید، کبود و زرد رنگ گیاهی ...


دختر

فارسی، سانسکریت

طبیعت، گل
نرجس/narjes/

نرگس، نام نوعی گل خوش بو، نام مادر امام زمان ( عج )، معرب از فارسی، نام همسر امام حسن عسگری ( ع ) و ...


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی، طبیعت، گل
زبیده/zobeyda(e)/

گل همیشه بهار، ( = زبیدة ) نام گیاهی ( همیشه بهار )، ( اَعلام ) دختر جعفرابن منصور زن هارون الرشید ...


دختر

عربی

طبیعت، گل، مذهبی و قرآنی
ساناز/sānāz/

بی تا، کمیاب، نام نوعی گل، نام گلی، نادره، بی مانند، نام گل، نوعی گل، نادر


دختر

ترکی

طبیعت، گل
بهار/bahār/

فصل اول سال خورشیدی، گل و شکوفه درختان، ( به مجاز ) دوره شادابی هر چیز، فصل اول سال، ( در گیاهی ) ش ...


دختر

فارسی، کردی

طبیعت، گل
یاسمن/yāsaman/

نام گلی خوشبو، ( در گیاهی ) درختچه ای زینتی دارای گل های درشت و معطر به رنگ های سفید، زرد و قرمز، گ ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
رعنا/raenā/

خودآرا، خودپسند، زیبا و خوش قد و قامت، نوعی گل، زیبا و دلفریب، زن خویشتن آرا، ( در قدیم ) ویژگی آن ...


دختر

عربی

طبیعت، گل
گلی/goli/

منسوب به گل، به رنگ گل سرخ، سرخ، ( گل، ی ( پسوند نسبت ) )، به رنگ سرخ، به گونه ی گل، به رنگ گل، نام ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
کوکب/ko (w) kab/

ستاره، نام نوعی گل زینتی، ( در گیاهی ) گل زینتی درشتِ پر پَر به رنگهای ارغوانی، سفید، زرد، قرمز یا ...


دختر

عربی

طبیعت، گل، مذهبی و قرآنی، کهکشانی
سوسن/susan/

نام نوعی گل زیبا، ( گیاهی ) گیاهی پیاز دار و تک لپه ای، با برگ های باریک و دراز که انواع وحشی و پرو ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
نسترن/nastaran/

نام نوعی گل زیبا، ( در گیاهی ) گلی شبیه رز ولی کم پَرتر و کوچک تر از آن به رنگ های صورتی، سفید یا ز ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
یاسمین/yāsamin/

نام گلی خوشبو، یاسمن، ( = یاسمن )


دختر

فارسی

طبیعت، گل
شقایق/šaqāyeq/

نام نوعی گل سرخ رنگ، ( در گیاهی ) گلی سرخ رنگ، گیاهی یک ساله و علفی یا کاشتنی این گل که بیشتر در مز ...


دختر

عربی

طبیعت، گل
گل ناز/gol nāz/

کسی که چون گل لطیف باشد، نوعی گل، دارای ناز و عشوه ای چون گل


دختر

فارسی

طبیعت، گل
اختر/axtar/

ستاره، بخت، پرچم، نام نوعی گیاه گلدار، ( در نجوم ) جرم فلکی، کوکب، نجم، ( در گیاهی ) نام گل و گیاهی ...


دختر

فارسی

گل، کهکشانی
مروارید/morvārid/

جواهری گران بها که در صدف تولید می شود، نوعی گل، ( در مواد ) توده ی سخت، گِرد، کوچک و درخشان به رنگ ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
بنفشه/banafše/

گلی که در فصل بهار می روید و دارای رنگهای گوناگون است، ( در گیاهی )، هر یک از گیاهانِ کوتاه دولپه ا ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
سدنا/sadenā/

سجده کننده بر خانه خدا، سدن، الف ( اسم ساز )، خدمت کردن کعبه، سدن + الف ( اسم ساز )، مرکب از سدن ( ...


دختر

فارسی، عربی

گل، مذهبی و قرآنی
گلنار/gol nār/

از نام های زنان در شاهنامه، گل درخت انار، گل درخت انار که سرخ رنگ است به ویژه گل انار وحشی که مصرف ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
غنچه/qonče/

گل ناشکفته، نوگل، ( در گیاهی ) گلی که شکفته نشده و هنوز گلبرگ ها و کاسبرگ هایش فشرده و جمع اند، ( د ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
لادن/lādan/

گل زینتی، ( در گیاهی ) گل زینتی به رنگ زرد، قرمز یا نارنجی، گیاه این گل که علفی یا پایا و رونده یا ...


دختر

فارسی، یونانی

طبیعت، گل
ارغوان/arqavān/

گل سرخ رنگ، صورت سرخ و زیبا، ( در گیاهی ) درختی است زینتی از تیره ی پروانه واران با گلهایی به رنگ س ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
رزا/rozā/

گل سرخ، گل رز، رز، نام لاتین گل رز


دختر

لاتین، فرانسوی

طبیعت، گل
گلطلا/gol talā/

گلزر، گل طلایی رنگ، گل زیبای طلایی، ( = گلزر )


دختر

فارسی

گل
سروگل/sarv gol/

( به مجاز ) زیبا، شاداب، خوش قامت، ( سرو = درخت سرو، گل ) ( به مجاز ) زیبا و با طراوت و شاداب، ( سر ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
پونه/pune/

گیاهی معطر از خانواده نعناع که مصرف دارویی دارد، ( در گیاهی ) گیاهی علفی، یک ساله و معطر از خانواده ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گل جهان/gol jahān/

( به مجاز ) زیبارو، ویژگی کسی که به لحاظ خصوصیت ویژه ای ( نظیر زیبایی ) در دنیا ممتاز و سرآمد باشد، ...


دختر

فارسی

گل
یاس/yās/

نام گلی زینتی و بسیار خوش بو با رنگ های زرد، سرخ، سفید و بنفش، گل منسوب به حضرت زهرا ( س )، ( در گی ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل، مذهبی و قرآنی
گلاب/golāb/

مایع خوشبویی که از تقطیر گل سرخ و آب به دست می آید، مایع خوشبویی که از تقطیر گل سرخ و آب حاصل می شو ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
رزیتا/rozitā/

رزا، گل رز کوچک، ( = رز و رزا )


دختر

فرانسوی

طبیعت، گل
گلرخ/gol rox/

دارای چهره ای مانند گل، زیبا روی، گل چهره، زیبا رو، آن که چهره ای زیبا چون گل دارد


دختر

فارسی

تاریخی و کهن، گل
خجسته/xojaste/

مبارک، سعادتمند، خوشبخت، گل همیشه بهار، فرخنده، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در دستگاه نوا، کامروا، ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن، طبیعت، گل، هنری
گل افشان/gol afšān/

گل ریزنده، افشاننده گل، گل پاشیدن، ( در قدیم ) افشاننده ی گل یا ریزنده ی گل، گل فشان


دختر

فارسی

تاریخی و کهن، گل
روزیتا/ruzitā/

رزیتا، گل رز کوچک، ( = رزیتا )


دختر

فرانسوی

طبیعت، گل
گلشاد/gol šād/

گل شاد و خندان، شادان مثل گل، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت، گل خندان و شاداب، آن که با دیدن گل شاد ا ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
لاله زار/l.-zār/

زمینی که در آن لاله ی فراوان روییده باشد، ( به مجاز ) چهره ی سرخ و لطیف، زمینی که در آن لاله فراوان ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
پرگل/por gol/

دارای گل های بسیار، ( به فتح پ ) هر یک از گلبرگهای گل


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلسا/golsā/

مانند گل، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف، ( گل، سا ( پسوند شباهت ) )، چون گل، ( گل + سا ( پسوند شباهت ) ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
رز/roz/

گلی از خانواده گل سرخ دارای گل های رنگارنگ، ( فرانسوی، rose ) ( در گیاهی ) گلی از خانواده گل سرخ دا ...


دختر

فرانسوی

طبیعت، گل
گلپسند/gol pasand/

مورد توجه و پسند مانند گل، ( به مجاز ) زیباروی مورد پسند، ( گل، پسند = جزء پسین بعضی از کلمه های مر ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
ماهور/māhvar/

تپه های به هم پیوسته ی دامنه کوه، نام یکی از هفت دستگاه موسیقی ایرانی، ( در علوم زمین ) هریک از برآ ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت، گل، هنری
مه گل/mah gol/

گلِ ماه، ( به مجاز ) زیبارو، ( مَه = ماه، گل )، ماه گل


دختر

فارسی

طبیعت، گل، کهکشانی
گل خندان/gol khandān/

گل خندان، گل شکفته، ( = گلخند )


دختر

فارسی

طبیعت، گل
سوری/suri/

گل سرخ، گل محمدی، شادی و خرمی، ( به مجاز ) سرخ رنگ


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گل نوش/gol nuš/

نام نوایی در موسیقی قدیم ایرانی، شهد گل، ( به مجاز ) دارای زیبایی همیشگی، ( در قدیم ) ( در موسیقی ا ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل، هنری
هیرو/hiru/

منسوب به آتش، آتشی و سرخ گون، ( به مجاز ) زیبارو، ( هیر = آتش، او /، u/= ( پسوند نسبت ) )، نام گلی ...


دختر، پسر

کردی، فارسی

طبیعت، گل
پری گل/p.-gol/

زیبا چون گل و پری، گل رویی چون فرشته، گل رویی چون پری و فرشته


دختر

فارسی

طبیعت، گل
مه یاس/mah yās/

ماهی که چون گل یاس است، یاسی که چون ماه است، ( به مجاز ) زیباروی و با طراوت، ( مَه = ماه، یاس )، زی ...


دختر

فارسی

گل، کهکشانی
موژان/mužān/

( چشم ) خمار و پرکرشمه، گل نرگس نیم شکفته، چشم خواب آلوده، ( = موجان ) ( در قدیم ) خمار، پر کرشمه ( ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
الیا/alyā/

شحم المرج، گل خطمی صحرایی، ( یونانی )، الیاس، خدای من یهوه است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل و د ...


دختر، پسر

عربی، یونانی، عبری

طبیعت، گل
گل دانه/gol dāne/

بذر گل، آنکه ویژگی گل شدن دارد، ( مجاز ) زیبا و لطیف، ( گل، دانه = بذر )، بذرِ گل، ( به مجاز ) آن ک ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلین/golin/

به رنگ گل سرخ، ( مجاز ) زیبا و شاداب، عروس، ( در ترکی ) /galin/ عروس


دختر

ترکی، فارسی

طبیعت، گل
نارگل/nār gol/

گل انار، ( گلنار )


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گل صبا/gol sabā/

زیبا و لطیف و خوشایند، گل یا شکوفه ای که نسیم صبا با خود می برد


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، گل
گل چمن/gol čaman/

زیباروی و لطیف و خرم، گلِ چمن، ( به مجاز ) زیباروی و لطیف و خرّم


دختر

فارسی

گل
شب بو/šab bu/

نام نوعی گیاه که عطر گل های آن در شب بیشتر است، ( در گیاهی ) گلی معطر و زینتی در رنگ های مختلف با س ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
سامینا/sāminā/

مانند مینا، نام گلی است، نام گلی، پیشوند مشابهت بعلاوه مینا


دختر

فارسی

گل
سمن/saman/

چهره ی سفید و لطیف و همینطور بوی خوش، نام گیاهی ( رازقی )، یاسمن، رازقی


دختر

فارسی

طبیعت، گل
آلاله/ālāle/

شقایق، لاله، ( در گیاهی ) گیاهی است از تیره ی آلاله ها، لاله ی نعمان، لاله ی قرمز، گلی به رنگ زرد س ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گل بوته/gol bu (o) te/

گل، ( به مجاز ) محبوب و معشوق، ( به مجاز ) خوب و دوست داشتنی، گل و بته، بوته گل


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلشکر/gol še(a)kar/

( به مجاز ) لب گلگون معشوق، گل زیبارو، [گل، شکر= ( در قدیم ) ( به مجاز ) لب معشوق، زیبارو]، گلِ زیب ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
فاطمه یاس/f.-yās/

ترکیب دو اسم فاطمه و یاس ( رانده شده از آتش و گلی خوشبو )، از نام های مرکب، فاطمه و یاس


دختر

فارسی، عربی

گل، مذهبی و قرآنی
سلوی/salvi/

مریم گلی، نام گیاهی معطر و دارویی است که گل هایی به رنگ آبیِ مایل به بنفش دارد، ( در گیاهی )، گیاهی ...


دختر

عربی

طبیعت، گل
یاسمینا/yāsaminā/

منسوب به یاسمین، گلی خوشبو، ( یاسمین، ا ( پسوند نسبت ) ) منسوب به یاسمین، یاسمین و یاسمن، یاس و مین ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
دالیا/dāliā/

گل کوکب، نوعی از گلِ کوکب، نام گلی است


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلریز/golriz/

دارای نقش گل به ویژه گل سرخ، گل ریختن بر جایی یا بر سر و پای کسی، ( در موسیقی ایرانی ) گوشه ای در د ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل، هنری
سنبل/sonbol/

نام گلی خوش بو، ( در گیاهی ) گلِ خوشه ای بلند، به هم فشرده و معطر به رنگهای قرمز، آبی، سفید و زرد، ...


دختر

عربی، فارسی

طبیعت، گل
فرگل/far gol/

دارای شکوه و زیبایی گل، نوعی پیراهن [برخاسته از فرنگ] که خوشایند و زیبنده و شکوه افزا بوده ( است )


دختر

فارسی

گل
ازهار/azhār/

شکوفه ها، گل ها


دختر

عربی

طبیعت، گل
گلگیس/gol gis/

دختری با موهایی به لطافت گل، ویژگی آن که گیسوانش چون گل خوشبو، خوش رنگ و لطیف است


دختر

فارسی

طبیعت، گل
سارگل/sār gol/

گل زرد


دختر

فارسی

طبیعت، گل
ماتینا/mātinā/

گل سرخ، نام ساتراپ نشینِ [ولایت تحت امر حاکم یا والی در ایران دوران هخامنشی] شمال شرقی ارمنستان که ...


دختر

مازندرانی، فارسی

تاریخی و کهن، طبیعت، گل
گلزری/gol zari/

گل طلایی، ( = گلزر )، ( گلزر


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گل بخت/gol bakht/

شانس، اقبال خوب، ( گل، بخت = سرنوشت، طالع )، ( به مجاز ) زیبا و لطیف و دوست داشتنی


دختر

فارسی

طبیعت، گل
شمشاد/šemšād/

نام نوعی درختچه همیشه سبز، ( به مجاز ) شخص خوش قد و قامت، ( در گیاهی ) درختچه ای همیشه سبز با انواع ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
سندس/sondos/

پارچه ی ابریشمیِ لطیف و گران بها، ( به مجاز ) گل های ظریف و رنگارنگ، به فتح سین و دال، پارچه ای ابر ...


دختر

عربی

تاریخی و کهن، گل
گل سیما/gol simā/

گلرخ، دارای چهره ای مانند گل، زیبا روی، گل چهره، ( = گلرخ )، گل ( فارسی ) + سیما ( عربی ) آن که چهر ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، گل
گلشا/gol šā/

گلشاد، گل شاد و خندان، ( به مجاز ) زیبا و با طراوت، بهترین و زیباترین گل، شاه گل ها، ( گل، شا = مخف ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
آیگل/āy gul/

درخشان مانند ماه و زیبا مانند گل، گل ماه، ماه گل، گل زیبا چون ماه، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف


دختر

ترکی، فارسی

گل، کهکشانی
نستر/nastar/

نام نوعی گل، نسترن، نام راهبی همزمان با انوشیروان پادشاه ساسانی


دختر

فارسی

طبیعت، گل
نازنین نرگس/n.-narges/

ترکیب دو اسم نازنین و نرگس ( با ارزش و گلی خوشبو )، نرگس دوست داشتنی، نرگس عزیز و گرامی، نرگس زیبا ...


دختر

فارسی

گل
ونوشه/vanuše/

بنفشه، ( در طبری ) ( = بنفشه )، در گویش مازندران گل بنفشه


دختر

مازندرانی، فارسی

طبیعت، گل
گلباران/gol bārān/

گل ریزان، گل پاشان، ریختن و پاشیدن گل، ریختن گلِ فراوان بر سر کسی یا جایی معمولاً به قصد تمجید و بز ...


دختر

فارسی

گل
گلپر/gol par/

گیاهی است معطر از تیره ی چتریان، ( در گیاهی ) دانه ی معطری به شکل پولک های زرد کوچک که دارویی است و ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
گلپاره/gol pāre/

تکه گل، قطعه گل، زیبا و باطراوت، ( گل، پاره = جزء پسین بعضی کلمه های مرکب به معنی «قطعه» و «تکه» )، ...


دختر

عربی

طبیعت، گل
نسرین دخت/n.-dokht/

دختر نسرین وش، نام گل، زیباروی، ( نسرین، دخت = دختر )، ( به مجاز ) زیباروی و با طراوت


دختر

فارسی

گل
گلان/golān/

گل ها، جمع گل، ( به مجاز ) زیبا و لطیف، ( گل، ان/ an ـ/ ( پسوند نسبت یا نشانه ی جمع در فارسی ) )، م ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
اریسا/arisā/

معرب ایرسا، گل زنبق زیرشاخه گل سوسن، ( = ایرسا )، ( ایرسا


دختر

عربی، یونانی

طبیعت، گل
ارکیده/orkide/

نوعی گل سرخ و صورتی، گیاهی از خانواده ثعلب، ( در گیاهی )، گلی به شکل های غیرعادی و رنگ های درخشان، ...


دختر

فرانسوی، فارسی

گل
گلنام/gol nām/

دارای نامی زیبا چون گل، لطیف، زیبا، [گل، نام = ( به مجاز ) صورت، ظاهر]، دارای صورت و ظاهری چون گل، ...


دختر

فارسی

گل
گلفام/gol fām/

به رنگ گل سرخ، گلگون


دختر

فارسی

گل
نوگل/no(w)gol/

گلی که تازه شکفته شده است، دختر جوان، ( به مجاز ) نوجوان، به ویژه دختر نوجوان


دختر

فارسی

گل
آسمین/āsmin/

گل یاسمن، آسمان، یاسمن ( گل )


دختر

کردی

طبیعت، گل
میگل/meygol/

زیبا و مست کننده، ( می = شراب، گل )، ( اعلام ) نام جایی در استان فارس، مرکب از می ( شراب ) + گل


دختر

فارسی

گل
مهرگل/mehr gol/

آن که در میان گلها چون خورشید می درخشد، ( مهر = خورشید، گل )، گل آفتاب، گل آفتاب گردان، ( به مجاز ) ...


دختر

فارسی

گل



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر