گلان

فرهنگ اسم ها

اسم: گلان (دختر) (فارسی) (طبیعت، گل) (تلفظ: golān) (فارسی: گلان) (انگلیسی: golan)
معنی: گل ها، جمع گل، ( به مجاز ) زیبا و لطیف، ( گل، ان/ an ـ/ ( پسوند نسبت یا نشانه ی جمع در فارسی ) )، منسوب به گل، ( به مجاز ) زیبارو و لطیف
برچسب ها: اسم، اسم با گ، اسم دختر، اسم فارسی، اسم طبیعت، اسم گل

لغت نامه دهخدا

گلان. [ گ ُ ] ( اِ ) قسمی از نان میده باشد که آن را بمقدار برگ بقرا سازند و چون در میان روغن بریان کنند بادی در آن افتد و دو پوشه شود و بعد از آن در میان شیره اندازندتا شیره به خود کشد بسیار لذیذ میشود. ( برهان ) ( غیاث ) ( جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ) ( آنندراج ) :
رخ احباب تو طری چون گل
خوش و شیرین تر از گلان و گلاج.
سوزنی ( از آنندراج ).
|| ج ِ گل ، برخلاف قیاس. ( آنندراج ) ( انجمن آرا ) ( برهان ) :
بنالد همی بلبل از شاخ سرو
چو درّاج زیر گلان با تذرو.
فردوسی ( از انجمن آرای ناصری ).
|| تکان و افشان هم آمده است که از تکانیدن و افشانیدن قالی و دامن باشد و امر به این معنی هم هست یعنی بتکان. ( برهان ) ( جهانگیری ) ( فرهنگ رشیدی ) :
سحرگه باد برگ گل گلان است
ز درد آن فغان بلبلان است.
زراتشت بهرام ( از آنندراج ).

گلان. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بخش صالح آباد شهرستان ایلام ، واقع در 10هزارگزی جنوب خاوری صالح آباد، کنار راه شوسه ایلام به مهران. هوای آن گرم و دارای 208 تن سکنه است. آب آن از رودخانه لول کلم و محصول آن غلات ، مختصر برنج ، صیفی و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنان از طایفه ملکشاهی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

گلان. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان کلاترزان بخش رزاب شهرستان سنندج ، واقع در 27هزارگزی شمال رزاب و 9هزارگزی جنوب سنندج به مریوان. هوای آن سردسیر و دارای 100 تن سکنه است. آب آن از رودخانه و چشمه و محصول آن غلات ، لبنیات و توتون است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. گلان را درخوجذام گویند، زیرا در این محل جذامی دیده شده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

گلان. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه شهرستان سراوان واقع در 57هزارگزی جنوب خاوری سراوان و 13گزی جنوب راه فرعی کوهک به سراوان. هوای آن سرد و دارای 120 سکنه است. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و خرما است. شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

گلان. [ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بالا خیابان بخش مرکزی شهرستان آمل واقع در 11هزارگزی باختر آمل. هوای آن معتدل و دارای 255 تن سکنه است. آب آن از آلشرود و چشمه تأمین میشود. محصول آن برنج و غلات است. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان مختصر کتان بافی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع گل .
دهی است از دهستان مغان بخش گرمی شهرستان اردبیل

فرهنگ عمید

نوعی نان روغنی.

گویش مازنی

/gelaan/ قیافه - ژست

دانشنامه عمومی

گلان ( به آلمانی: Glan ) رودی است که از زارلاند سرچشمه می گیرد و به رود ناهه می ریزد. این رود از کشور آلمان می گذرد. طول آن ۶۸ کیلومتر ( ۴۲ مایل ) است.
عکس گلان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

گلان : golān گُلان ( گل ان/ an ـ/ ( پسوند نسبت یا نشانه ی جمع در فارسی ) ) ، 1 - منسوب به گل؛ 2 - گلها؛ 3 - ( به مجاز ) زیبارو و لطیف.
اسم گلان ، گلانه ، گلان دخت مورد تایید ثبت احوال ایران برای نامگذاری دختر است .
در کوردی به ماه اردیبهشت میگن

بپرس