تقوا و روزی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تقوا و روزی (قرآن). از جلوه های تقواپیشگی بهره مندی از روزی پیش بینی نشده می باشد.
تقواپیشگی، عامل بهره مندی از روزی پیش بینی نشده می باشد:... ومن یتق الله یجعل له مخرجـا• ویرزقه من حیث لا یحتسب...... و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می کند. و او را از جایی که گمان ندارد روزی می دهد... . «من حیث لایحتسب» یعنی از جایی که انسان آن را در محاسبه خود نیاورده و انتظار و توقع آن را ندارد.
دیدگاه علامه طباطبایی
و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب... قدرا، می فرماید: و من یتق الله، و هر کس از محرمات الهی به خاطر خدا و ترس از او بپرهیزد، و حدود او را نشکند، و حرمت شرایعش را هتک ننموده، به آن عمل کند یجعل له مخرجا، خدای تعالی برایش راه نجاتی از تنگنای مشکلات زندگی فراهم می کند، چون شریعت او فطری است، و خدای تعالی بشر را به وسیله آن شرایع به چیزی دعوت می کند که فطرت خود او اقتضای آن را دارد، و حاجت فطرتش را بر می آورد، و سعادت دنیایی و آخرتیش را تامین می کند، و از همسر و مال و هر چیز دیگری که مایه خوشی زندگی او و پاکی حیاتش باشد، از راهی که خود او احتمالش را هم ندهد و توقعش را نداشته باشد روزی می فرماید، پس مؤمن این ترس را به خود راه ندهد که اگر از خدا بترسد و حدود او را محترم بشمارد و به این جهت از آن محرمات کام نگیرد، خوشی زندگیش تامین نشود، و به تنگی معیشت دچار گردد، نه، اینطور نیست، برای اینکه رزق از ناحیه خدای تعالی ضمانت شده و خدا قادر است که از عهده ضمانت خود بر آید.و من یتوکل علی الله، و کسی که بر خدا توکل کند، از نفس و هواهای آن، و فرمان هایی که می دهد، خود را کنار بکشد و اراده خدای سبحان را بر اراده خود مقدم بدارد، و عملی را که خدا از او می خواهد بر عملی که خودش دوست دارد ترجیح بدهد، و به عبارتی دیگر به دین خدا متدین شود و به احکام او عمل کند.فهو حسبه، چنین کسی خدا کافی و کفیل او خواهد بود، و آن وقت آنچه را که او آرزو کند، خدای تعالی هم همان را برایش می خواهد، البته آنچه را که او به مقتضای فطرتش مایه خوشی زندگی و سعادت خود تشخیص می دهد، نه آنچه را که واهمه کاذبش سعادت و خوشی می داند. و اینکه فرمود: خدا کافی و کفیل او است، علتش این است که خدای تعالی آخرین سبب است، که تمامی سبب ها بدو منتهی می شود، در نتیجه وقتی او چیزی را اراده کند بجا می آورد و به خواسته خود می رسد، بدون اینکه اراده اش دگرگونی پذیرد، او است که می گوید: ما یبدل القول لدی، و چیزی بین او و خواسته اش حائل نمی گردد، چون او است که می گوید: و الله یحکم لا معقب لحکمه، و اما سایر اسباب که انسان ها در رفع حوائج خود متوسل بدانها می شوند، سببیت خود را از ناحیه خدا مالک اند، و آن مقدار را مالک اند که او به آنها داده، و هر صاحب قدرتی آن مقدار قدرت دارد که به آن داده، در نتیجه در مقام فعل آن مقدار می تواند عمل کند که او اجازه اش داده باشد.پس تنها خدا برای هر کس که بر او توکل کند کافی است، و هیچ سبب دیگر چنین نیست، ان الله بالغ امره، خدا به هر چه بخواهد می رسد، او است که فرموده: انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون، و نیز فرموده: قد جعل الله لکل شی ء قدرا، پس هیچ چیز نیست مگر آنکه قدری معین و حدی محدود دارد، و خدای سبحان موجودی است که هیچ حدی او را تحدید نمی کند، و هیچ چیزی به او احاطه نمی یابد، و او خودش محیط به هر چیز است.
دیدگاه آیت الله مکارم
آیات فوق از امیدبخش ترین آیات قرآن مجید است که تلاوت آن دل را صفا و جان را نور و ضیا می بخشد، پرده های یاس و نومیدی را می درد، شعاع های حیاتبخش امید را به قلب می تاباند، و به تمام افراد پرهیزگار با تقوا وعده نجات و حل مشکلات می دهد. در حدیثی از ابوذر غفاری نقل شده که پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: انی لا علم آیة لو اخذ بها الناس لکفتهم: و من یتق الله یجعل له مخرجا... فما زال یقولها و یعیدها:من آیه ای را می شناسم که اگر تمام انسانها دست به دامن آن زنند برای حل مشکلات آنها کافی است، پس آیه: و من یتق الله، را تلاوت فرمود و بارها آن را تکرار کرد. در حدیث دیگری از رسول خدا صلی الله علیه وآله نقل شده که در تفسیر این آیه فرمود: من شبهات الدنیا و من غمرات الموت و شدائد یوم القیامة:خداوندا پرهیزکاران را از شبهات دنیا و حالات سخت مرگ و شدائد روز قیامت رهایی می بخشد! ] این تعبیر دلیل بر این است که گشایش امور برای اهل تقوا منحصر به دنیا نیست، بلکه قیامت را نیز شامل می شود.و در حدیث دیگری از همان حضرت صلی الله علیه وآله آمده است: من اکثر الاستغفار جعله الله له من کل هم فرجا و من کل ضیق مخرجا:هر کس بسیار استغفار کند (و لوح دل را از زنگار گناه بشوید) خدا برای او از هر اندوهی گشایشی، و از هر تنگنایی راه نجاتی قرار می دهد. جمعی از مفسران گفته اند: که نخستین آیه فوق، در باره عوف بن مالک نازل شده که از یاران پیامبر صلی الله علیه وآله بود، دشمنان اسلام فرزندش را اسیر کردند، او به محضر پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و از این ماجرا و فقر و تنگدستی شکایت کرد، فرمود: تقوای را پیشه کن و شکیبا باش و بسیار ذکر لا حول و لا قوة الا بالله را بگو، او این کار را انجام داد، ناگهان در حالی که در خانه اش نشسته بوده فرزندش از در، درآمد، معلوم شد که از یک لحظه غفلت دشمن استفاده کرده و فرار نموده، و حتی شتری از دشمن را نیز با خود آورده است. (اینجا بود که آیه فوق نازل شد و از گشایش مشکل این فرد با تقوی و روزی از جایی که انتظارش را نداشت خبر داد. ذکر این مطلب نیز لازم است که هرگز مفهوم آیه، این نیست که انسان تلاش و کوشش برای زندگی را به دست فراموشی بسپارد، و بگوید در خانه می نشینم و تقوا پیشه می کنم و ذکر، لا حول و لا قوة الا بالله، می گویم تا از آنجا که گمان ندارم به من روزی می رسد، نه هرگز مفهوم آیه چنین نیست، هدف تقوی و پرهیزکاری توام با تلاش و کوشش است، اگر با این حال درها به روی انسان بسته شد خداوند گشودن آنها را تضمین فرموده است.و لذا در حدیثی می خوانیم که یکی از یاران امام صادق علیه السلام عمر بن مسلم مدتی خدمتش نیامد، حضرت جویای حال او شد، عرض کردند: او تجارت را ترک گفته، و رو به عبادت آورده، فرمود: وای بر او: ا ما علم ان تارک الطلب لا یستجاب له: آیا نمی داند کسی که تلاش و طلب روزی را ترک گوید دعایش مستجاب نمی شود. سپس افزود: جمعی از یاران رسول خدا صلی الله علیه وآله وقتی آیه و من یتق الله یجعل له مخرجا و یرزقه من حیث لا یحتسب، نازل شد درها را به روی خود بستند، و رو به عبادت آوردند و گفتند: خداوند روزی ما را عهده دار شده! این جریان به گوش پیامبر صلی الله علیه وآله رسید، کسی را نزد آنها فرستاد که چرا چنین کرده اید؟ گفتند: ای رسول خدا! چون خداوند روزی ما را تکفل کرده و ما مشغول عبادت شدیم، پیامبر صلی الله علیه وآله فرمود: انه من فعل ذلک لم یستجب له، علیکم بالطلب!: هر کس چنین کند دعایش مستجاب نمی شود، بر شما باد که تلاش و طلب کنید.

پیشنهاد کاربران

بپرس