[ویکی فقه] منشأ پیدایش معتزله را کناره گیری واصل بن عطاء از استاد خویش حسن بصری در پی اختلاف درباره ایمان مرتکب گناه کبیره دانسته اند.
عقاید معتزله که محور تفسیر کلامی آنان اند در پنج محور خلاصه می شوند: توحید ، عدل، وعد و وعید ، منزلت بین المنزلتین، امر به معروف و نهی از منکر . اعتقاد به برخی از این اصول ویژه معتزله نیست و در پاره ای از اصول با دیگران از جمله شیعه مشترک اند، بنابراین، عقیده به همه آن ها ملاک انتساب به اعتزال است. اصل وعد و وعید نیز که از مسئله حسن و قبح عقلی و عدل الهی سرچشمه می گیرد بدان معناست که همانند روا نبودن خلف وعده بر خداوند: «اِنَّ اللّهَ لا یخلِفُ المیعاد» خلف وعید نیز بر او روا نیست، از این رو اگر مرتکب کبیره بدون توبه از دنیا برود جایز نیست خداوند او را ببخشاید یا شفاعت کسی را درباره او بپذیرد و بر اساس آیه ۸۱ بقره و ۱۴ نساء تعلق پاداش بر طاعات و عذاب بر گناهان قانون حتمی است که خدای متعالی بر خود واجب کرده است. اصل منزلت بین المنزلتین که واکنشی در برابر افراط خوارج و تفریط مرجئه در مسئله حکم گناه کبیره بود بدین معناست که مرتکب گناه کبیره تا توبه نکند نه مؤمن است و نه کافر، بلکه حکمی میان آن دو دارد. اصل امر به معروف و نهی از منکر نیز گرچه مورد اتفاق همه مسلمانان است؛ امّا معتزله تأکید داشتند همه مؤمنان در هر حد و با هر توانی به اقامه احکام شرع مکلف اند و بر اساس آیه ۹ حجرات برای اجرای آن در صورت نیاز باید مسلحانه قیام کنند و در این میان تفاوتی میان وجود امام مفترض الطاعه و عدم او نیست، هر چند در صورت نخست رجوع به او اولی است.
مبنای اصلی تفسیر معتزلی
عقل ، مبنای اصلی تفسیر معتزلی است، بر این اساس آیاتی که ظواهر آن ها با حکم عقل در تعارض باشند تحلیل می شوند. مفسر معتزلی از روایات صحیح پیامبر در تفسیر آیات بهره می جوید؛ اما آن گاه که این روایات با عقل برهانی تعارض داشته باشند به آن ها توجهی نمی کند همچنین برخلاف اهل حدیث و اشاعره ، خبر واحد را در اثبات عقاید حجت نمی داند، از این رو روایات دال بر جواز رؤیت خداوند در قیامت را تأویل می کند.
کمک گرفتن از قواعد لغت و اصول حاکم بر بلاغت عربی
مفسر معتزلی در تحلیل و تأویل آیات می کوشد تا از قواعد لغت و اصول حاکم بر بلاغت عربی کمک بگیرد. توجه دقیق به معانی واژگان قرآن و اشتراک لفظی ، تأویل به وسیله عناصر بلاغی چون مجاز و کنایه ، تخییل و تمثیل از جمله فنون کاربردی مفسّر معتزلی در تفسیر آیات است به طور مثال، از آن جا که ظاهر آیه «وکذلِک جَعَلنا لِکلِّ نَبیّ عَدُوًّا مِنَ المُجرِمین» با عقیده واجب بودن کار اصلح بر خداوند در اندیشه مفسر معتزلی سازگار نیست با تمسک به شعری در عرب «جَعَلنا» را به «بَینا» معنا کرده و در تفسیر آیه معتقد است خداوند برای پیامبران دشمنان شان را شناسانده تا از آنان دوری کنند.
عنصر تخییل و تمثیل در اندیشه مفسر معتزلی
...
عقاید معتزله که محور تفسیر کلامی آنان اند در پنج محور خلاصه می شوند: توحید ، عدل، وعد و وعید ، منزلت بین المنزلتین، امر به معروف و نهی از منکر . اعتقاد به برخی از این اصول ویژه معتزله نیست و در پاره ای از اصول با دیگران از جمله شیعه مشترک اند، بنابراین، عقیده به همه آن ها ملاک انتساب به اعتزال است. اصل وعد و وعید نیز که از مسئله حسن و قبح عقلی و عدل الهی سرچشمه می گیرد بدان معناست که همانند روا نبودن خلف وعده بر خداوند: «اِنَّ اللّهَ لا یخلِفُ المیعاد» خلف وعید نیز بر او روا نیست، از این رو اگر مرتکب کبیره بدون توبه از دنیا برود جایز نیست خداوند او را ببخشاید یا شفاعت کسی را درباره او بپذیرد و بر اساس آیه ۸۱ بقره و ۱۴ نساء تعلق پاداش بر طاعات و عذاب بر گناهان قانون حتمی است که خدای متعالی بر خود واجب کرده است. اصل منزلت بین المنزلتین که واکنشی در برابر افراط خوارج و تفریط مرجئه در مسئله حکم گناه کبیره بود بدین معناست که مرتکب گناه کبیره تا توبه نکند نه مؤمن است و نه کافر، بلکه حکمی میان آن دو دارد. اصل امر به معروف و نهی از منکر نیز گرچه مورد اتفاق همه مسلمانان است؛ امّا معتزله تأکید داشتند همه مؤمنان در هر حد و با هر توانی به اقامه احکام شرع مکلف اند و بر اساس آیه ۹ حجرات برای اجرای آن در صورت نیاز باید مسلحانه قیام کنند و در این میان تفاوتی میان وجود امام مفترض الطاعه و عدم او نیست، هر چند در صورت نخست رجوع به او اولی است.
مبنای اصلی تفسیر معتزلی
عقل ، مبنای اصلی تفسیر معتزلی است، بر این اساس آیاتی که ظواهر آن ها با حکم عقل در تعارض باشند تحلیل می شوند. مفسر معتزلی از روایات صحیح پیامبر در تفسیر آیات بهره می جوید؛ اما آن گاه که این روایات با عقل برهانی تعارض داشته باشند به آن ها توجهی نمی کند همچنین برخلاف اهل حدیث و اشاعره ، خبر واحد را در اثبات عقاید حجت نمی داند، از این رو روایات دال بر جواز رؤیت خداوند در قیامت را تأویل می کند.
کمک گرفتن از قواعد لغت و اصول حاکم بر بلاغت عربی
مفسر معتزلی در تحلیل و تأویل آیات می کوشد تا از قواعد لغت و اصول حاکم بر بلاغت عربی کمک بگیرد. توجه دقیق به معانی واژگان قرآن و اشتراک لفظی ، تأویل به وسیله عناصر بلاغی چون مجاز و کنایه ، تخییل و تمثیل از جمله فنون کاربردی مفسّر معتزلی در تفسیر آیات است به طور مثال، از آن جا که ظاهر آیه «وکذلِک جَعَلنا لِکلِّ نَبیّ عَدُوًّا مِنَ المُجرِمین» با عقیده واجب بودن کار اصلح بر خداوند در اندیشه مفسر معتزلی سازگار نیست با تمسک به شعری در عرب «جَعَلنا» را به «بَینا» معنا کرده و در تفسیر آیه معتقد است خداوند برای پیامبران دشمنان شان را شناسانده تا از آنان دوری کنند.
عنصر تخییل و تمثیل در اندیشه مفسر معتزلی
...
wikifeqh: تفاسیر_کلامی_معتزله