تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

فرق placebo effect و nocebo effect چیه؟ در اثر پلیسبو فرد واقعا باور میکنه که بر اثر یک داروی فیک ک هیچ ارزش پزشکی ندارد درمان شده و واقعا هم به خاطر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژه nocebo effect به معنای زهر دارو است درواقع یک داروی تقلبی شبیه همان دارو نما ( plcebo effect ) اما با عوارض جانبی. یعنی شخص فکر میکنه خوب نمیشه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بعضی از مجموعه ها که در ان برخورد به یک جسمی یا زمین خوردن افراد رو نشون میده و معمولا مردم رو به خنده وادار میکنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

باندپیچی کردن بستن زخم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

a joke about sex or with sexual content

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

کسیو تهدید کنی که اگه اون کاری که من میخوام رو انجام ندی چیکارت میکنم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

لغت ترکیبی جدیده که آکسفورد ساخته به معنای خشونت جاده ای مثلا حین ترافیک یا موقع تصادف دیدید مردم عصبانی میشن بعضی وقتا فحش میدن به این میگن خشونت جا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ملاحظه کسی رو کردن مراقب رفتارت باشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کنترل گر این جور افراد بقیه را تحت سلطه خودشون قرار میدن یجورایی رییس بازی در میارن به زبون خودمون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

having no reason for not doing something as an adjective مایل بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

a person who tells someone what a group of people has decided سخنگو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

طاقت بیار، تسلیم نشو to remain determine to succeed even when a situation is difficult

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناامید کردن، ناامید شدن don't let it get you down اجازه نده ناامیدت کنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تحمل کردن، تاب آوردن I just can't take it any more دیگه نمیتونم تحمل کنم/تاب بیارم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

a date when something is supposed to be completely pay or done موعد مقرر همون تاریخ ددلاین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اصلی، مهم ترین primary bread winner یعنی نان آور اصلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

خونسرد باش آرام باش be calm

پیشنهاد
٣

زیر پای یه نفرو خالی کنی دیگه پشتش نباشی حمایتش نکنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

a large business company #آکسفورد - دیکشنری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

to watch something carefully especially to learn something با دقت به یک چیزی ( کاری یا باوری ) نگاه کنی مخصوصا برای اینکه چیزی یاد بگیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

تشخیص تفاوت بدونی فرق بین دوتا چیز چیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

از دستت در رفتن از کنترل خارج شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

تقصیر کسی انداختن مواقعی که یه کار اشتباهی انجام دادی و میندازی گردن بقیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدست آوردن رسیدن به رویاها و اهداف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مقطع متوسطه که شامل دوره اول و دوم میشه دبیرستان