تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

این لغت با لغات all encompassing و sweeping هم معنی است و به معنای همه جانبه، فراگیر، جامع و در برگیرنده می باشد

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

در هر لغتی در زبان انگلیسی این ریشه یعنی frag رو دیدین بدونید معنای شکستن در اون لغت هست، مثلا fragile یعنی شکستنی، یا fragment که به معنای خرده و تک ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به معنای جذب کردن و بدست آوردن با لغت attract هم معنی است. To make efforts to attain or gain something

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

یعنی کاری رو بدون فکر یا توجهی انجام دادن و شدیدا سهل انگار Done without though or consideration and grossly negligent با کلمه sesnless هم معنی است

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
١

به معنای تکراری و کلیشه ای ( cliche ) هست، چیزی که اینقدر استفاده و تکرار شده که دیگه رایج یا commonplace شده. به مثال زیر دقت بفرمایید؛ She tries to ...

تاریخ
٤ هفته پیش
پیشنهاد
٠

به معنای بتن و ملموس و محسوس است، در واقع چیزی که همیشه احساس بشه و با لغت tangible به معنای ملموس، هم معنی است. به مثال زیر دقت بفرمایید؛ The solut ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطفا در ترجمه این دو لغت یعنی imaginative و imaginary رو اشتباه ترجمه نکنید، اولی یعنی خلاقانه و با لغت creative هم معناست ولی دومی یعنی خیالی یا غیر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای غالب شدن و چیره شدن بر چیزی یا شخصی است. با لغت overcome هم معنی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Rebellious youth in many countries dress outlandishly. بسیازی از جوانان سرکش/یاغی در کشورهای مختلف بصورت عجیب غریبی لباس می پوشند.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این لغت در معنای نزدیک با لغت kindle به معنای روشن کردن و بر افروختن ( غالبا آتش ) می باشد و در معنای دور که از قضا طراحان سوال خیلی هم دوسش دارند با ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

به معنای تقلید کردن است و با لغات mimic و imitate هم معنی است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای یک حس ( a feeling ) یا غریزه ( instinct ) است و یک مترادف خوب برای لغت hunch که معنای یک حس درونی قوی می باشد، تلقی می شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی غلط داشتن ( having erorr ) یا ناصحیح ( incorrect ) ، خیلی عمومی تر بخوام بگم میشه سفسطه و مغلطه آمیز، به مثال زیر دقت بفرمایید؛ Her fallacious ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

به معنای رفتار می باشد و از فعل demean نشات گرفته می شود به معنای رفتار کردن و با لغت conduct هم معنی است. به مثال زیر دقت بفرمایید؛ The old woman h ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

این لغت به معنای defiant یا shameless هست به ترتیب یعنی جسور یا بی شرم

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To get information

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای بر طبق گزارش، از قرار معلوم، ظاهرا، چیزی که شما میدونید و فقط گزارش شده اما تایید نشده و با لغت rumored یا شایعه شده هم معنی است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

To get back; to have somthing returned ( v ) Retrive ( syn ) Recovered, Recoverable ( adj ) Recovery ( n ) The NASA team was unable to recover th ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در متون تخصصی مربوط به شرایط آب و هوایی معمولا همان بخار شدن و تبخیر شدن معنا میدهد اما در اغلب متون عادی معنای از بین رفتن و ناپدیدشدن معنا میدهد، ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای disappear slowly یا غیب شدن ( معنای مجازی ) به آرامی که مترادف هست با لغت deteriorate. ساییده شدن، فرسوده شدن، از بین رفتن معنی میده To wear ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با کلمه anchored مترادف است به معنای تثبیت شده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف هست با subsequently و بسیار مورد سوال قرار می گیرد در درک مطالب های آزمون دکتری بخصوص msrt و mhle

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این لغت در اکثر سوالات درک مطلب مورد سوال طراحان است و اینطور است که همیشه در یک گزینه شما schedule رو میبیند و دقیقا با همین کلمه هم معنی است, به مع ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای برخورد کردن و تصادف ید تصادم می باشد و با کلمات collisions و crash هم معنی است

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

regularly Usually done Ordinarily

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سه معنی مهم دارد این کلمه، ۱. خاموش کردن، ۲. به اتمام رساندن ۳. مهار کردن، به مثال زیر توجه کنید؛ The firefighters quickly extinguished the flames. ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای تجزیه و فروپاشی است و با لغت disintegeration مترادف است.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Very intelligent smart, clever and astute.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

هر جا شما ریشه spect دیدید یعنی look یا نگاه کردن و ریشه retro هر جا دیدین یعنی back یا backward که میشه به طرف عقب، حالا back look یعنی نگاه کردن به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای قریب الوقوع یا close danger یا imminent danger در واقع می شود happening in near feuture یعنی اتفاق می افتد در آینده نزدیک

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

این سه لغت هم معنی هستند: کلمات odd, strange و wierd که هر سه معنای عجیب و غریب می دهند

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

ریشه های vit و viv هرجا دیدین بدونید اون کلمه معنی زندگی داره. مثلا surivive به معنای زنده ماندن یا بقا که مربوط به زندگی است. یا همین لغت vital که ب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ریشه viv به معنای زندگی و زیست هست. لغت viva به معنای زنده باد رو نگاه کنید، خود لغت اسپانیایی هست، حالا انگلیسی ها برداشتن از همین ریشه viv فعل surv ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با لغات average و mean

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٣

این لغت دو سیلابی است. اگر استرس ( فشار صدا ) روی سیلاب اول باش اسم است ( ککانسنت ) به معنای توافق و اگر روی سیلاب دوم باشد، فعل است ( کااانسنت ) به ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه این لغت بسیار جالب است. ریشه crastine در این کلمه از زبان لاتین وارد زبان اسپانیایی شده و از زبان اسپانیایی وارد زبان انگلیسی به معنای tomorr ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خیلی از دوستان وقتی کلمه manage رو میشنوند، بلافاصله مدیریت و اداره کردن رو بیان می کنند که کاملا هم درسته، اما اگر بعد از manged شما مصدر داشتید، یع ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

در زبان انگلیسی پیشوند post یعنی after یا بعد از و دو ریشه post و pone به معنای put هست یعنی قرار دادن، گذاشتن یا نهادن، حالا وقتی شما کاری رو postpo ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

لغت charged اگر با حرف اضافه with همراه شود به معنای متهم کردن است به مثال زیر دقت بفرمایید؛ They are both charged with conspiracy ( to make a plot ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای جامع و کامل و با کلمات complete و through هم معنی هست، دقت شود با صفت comprehensible که به معنای قابل فهم هست نباید اشتباه گرفته شود.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به معنای eliminate، leave out

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این لغت مترادف هست با لغات encompass و encircle به معنای محاصره کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان این لغت همیشه به معنای خزیدن نیست البته که معنای اولش هم همین است اما به معنای "مرحله به مرحله پیش رفتن" هم هست، به این جمله دقت بفرمایید. Th ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مترادف با astute می باشد

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

این لغت که قید است به معنای به "طرز قابل قابل اعتمادی" می باشد و با قید Reliability هم معنی است. اغلب کلماتی که به ly ختم میشوند قید هستند اما همیشه ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

این لغت مترادف با Oblige به معنای وادار کردن و اجبار است. دوستان اکیدا توصیه می کنم به همراه هر لغت یک الی دو مترادف بلد باشید و سعی شود در متن این ی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف با لغت legitimate به معنای معتبر و قانونی نیز می باشد. به عبارتی مشروعیت بخشیدن به چیزی و تایید آن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مترادف با لغت outdated به معنای منسوخ، قدیمی، کهنه، از مد افتاده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Make worse

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف با implement می باشد به معنای پیاده سازی یا اجرا کردن.

١