پیشنهاد‌های 𝕍ⅈ𝕧ⅈ𝕏 (٣,٧٣٣)

بازدید
٨,٤٠٩
پیشنهاد
١١

چیزی را به کسی سپردن چیزی را بر عهده کسی گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

ادامه دادن به عملی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

باعث شدن یا ترغیب کردن یا وادار کردن کسی به انجام کاری یا چیزی

پیشنهاد
١١

باعث شدن یا ترغیب کردن یا وادار کردن کسی به انجام کاری یا چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

با کسی یا چیزی آمدن

پیشنهاد
١١

اصلا به چیزی فکر نکردن چیزی را در نظر نگرفتن چیزی که احتمال خیلی کم دارد که کسی در موردش فکر کنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

نداشتن توانایی در تصمیم که چه کاری باید انجام داد در مورد چیزی دودل بودن راجع به چیزی مطمئن نبودن از چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

بر گرفته از واژه attitude Cat اولش به خاطر اشاره به گربه اس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

پایان یک دوره پابان یک عصر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

آغاز یک دوره جدید

پیشنهاد
١١

چیزی را جدی گرفتن سعی در آرام کردن کسی سعی در قانع کردن کسی برای رسیدگی به چیزی با دقت زیاد و تمام و کمال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

مشکلات اولیه و کوتاه مدت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

در شرایط فعلی در حال حاضر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

وعده سر خرمن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

نقشه ی غیر عملی، آرمان تحقق ناپذیر، خواب و خیال، ( امریکا - خودمانی ) ، امید به پاداش در آینده ی دراز مدت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به زور گرفتن، تحمیل کردن، ایجاب کردن، طلبیدن، مستلزم بودن بزور مطالبه کردن، بزور گرفتن، تحمیل کردن بر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به زور گرفتن، تحمیل کردن، ایجاب کردن، طلبیدن، مستلزم بودن بزور مطالبه کردن، بزور گرفتن، تحمیل کردن بر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

Sneaky link کسی که به صورت مخفیانه باهاش سکس داری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

کسی که به صورت مخفیانه باهاش سکس داری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اشتباه از آب در آمدن درست کار نکردن ( موتور ماشین و . . ) ریپ زدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

روی هم انبار شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

بالرین رقاص باله

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

تعویض کردن جایگزین کردن

پیشنهاد
١١

دادن کادو به کسی جهت قدردانی از زحماتی کشیده یا کاری که انجام داده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

بدون فوت وقت �بدون هیچ توضیح اضافه ای بلافاصله بدون هیچ معطلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نادر کمیاب تک و توک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

در خط مقدم تحولات یا پیشرفت های فناوری قرار دارد در پیشرفته ترین مرحله در توسعه چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در خط مقدم تحولات یا پیشرفت های فناوری قرار دارد در پیشرفته ترین مرحله در توسعه چیزی

پیشنهاد
١١

تمام طول زندگی از تولد تا مرگ کل مدت زمان زندگی کاری

پیشنهاد
١١

شغل یا مکان جدیدی برای زندگی که تجربیات یا فرصت های جدیدی را ارائه می دهد سبک زندگی جدید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

شغل یا مکان جدیدی برای زندگی که تجربیات یا فرصت های جدیدی را ارائه می دهد سبک زندگی جدید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

شغل یا مکان جدیدی برای زندگی که تجربیات یا فرصت های جدیدی را ارائه می دهد سبک زندگی جدید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

خودارضایی کردن هدر دادن یا گذراندن زمان بیهوده یا با انجام هیچ کاری یا انجام رفتار احمقانه عوضی، مزخرف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

خودارضایی کردن هدر دادن یا گذراندن زمان بیهوده یا با انجام هیچ کاری یا انجام رفتار احمقانه عوضی، مزخرف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

خودارضایی کردن ( فقط در مورد جنس مذکر استفاده می شود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

آمار پ ارقام که نشان می دهد چه مقدار کالا به فروش رفته است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آمار پ ارقام که نشان می دهد چه مقدار کالا به فروش رفته است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

رفتن دور شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

باتری تموم کردن به علت تمام کردن باتری خاموش شدن پایین رفتن پایین دویدن

پیشنهاد
١٢

کسی را با عصبانیت سرزنش کردن و به او هشدار دادن تا دیگر این کار را تکرار نکند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

گفتن چیزی قبل از اطلمینان از درست بودن آن چیزی را پیش از موعد فرض کنید چیزی بگویید و بعد متوجه شوید که آنچه شما گفته اید درست نیست معمولا به صورت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

پول خیلی کم داشتن و در شرایط بحرانی قرار گرفتن در یک وضعیت پر مخاطره و درماندگی شدید قرار گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

یک احساس مشترک از استرس شدید اضطرابی و فوریت به خصوص در مواجهه با یک مهلت قریب الوقوع خود را آماده برای بدترین وضعیت کردن برای نشان دادن یک وضعیت ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

با شلنگ آب پاشیدن جهت خاموش کردن آتش یا تمیز کردن چیزی شستن چیزی با آب شلنگ تلاش برای کنترل یا کاهش یک موقعیت سخت یا مشکل ساز کشتن کسی ( با گلو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

دور شدن جایی را ترک کردن با حس خاصی مکانی را ترک کردن , پس از ترک یک موقعیت حس خاصی پیدا کردن، پس از ترک یک مکان به نتیجه ی خاصی رسیدن to become l ...

پیشنهاد
١١

سوءتفاهم نشود برداشت غلط نشود بی شک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

�فرار پرمخاطره، عبور از تنگنا، قبول شدن ( یا تصویب شدن وغیره ) با اشکال زیاد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

خود را به خطر انداختن، با جان خود بازی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

چیزی را در اولویت کم قرار دادن به چیزی کمتر یا کم فکر کردن یا توجه کردن برای به تعویق انداختن یا توقف انجام کاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

چیزی که غیرجذاب تلقی می شود که ارزش چیزی جذاب را می پوشاند یا به نحوی دیگر از آن می کاهد منظره ای که ظاهر یک مکان را خراب می کند