پیشنهادهای علی ارحامی (١٧٠)
بسته به جمله می تواند معنای مثبت یا منفی داشته باشد؛ مثبت: اعطا شدن منفی: تحمیل شدن
سازمان نیافته
ز یر فصل، بخش های فرعی از یک فصل کتاب
مصرف بیش از حد منابع
اگر با حرفه اضافه with بیاید معنی در هم آمیخته می دهد.
رو به ازدیاد. روزافزون. فزاینده. تورمی
تصفیه کردن، هرس کردن، غربال گری، از صافی رد کردن، زدودن اضافات
پر کردن
ارزش افزایی
غیر سازنده
مسائل غیر معمول
مخزن داده
عملیاتی سازی
به معنای �ساده و موثر�
به کرات استناد شده
در متون تخصصی مدیریت به معنی تسهیل گری است.
تمرکز کردن بر یک موضوع خاص
دانش تخصصی
سخنرانی
الزامات بایدها
کمیته فرعی
نگهداری
استثنائات
ابلاغ احضاریه و اسناد مربوط به دادرسی
غیر قابل لغو
توزیع نامناسب
هوادار پر و پاقرص، طرفدار متعصب
جمع و جور متراکم نقلی
حوله های بلند و تنپوش
زیر برند. برند فرعی
مرکب. مخلوط. ترکیبی. التقاطی
بازتعریف
بهینه ساختن به کمال رساندن
جلسات استماع
خدمات درمانی
در نطفه خفه کردن
پیامبرگونه
منبع ارجاع
در حقوق: فسخ، خاتمه، انقضای قرارداد
عدم نقض قانون
در حقوق: اظهار
گاهی معنی �غیر مستقیم� میده.
وسیله - ابزار - تجهیزات
نفرت آمیز
مجرمانه
زمینه ها، منابع، ریشه ها، منشاها
عالی، فوق العاده، خفن
کارمند. مستخدم
لحن