پیشنهاد‌های مسقوط طلا (٧٠٩)

بازدید
١,٠٥٦
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

بی ادبی نباشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بارانهای موسمی بارانهای فصلی ( فصل باران های موسمی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

سمبوسه ( نوعی غذا ) اما در خود هندوستان یا فرهنگ هند به شوخی به "بیضه" میگن samosas وقتی نمیخوان مستقیم از کلمه testicles اسم ببرند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

این کلمه در فرهنگ هند به معنای "نجس" یعنی کسی که قابل لمس نیست تلقی میشود و واژه ای توهین آمیز است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

فقط محدود به دانشگاه نیست مدرسه - کالج و دانشگاه همه در برمیگیره معادلش در فارسی میشه تحصیلی یا محصل ( اگه به شخص اشاره کنیم I was never an academic ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بچه ها به خشتک میگن seat یا seat of pants crotch میشه همون بین پا یا لاپا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به همراه خود داشته باشید ( با فعل های keep یا have میاد ) have it in your pockets or attached to you

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

used for emphasizing what you are saying It was a heck of a decision to have to make جانانه ( تاکیید بر بزرگی یا شدت و تعداد چیزی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

پست فطرت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست و پا زدن ( برای رهایی از مشکلی ) = thrashing around The animal thrashed about in pain حیوان بیچاره داشت از درد دست و پا میزدن ( از شدت درد به خ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاربرد این عبارت کاملا بریتیشه که به معنای مشتاق یا علاقه مند بودنه و معادل آن در انگلیسی امریکن eager, interested, enthusiastic می باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

جریان پس رو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اینکه تا چه حد - تا چه مقدار . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بسته پزشکی - کمک و امداد رسانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از ارث محروم بودن He is out of the will

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

هالو، پخمه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کوتاه شده High Definition است به معنای کیفیت بالا یا وضوح بالا مثل بازی های گرافیکی کامپیوتری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

hi - def هم میگن به عنوان کوتاه شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

ظاهری از . . . به ظاهر . . . The ceasefire brought about a semblance of order آتش بس ظاهری از نظم را به بار آورد ( به ظاهر نظم ) The city has now ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ظاهری از امید - ( به ظاهر امید )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Care Bears are multi - colored bears, originally painted in 1981 by artist Elena Kucharik to be used on greeting cards from American Greetings

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در موارد مربوط به خوردن غذا double dipping a food یعنی گذاشتن لقمه ای که گاز گرفتی داخل سس یا هر چی داخل کاسه باشه مثل خوردن چیپس با ماست موسیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

means what is good for the whole group

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیمای باز - رو باز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

be predicated on something یعنی مبتنی بر - وابسته به

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در میانِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

توقفِ - پایان دادنِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در خصوص معنای پولی Bonds an agreement by a government or a company to pay you interest on the money you have lent وثیقه به مبلغ مالی یا دارایی میگن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگه اجازه بدین با اجازه تون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

زمان گذشته فعل: weep یعنی اشک ریختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

( away from the view of the audience ( opposed to onstage دور از دید بینندگان و شنوندگان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

گشت اخلاقی یا همان پلیش ارشاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خط نبرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

( در مذهب یهود ) وابسته به خوراک حلال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

it is an old - fashioned way of saying to go someplace. It's not really used in common language anymore. "After dinner they all repaired to the libr ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

غالب بر، مسلط بر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اول باید ببینید دنبال کدام معنیش میگردین: 1 - ناحیه ( شهر یا کشور ) prices are expensive in this area 2 - مساحت ( در ریاضی که طول ضربدر عرض ) the are ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

علوم عصب شناسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

دخیل در some parts of the brain that are involved in concentration بخش هایی از مغز که در تمرکز کردن دخیله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در هوانوردی بالی که هنگام چرخش مارپیچی می افته بالا میشه upgoing wing و بالی که می افته پایین ( به طرف پایین متمایل میشه ) میگن downgoing wing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

هر کدام، هر یک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

چوب پنبه کش ( مثل شراب ) در بطری باز کن میشه Bottle opener

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مارپیچی ( مثل فنر )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

milady ( 1700 - 1800 ) French English my lady another spelling of m’lady

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

it means giving intense pleasure جیگر کسی رو حال آوردن ( با انجام کاری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لایه برداری ( پوست ) تفاوتش با فعل scrub در شدت حذف سلول ها و لای های مرده پوست است و scrub برای هر سطحی غیر از پوست استفاده میشه توجه کنید خانم های ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کیسه حمام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Spiral instability

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دستگاهی که با سکه پول کار میکند سکه خور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بالا تختی تخته ای که به طور عمود و در پشت سر به تختخواب می چسبد.