پیشنهادهای عَجَمَندِه (٣,٧٣٣)
زاوریدن
خَدیویدَن. حکمرانیدن. فرمانرواییدن.
پاژناماندن.
لِزگیدَن. لزگی رقصیدن. خود را تکانیدن.
گُندیدَن. گنده شدن. گُنداندن.
دُشارمیدَن. عشقیدن. لذتیدن.
یانیدَن. هذیانیدن.
شَنگولاندَن. شنگول کردن.
شَنگولیدَن. شنگول شدن.
خَلوت کردن/شدن.
پاییزیدَن. طراوت خود را ازدستیدن. افسردن.
- - چه = پسوند کوچاننده ن. م = کلوچه، پیازچه، بیلچه. . . .
خودنَماییدَن. خودنمایی کردن.
پیرانگاره پیرا = para نگاره = graph.
سَرازیراندَن. سرازیر کردن.
سَرازیریدَن. سرازیر شدن.
To philosophize.
گُماندَن. گم کردن.
گُمیدَن. گم شدن.
رقصیدن
رانرقصیدن = to lapdance رانرقصنده = lapdancer رانرقصش = lapdance
رانایه = ران رایانه.
- - بار = ۱ ) پر بودن از - - ( اشاره به باریدن ) ن. م = شادبار، غمبار، ننگبار ۲ ) تعداد دفعه ها ن. م = ۳بار، ۲بار، . . . . . . . . . ۳ ) خوده واژه ...
نَقضیدَن. نقض کردن.
- - آلود/آلوده = جایی/چیزی که پر از - - است. چیزی که به - - آلوده شده . ن. م ذهرآلود، سم آلود، خاک آلود
- - باز ۱ ) کسی که کاری را می انجامد که مربوط به - - است. ن. م = چترباز، دخترباز، پسرباز، ۲ ) کسی که چیزی را می بازد. ن. م = جانباز، مالباز، سرباز
دلبریدن طنازیدن لاسیدن لوندیدن
لَوَندیدَن.
- - الو = پسونده میوه ساز. زردالو/خرمالو/آلبالو/شفتالو/
ذِکریدَن. ذکر کردن.
آفراسیدَن . استعلام گرفتن.
مُدیریدَن. مدیریت کردن.
فمن گروی.
دَوَنگیدَن. حقه بازی درآوردن.
پیگردیدن.
حَذَریدَن. حذر کردن.
چَپیریدَن. جمع شدن. تجمع کردن
چَپیریدَن. جمع شدن.
افسردن.
عَوَضیدَن. عوض شدن.
نجات دادن. To save.
تابلوییدَن. تابلو کردن فیلم.
تابلوُییدن = تابلو کردن فیلم.
خَلقِش. آفرینش.
مشکوک بودن به کسی = شَکمَند، شَکدار، شَکوَر
تَگَرگیدَن. تگرگ آمدن
خُردال = خرد ال ( مانند چنگال )
تیز شدن. تند و سریع حرکتیدن.
تیزاندَن. تیز کردن.
سَمندیدَن. با سرعت حرکتیدن.