معنی: لله، خرد کننده، تیز کن، دندان اسیامعانی دیگر: آدمی که دسته ای را می چرخاند و یا چاقو تیز می کند، تیزگر، دستگاه خرد کنی یا آردسازی، (در چاقو تیز کنی) چرخ سنباده، سنگ تیزگر، فسان، دندان اسیاب، سنگ رویی اسیاب
• (3)تعریف: a tooth at the back of the mouth; molar.
جمله های نمونه
1. The chef used an electric grinder in the kitchen.
[ترجمه زهرا حیدری] سرآشپز از آسیاب برقی در آشپزخانه استفاده کرد
|
[ترجمه گوگل]سرآشپز در آشپزخانه از آسیاب برقی استفاده کرد [ترجمه ترگمان]آشپز از یک آسیاب برقی در آشپزخانه استفاده کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The grinder was powered by a windmill.
[ترجمه گوگل]نیروی آسیاب توسط یک آسیاب بادی کار می کرد [ترجمه ترگمان]آسیاب بادی از آسیاب بادی برق می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We've got a juicer, a blender, a coffee grinder - in fact all manner of kitchen gadgetry.
[ترجمه گوگل]ما یک آبمیوهگیری، یک مخلوطکن، یک آسیاب قهوه داریم - در واقع همه انواع وسایل آشپزخانه [ترجمه ترگمان]ما یک juicer، یک مخلوط کن و یک قهوه coffee در حقیقت آشپزخانه داریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Do not hold the grinder back to front, and never remove the guard.
[ترجمه گوگل]آسیاب را به سمت جلو نگه ندارید و هرگز محافظ را بردارید [ترجمه ترگمان]چرخ را به جلو نگاه نکنید و هیچ وقت نگهبان را بیرون نیاورید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We never did see that organ grinder again and I felt sorry about what had happened.
[ترجمه گوگل]ما دیگر هرگز آن دستگاه آسیاب اندام را ندیدیم و از اتفاقی که افتاده بود متاسف شدم [ترجمه ترگمان]ما دیگر آن چرخ ساز را ندیدیم و احساس تاسف می کردم که چه اتفاقی افتاده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Also provided with the grinder is a disc for use on metalwork.
[ترجمه گوگل]همچنین همراه با آسیاب یک دیسک برای استفاده در فلزکاری ارائه شده است [ترجمه ترگمان]علاوه بر این، چرخ یک دیسک برای استفاده در فلزکاری می باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Relate to hypothetical activity of roller, grinder, sieves and mill, he wrote.
[ترجمه گوگل]او نوشت: مربوط به فعالیت فرضی غلتک، آسیاب، الک و آسیاب [ترجمه ترگمان]او نوشت که مرتبط با فعالیت فرضی of، آسیاب، الک و آسیاب است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The grocer had a grinder somewhere, and his wife unearthed it, dusted it down and plugged it in for me.
[ترجمه گوگل]بقال در جایی آسیاب داشت و همسرش آن را از زیر خاک بیرون آورد، گرد و غبارش را پاک کرد و برای من وصل کرد [ترجمه ترگمان]The جایی چرخ زد و زنش آن را از زیر خاک بیرون کشید، آن را گردگیری کرد و آن را به خاطر من روشن کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His voice churned like a meat grinder that had long been abused by its owner.
[ترجمه گوگل]صدایش مثل چرخ گوشتی می پیچید که مدت ها مورد سوء استفاده صاحبش قرار گرفته بود [ترجمه ترگمان]صدایش مثل چرخ گوشتی بود که از صاحبش سو استفاده کرده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. By improving the wheel gear grinder of large plane grinding, the tooth modification method was presented for manufacturing noninvolute beveloid gears.
[ترجمه گوگل]با بهبود چرخ دنده چرخ چرخ دنده سنگ زنی صفحه بزرگ، روش اصلاح دندان برای ساخت چرخ دنده های مخروطی غیر پیچشی ارائه شد [ترجمه ترگمان]با بهبود چرخ چرخ دنده در آسیاب بزرگ، روش اصلاح دندان برای تولید gears beveloid نشان داده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Visual Universal Wheel Dresser adaptable on surface grinder and universal tool grinder.
[ترجمه گوگل]کمد چرخ ویژوال یونیورسال قابل تطبیق روی آسیاب سطحی و آسیاب ابزار جهانی [ترجمه ترگمان] [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A kind of new typed robotic abrasive belt grinder was designed.
[ترجمه گوگل]نوعی چرخ تسمه ساینده رباتیک تایپ جدید طراحی شد [ترجمه ترگمان]نوعی از belt که مخصوص abrasive می باشد، طراحی شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The unit uses Air-feed grinder, is a grinding, mixing as one of the feed processing equipment, suitable f small medium sized farms feed mills to use.
[ترجمه گوگل]این واحد از آسیاب خوراک هوا استفاده می کند، آسیاب، مخلوط کردن به عنوان یکی از تجهیزات پردازش خوراک، مناسب برای استفاده از آسیاب های خوراک مزارع کوچک متوسط است [ترجمه ترگمان]این واحد از چرخ تغذیه - تغذیه استفاده می کند، که به عنوان یکی از تجهیزات فرآوری فید استفاده می شود، که برای استفاده از کارگاه تولید مزارع کوچک با اندازه متوسط کوچک استفاده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Designing the high - speed tool grinder of good performance is a principal condition.
[ترجمه گوگل]طراحی چرخ ابزار با سرعت بالا با عملکرد خوب شرط اصلی است [ترجمه ترگمان] [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
لله (اسم)
bedder, grinder, mammy, tutor, dry-nurse
خرد کننده (اسم)
chopper, grinder, crasher
تیز کن (اسم)
grinder
دندان اسیا (اسم)
grinder
تخصصی
[عمران و معماری] خرد کن [پلیمر] آسیاب گردساز
انگلیسی به انگلیسی
• person or thing which grinds; molar tooth; device which sharpens tools; device which grinds food a grinder is a machine or device which crushes something into small pieces.
پیشنهاد کاربران
سنگ فرز
نمکدان چرخانی که با چرخش نمک درشت رو خورد میکنه
در صنعت به معنی سنگ فیبری
با تجربه، سرد و گرم چشیده، کسی که با سختی و تلاش به جایگاه بالا رسیده و بسیار قابل احترام است، در صنعت بازی: یک کار را آنقدر تکرار کنید تا به مهارت و تجربه کافی برای ادامه بازی دست یابید. در سرمایه گذاری: ... [مشاهده متن کامل]
کسی که به طور مرتب روی سهام های کوچک سرمایه گذاری سود های اندک برداشت می کند و قدر ریال به ریال سرمایه خود را می داند.
Someone staying on top of their shit. ( ie. making money, accomplishing goals, getting an education, career, etc. ) کسی که در انجام کاری خیلی وارده، کاربلد، سخت کوش
grinder ( مهندسی محیط زیست و انرژی ) واژه مصوب: ریزکن تعریف: افزاره ای که برای کاهش اندازة جامدات در مجرای فاضلاب کار گذاشته می شود