تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Fractioned radiology به معنی رادیولوژی هست که قسمت به قسمت انجام میشه مثلا تو بیست جلسه تا لایه هیپوکسی شده اکسیژن دار و حساس به تشعشع بشه تا بشه اون ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Approximately

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

When someone is in Rage Furious this person has fire in his eyes

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

سلب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه نوع خاص نقاشی بزنید تو گوگل عکساشو ببینین قشنگن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رفع کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یه سوال توی این بیت:فرو میریخت گردی زعفران رنگ به روی نیزه ها و نیزه داران گرد چه معنی میده که تشبیه میگیریم اونو گرد به زعفران تشبیه شده اخه این کجا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

i am over معنی مهمان بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

wa can not use it as a preposition never ever

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

بسته ( بسته ی قرص مثلا ) do you want bottle or pack? میخواین تو بتری باشه ( شربت ) یا بسته ( دارو رو میگه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

در جریان بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ببخشید فرقش با CELLAR چیه میشه توضیح بده یه نفر؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

The enormous crab moved across the ocean floor in search of food. کف اقیانوس خرچنگ عظیم الجثه ای در جستوجوی غذا کف اقیانوس حرکت میکرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

adj form of frost

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نقش اصلی ای که هر فرد بازی میکنه یا نقشی که اسم سریال به نامشه مثلا خانوم شریفی نیا توی سریال کیمیا نقش title role رو بازی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

کیف کوچیکی که اجازه میدن با خودمون به اوتوبوس یا هواپیما و. . . ببریم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

نام شخصیتی آزاده در کتاب امپراطوری گرگ ها و احتمال خیلی زیاد این اسم تراوشات ذهن نویسندست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

غلام حلقه به گوش کسی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

try to return to normal

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

: to help to explain ( something )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

wish the bests for you

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

میشه یه نفر به من تفاوت دقیق بین دو تا واژه hang out و hang around رو توضیح بده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

حدیث

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

example: I took a cooking course in Italy

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

چین و چروک صورت not smooth

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

S مالکیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

آرژتانتین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

Meaning of rough and ready in English rough and ready produced quickly, with little preparation

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

لبریز سرشار his poetry is brimming with passion شعر او لبریز از احساس است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جای داشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

we may not like a part of the hosts culture but we shoud be polite to them. شاید م از یه قسمتی از فرههنگ میزبانمون خوشمون نیاد ولی باید باهاشون مودب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

culture of nation means فرهنگ یک ملت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

thr adjective of locate example:do you know where the house is located?