نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
reproductive organs: اندام های تناسلی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nestle: لمیدن در جای امن قرار داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
nestling: جوجه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
come across: سه معنی داره ۱ ) اتفاقی به چیزی بر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
railway carriage: واگن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
potable water: آب آشامیدنی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put a hex on someone: کسی را طلسم کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put a spell on someone: کسی را طلسم کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be under a spell: طلسم بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
stepping stone: سکوی پرتاب پله ترقی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
scapegoat: قربانی کسی که تقصیر رو میندازن گرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
throw one: از قدرت نفوذ و توان خود استفاده کرد ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be one: آزاد و مستقل بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
declare war: اعلام جنگ کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
declare war: اعلام جنگ کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stockpiling weapons: انبار کردن تسهیلات
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
deploy troops: استقرار نیروها
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
launch an attack: حمله کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
launch an offensive: حمله نظامی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
launch an offensive: حمله نظامی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
horrors of war: تبعات وحشتناک جنگ
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
horrors of war: تبعات وحشتناک جنگ
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
civilian casualties: تلفات غیرنظامی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
civilian casualties: تلفات غیرنظامی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
restore peace: برگرداندن صلح
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
fragile peace: صلح ناپایدار
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fragile peace: صلح ناپایدار
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
bring stability: ثبات آوردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take it from me: اینو از من داشته باش
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put your mind to it: حواس خودتو جمع کن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
nothing of the kind: اینطور نبودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
troubled marriage: ازدواج پرتشویش
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
happily married: خوشبخت صفت برای افرادی که ازدواج م ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
repulse: دفع کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
you had me at hello: از همون اول دلمو بردی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
how dare you: چطور جرات میکنی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
speak your mind: حرف دلتو بزن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
lovey dovey weather: هوای دونفره
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
lovey dovey weather: هوای دونفره
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pop the trunk: صندوق رو بزن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pop the trunk: صندوق رو بزن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dandruff shampoo: شامپو ضد شوره
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
from the bottom of my heart: از صمیم قلبم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
kick out: اخراج کردن با تیپا بیرون انداختن Ge ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a guess: حدس زدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a guess: حدس زدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
award winning: صفت برای فیلم یا موزیک یا هرچیزی که ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on the point of doing something: About to نزدیک بودن به انجام کاری ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
newcomer: تازه وارد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
above board: صادق روراست
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
above board: صادق روراست
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
change one: نظر خود را عوض کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
stringed instruments: سازهای زهی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wind instruments: سازهای بادی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
change hands: دست به دست شدن از کسی به مالک بعدی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be on one: در راه بودن . I'm on my way توراه ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
facial expressions: حالت های چهره
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
facial expressions: حالت های چهره
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
in a draw: The match ended in a draw بازی مسا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
i bit him to frighten you: به در گفتم دیوار بشنوه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
can of worms: موضوع دردسرساز
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a ready wit: حاضرجواب
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
watch your mouth: حرف دهنتو بفهم
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rule of thumb: حساب سرانگشتی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
make contribution: مساعدت کردن همکاری کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
make contribution: مساعدت کردن همکاری کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥٠ رای

-
دیکشنری
-
be your own hero: قهرمان زندگی خودت باش
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
be your own man: مستقل بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
worth ones salt: لیاقت درآمد رو داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fix up: ترتیب کاری را دادن تعمیر کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have a look round: به اطراف نگاهی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get back to: بعد از مدتی جواب نامه یا تلفن کسی ر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put one: حواس خود را جمع چیزی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
clean up one: رفتار خود را بهتر کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
kee one: به همه صداها توجه کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
work out all the bugs: تمام مشکلات را حل کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
insolvent: ورشکسته بی پول
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
invoke: متوسل شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
look the other way: خودتو به اون راه زدن عمدا نادیده گ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
purse one: بستن لبها
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hijack: معنی kasra کاملا جامع وصحیح بود
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
shake one: ایمان کسی را متزلزل کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
shake with something: از چیزی لرزیدن مثلا ترس یا سرما Sh ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
do any good: موثر بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
bookworm: Avid reader کسی که بسیار علاقه به ک ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hearth: کنار شومینه یا بخاری کانون گرم خان ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hearth and home: کانون خانواده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hearth and home: کانون خانواده
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
in an instant: فوری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
featherbrain: حواس پرت احمق گیج
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tycoon: کله گنده غول یه آدم موفق و معروف
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to apply a salve: مرهم مالیدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
the eye: Glare چشم غره I got the eye from m ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
all day long: کل روز
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get up to: انجام دادن کاری که بار منفی در نظر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be bound for someplace: عازم جایی بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hit a bump: با دست انداز برخورد کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
put something in practice: چیزی را عملی کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
pain in the neck: موی دماغ بودن روی اعصاب بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have the best of two worlds: منفعت هر دو حالت را داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
as a rule of thumb: با یه حساب سرانگشتی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back on one: دوباره سر پا شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back on track: برگشتن به مسیر نرمال
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
back on track: برگشتن به مسیر نرمال
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
get back on track: به مسیر نرمال و عادی و درست برگشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
social exclusion: محرومیت اجتماعی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
social exclusion: محرومیت اجتماعی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
low wage earners: کم درآمد ها
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
high income earners: افراد پردرآمد
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
effective government: دولت کارآمد
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
furtherance: پیشبرد پیشرفت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
police: در جایگاه فعل به معنای پاییدن مراقب ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
development delays in children: تاخیر رشد در کودکان
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
back out at the last minute: جا زدن و منصرف شدن در لحظه آخر
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
coastal city: شهر ساحلی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
industrial zone: منطقه صنعتی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
industrial zone: منطقه صنعتی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
strewn: پر از .
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone bad dreams: باعث این بشه که کسی خواب بد ببینه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
follow your hopes and dreams: دنبال کن امیدها و آرزوهاتو
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
follow your hopes and dreams: دنبال کن امیدها و آرزوهاتو
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
equate: مساوی دانستن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come of age: به سن قانونی رسیدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
all walks of life: People from all walks of life از هم ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fake it till you make it: وانمود کن ، اداشو در بیار تا بهش بر ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
context: متن . فضا ، بستر ، شرایط
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
ever before: از هر زمانی تا به امروز
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be the limit: به شدت آزار دهنده بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
source country: Home country کشور مبدا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
cut corners: میانبر زدن در کاری . به قول دوستان ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
jump the queue: صف رو رعایت نکردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
upturned nose: دماغ سربالا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
bonding: صمیمیت و ارتباط
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
underscore: تاکید کردن زیر چیزی خط کشیدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
what does she look like: چه شکلیه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-
دیکشنری
-
pull your socks up: کمر همت بستن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
give someone a leg up: زیر پروبال کسی رو گرفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go in vain: بی حاصل شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be an item: رابطه خوبی داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
talk crap: چرت و پرت گفتن مزخرف گفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
trash trooper: آدم هایی که داوطلبانه زباله هارو از ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
tossing and turning: غلط زدن تو تخت به علت بی خوابی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
goosebumbs: مو به تن سیخ شدن . . . Gives me th ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
guilt trip: کسی رو دچار عذاب وجدان کردن Don't ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rock a baby to sleep: بچه را تکان بدیم تا بخوابه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
rack one: به کارت فشار بیاری که چیزی رو یادت ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
hang in there: Don't give up
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
non taken: نه بابا خواهش میکنم این چه حرفیه
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
perforate: Pierce سوراخ کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
must read: یه کتابی که خیلی جالبه حتما باید بخ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
must read: یه کتابی که خیلی جالبه حتما باید بخ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
must try: یه چیزی که حتما باید امتحانش کرد . ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
must die: محکوم به فنا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
must do: کاری که حتما توصیه میشه انجامش بدی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
innocent like a lamb: بی گناه
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
dawn till dusk: از صبح علی الطلوع تا دیروقت موقع تا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
grow a conscience: باوجدان شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
be all over someone: به کسی بی احترامی و توهین کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
dressing: پانسمان چاشنی غذا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
relish: لذت بردن ترشی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
reflect on: عمیقأ در مورد چیزی فکر کردن . تاثی ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come into play: پا به عرصه گذاشتن وارد عمل شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
come into effect: اجرایی شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
turn up: سرو کله کسی پیدا شدن صدای چیزی را ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
know beans about something: در مورد چیزی اطلاعات داشتن . البته ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pass our lives in absurdity: گذراندن عمر در بیهودگی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
aftereffects: عواقب اثرات متعاقب
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
side effect: عارضه جانبی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
air freshener: خوشبو کننده هوا
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
landlocked: محدود و دوره شده با خشکی یعنی دریا ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
fiddle: ور رفتن با چیزی کمانچه زدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
with age: با بالا رفتن سن با پیر شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sense of sight: حس بینایی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
sense of control: کنترل گری
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
nail: ترکوندن و با موفقیت انجام دادن ناخ ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
have an eye in details: دقت زیاد برای جزییات داشتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
hold weight: Make sense
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
take out on: دق دلی و عصبانیت خودت رو سر کسی خال ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
pleasant feeling: احساس خوشایند
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
unpleasant feeling: احساس ناخوشایند
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
draw near: نزدیک شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
draw near: نزدیک شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
have a word with: چند کلام با کسی صحبت کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
be a witness of: شاهد بودن . گواه بودن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
go bald: کچل شدن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
exchange of ideas: تبادل افکار و ایده ها
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
go amiss: اشتباه پیش رفتن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
rush into: عجله کردن یورش بردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
uplift: روحیه دادن
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
trifle: مسایل بی اهمیت
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
coordination: هماهنگی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
a change of clothes: یک دست لباس اضافی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
a change of clothing: یک دست لباس اضافی
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
sedative: داروهای آرام بخش
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
budget travel: مسافرت ارزان
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-
دیکشنری
-
char: چزغاله کردن
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
tear one down: کسی رو خراب کردن . He always like ...
٨ ماه پیش
نوع مدال

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-
دیکشنری
-
scandal sheet: روزنامه شایعه پراکن و بی سرو ته
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
wealth bracket: میزان ثروت و توانمندی
٨ ماه پیش
نوع مدال

ثبت واژه جدید

-
دیکشنری
-
to make this worse: موضوع بدتر اینکه
٨ ماه پیش