پیشنهادهای مجید حاجتمند (٤٢٦)
زندگیه دیگه !! زندگی غیرقابل پیش بینی است !
تحصیل و ادغام
پرورش دادن ، جلو بردن ، تدوین شدن When a new business idea is incubated and executed successfully
شهره ی شهر شدن
یک شبه معروف شدن ، شهرت یکهویی !!
یکدفعه مشهور شدن ، یک شبه معروف شدن ، شهرت و آوازه ی سریع یافتن
محصولی متفاوت ارائه کردن ، متفاوت سازی محصول ! متفاوت سازی
تدوین و تنظیم کردن
اقدام کردن ، دست بکار شدن عکس العمل نشان دادن واکنش نشان دادن
اصول
Texas is nicknamed the Lone Star State for its former status as an independent republic, and as a reminder of the state's struggle for independence f ...
عقب مانده Russia and Nigeria were the two biggest laggards of their respective groups, and OPEC will likely fall even further behind its production ...
تحلیلی مثلا " The analytical process of
تقویت عضلات پا
اصول اخلاقی
تحصیلات تکمیلی ( بدون ذکر دانشکده ) !!
یه پاپاسی not one red cent
افاضات !! ( با s در اخر cents ) put in your two cents’ worth American English to give your opinion about something, when other people do not want to ...
افاضات !! put in your two cents’ worth American English to give your opinion about something, when other people do not want to hear it
" بالاترین " را هم به لیست آقای ارجمندی نژاد اضافه میتوان کرد ! مثلا The success of the first product is of paramount importance
چپیدن در جایی کوچک ، to get into a place or something such as a car, especially in large numbers or in a way that is not organized Four huge men ...
البته در بسترهای متفاوت معانی متفاوتی باید کرد . بشه یا نشه ! موفقیت یا شکست ! پیشبرد یا عقب گرد ! و . . . .
قضیه حیاتی ، مسئله اساسی
بحث یا موضوع تکراری مثال : the oft - mooted Iranian nuclear deal
گرو کشی
چشمها چهار تا شدن
کاربرپایه ( نقل از ماهنامه پیوست )
رزمایش
رُوّد شو ( با ضمه و تشدید روی واو خوانده شود )
استاد جیره خوار ، استاد اجاره ایی ، ( مثل تحقیقاتی که از میدان انقلاب تهران در میاد ) استادی که از دیگران برای انجام تحقیق برای آنها مزد دریافت می ...
کارتن خواب
کارتن خواب ،
شیشکی ( نقل از علی صلح جو )
گذشته و آینده . . .
به حساب آمدن ، داخل آدم دانستن ، محلی از اعراب داشتن
هاله مقدس ، شمائیل مقدس
بیابان بی آب و علف ( به تحقیر برای شهرهایی که نادیده انگاشته میشوند ) Parts of Britain are occasionally labeled "flyover country" , even if 90% of t ...
بیابان بی آب و علف ( به تحقیر برای شهرهایی که نادیده انگاشته میشوند ) Parts of Britain are occasionally labeled "flyover country" , even if 90% of t ...
ادای چیزی را درآوردن . . . مثلا They ape its language
The demitab or demi - tab ( from the French "demi" for half tabloid ) is 8 in � 10 1⁄2 in ( 203 mm � 267 mm ) , i. e. roughly one half of a sheet of ...
فکر و ذکر !
زخم زبون خور
با تشر وادار بکاری کردن ، نسخ کشیدن
زن متهاجم و غرغرو
بیداری ! third - person singular simple present indicative form of wake
تجهیز کارگاه Mobilization demobilization برچیدن کارگاه ( در شرکتهای نفتی )
آماده سازی ، تجهیز در شرکتهای نفتی امور مربوط به آماده سازی منطقه برای کار روی مخازن نفتی از جمله جاده سازی و . . . . . To mobilize oil rig
تخفیف مالیاتی ، کاهش موقت مالیاتی
ازدواج کردن اجباری با برادر شوهر پس از فوت شوهر ( نقل از علی صلح جو ، از گوشه کنار ترجمه )
( نقل از علی صلح جو ، کتاب گوشه کنار ترجمه ) ازدواج کردن اجباری با برادر شوهر پس از فوت شوهر she levrated in 1850