پیشنهادهای امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٤٦٦)
meat rack= A typically public place where one goes to find potential sexual partners. Primarily heard in US.
meat salesman ( n. ) a pimp
meat puppet ( n. ) =the penis
meat puppet ( n. ) =the penis
meat puppet ( n. ) =the penis
meat - monger ( n. ) a womanizer, a philanderer
meat - monger ( n. ) a womanizer, a philanderer
meat - monger ( n. ) a womanizer, a philanderer
meat - monger ( n. ) a womanizer, a philanderer
meat - merchant ( n. ) a prostitute
meat - merchant ( n. ) a prostitute
meat - merchant ( n. ) a prostitute
meat - merchant ( n. ) a prostitute
meat man ( n. ) ( US black ) a pimp
meat lance ( n. ) ( also meat spear, meat stick ) ( US ) the penis
meat lance ( n. ) ( also meat spear, meat stick ) ( US ) the penis
meat lance ( n. ) ( also meat spear, meat stick ) ( US ) the penis
meat house ( US police ) a morgue
meat house ( US police ) a morgue
meat house / meat shop
meat house
meat house
meat house
سازگور. [ زِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زاد و توشه سفر آخرت. اعمال صالحه. آنچه برای سفر آن جهانی در بایست است. برگ عیشی که بگور خویش توان فرستاد.
سازگور. [ زِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زاد و توشه سفر آخرت. اعمال صالحه. آنچه برای سفر آن جهانی در بایست است. برگ عیشی که بگور خویش توان فرستاد.
سازگور. [ زِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) زاد و توشه سفر آخرت. اعمال صالحه. آنچه برای سفر آن جهانی در بایست است. برگ عیشی که بگور خویش توان فرستاد.
ساز لشکر. [ زِ ل َ ک َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تجهیزات لشکر. اهبت. عُدّت. رجوع به ساز شود.
ساز لشکر. [ زِ ل َ ک َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تجهیزات لشکر. اهبت. عُدّت. رجوع به ساز شود.
ساز لشکر. [ زِ ل َ ک َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تجهیزات لشکر. اهبت. عُدّت. رجوع به ساز شود.
ساز لشکر. [ زِ ل َ ک َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تجهیزات لشکر. اهبت. عُدّت. رجوع به ساز شود.
ساز لشکر. [ زِ ل َ ک َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تجهیزات لشکر. اهبت. عُدّت. رجوع به ساز شود.
ساز لشکر. [ زِ ل َ ک َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تجهیزات لشکر. اهبت. عُدّت. رجوع به ساز شود.
ساز لشکر. [ زِ ل َ ک َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تجهیزات لشکر. اهبت. عُدّت. رجوع به ساز شود.
ساز گرمابه ؛ اسباب حمام. رخت حمام
ساز بینوائی زدن ؛ گدائی کردن.
ساز بینوائی زدن ؛ گدائی کردن.
ساز بینوائی زدن ؛ گدائی کردن.
ساز بینوائی زدن ؛ گدائی کردن.
ساز بینوائی زدن ؛ گدائی کردن.
ساز پرداختن. [ پ َ ت َ ] ( مص مرکب ) ساز نواختن. ساز زدن. ساز ساختن : مغنی بگو قول و پرداز ساز که بیچارگان را تویی چاره ساز. حافظ ( از آنندراج ) .
ساز پرداختن. [ پ َ ت َ ] ( مص مرکب ) ساز نواختن. ساز زدن. ساز ساختن : مغنی بگو قول و پرداز ساز که بیچارگان را تویی چاره ساز. حافظ ( از آنندراج ) .
meat horn ( n. ) the penis
meat curtains ( n. ) the female vaginal lips or labia majora.
( US ) a man devoted to sex before all things
cockoholic n. [cock n. 3 ( 1 ) - aholic sfx] a sexually voracious woman زن/دختر کیرباره ، زن/دختر کیرباز
cockoholic
get one’s cock caught in the zipper ( v. )
get one’s cock caught in the zipper ( v. )
get one’s cock caught in the zipper ( v. )
get one’s cock caught in the zipper ( v. )