پیشنهاد‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی (٣٢,٤٦٦)

بازدید
٦,٢٥١
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاه کاسه. [ س َ /س ِ ] ( اِ مرکب ) کاسه کلان. ( بهار عجم ) : پیاله از سر فغفور میزند تیغش که باده میخورد از شاه کاسه حوصله دار. شفیع. ز خلق چشم طمع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شاه کاسه. [ س َ /س ِ ] ( اِ مرکب ) کاسه کلان. ( بهار عجم ) : پیاله از سر فغفور میزند تیغش که باده میخورد از شاه کاسه حوصله دار. شفیع. ز خلق چشم طمع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استعظام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بزرگ شمردن. ( منتهی الارب ) ( زوزنی ) . بزرگ دیدن کسی را. ( منتهی الارب ) : پس یمین الدوله محمود را استعظام کرد و شفیع ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استعظام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بزرگ شمردن. ( منتهی الارب ) ( زوزنی ) . بزرگ دیدن کسی را. ( منتهی الارب ) : پس یمین الدوله محمود را استعظام کرد و شفیع ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استعظام. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بزرگ شمردن. ( منتهی الارب ) ( زوزنی ) . بزرگ دیدن کسی را. ( منتهی الارب ) : پس یمین الدوله محمود را استعظام کرد و شفیع ش ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از آب و گل در آمدن: [عامیانه، کنایه ] مراحل اولیه ی شکل پذیری را پشت سر گذاشتن، بزرگ شدن کودک .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از آب و کار شدن: ضایع گشتن و دیگر کاری از وی بر نیامدن . چار حسش ز آب و کار شده حس ذوقش یکی هزار شده ( کارنامه بلخ، ۱۸۰ ) ( فرهنگ لغات و تعبیرات م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضایع گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فروگذار کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضایع گذاشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

از آب و کار شدن: ضایع گشتن و دیگر کاری از وی بر نیامدن . چار حسش ز آب و کار شده حس ذوقش یکی هزار شده ( کارنامه بلخ، ۱۸۰ ) ( فرهنگ لغات و تعبیرات م ...

پیشنهاد
٠

eagle day ( n. ) ( also eagle’s day ) ( US ) payday

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بزرگ خویشتنی . [ ب ُ زُ خوی / خی ت َ ] ( حامص مرکب ) تکبر کردن . خود را بزرگ دیدن : اگر کلب غضب را طاعت داری در تو تهور و ناپاکی . . . و بزرگ خویشتنی ...

پیشنهاد
١

بزرگ خویشتنی . [ ب ُ زُ خوی / خی ت َ ] ( حامص مرکب ) تکبر کردن . خود را بزرگ دیدن : اگر کلب غضب را طاعت داری در تو تهور و ناپاکی . . . و بزرگ خویشتنی ...

پیشنهاد
١

بزرگ خویشتنی . [ ب ُ زُ خوی / خی ت َ ] ( حامص مرکب ) تکبر کردن . خود را بزرگ دیدن : اگر کلب غضب را طاعت داری در تو تهور و ناپاکی . . . و بزرگ خویشتنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بزرگ تن . [ ب ُ زُت َ ] ( ص مرکب ) جسیم . سمین . عظیم الجثه . ( ناظم الاطباء ) : اضخم ؛ بزرگ تن از هر چیزی . ( یادداشت بخط دهخدا ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ خویشتنی . [ ب ُ زُ خوی / خی ت َ ] ( حامص مرکب ) تکبر کردن . خود را بزرگ دیدن : اگر کلب غضب را طاعت داری در تو تهور و ناپاکی . . . و بزرگ خویشتنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روز بزرگ ؛ روز قیامت. ( یادداشت بخط دهخدا ) : وزین همه که بگفتم نصیب روز بزرگ غدود و زَهره و سرگین و خون و پوکان کن. کسائی. وبیاموزانند ایمان آوردن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روز بزرگ ؛ روز قیامت. ( یادداشت بخط دهخدا ) : وزین همه که بگفتم نصیب روز بزرگ غدود و زَهره و سرگین و خون و پوکان کن. کسائی. وبیاموزانند ایمان آوردن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

روز بزرگ ؛ روز قیامت. ( یادداشت بخط دهخدا ) : وزین همه که بگفتم نصیب روز بزرگ غدود و زَهره و سرگین و خون و پوکان کن. کسائی. وبیاموزانند ایمان آوردن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

روز بزرگ ؛ روز قیامت. ( یادداشت بخط دهخدا ) : وزین همه که بگفتم نصیب روز بزرگ غدود و زَهره و سرگین و خون و پوکان کن. کسائی. وبیاموزانند ایمان آوردن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ شدن کاری ؛ سخت و دشوار شدن آن. ( یادداشت بخط دهخدا ) .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

زرگ لشکر ؛ امیر و فرمانده آن : بزرگان لشکر همی پیش خواند ز مهرک فراوان سخنها براند. فردوسی. بفرمود تا جهن رزم آزمای شود با بزرگان لشکر ز جای. فردو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زرگ لشکر ؛ امیر و فرمانده آن : بزرگان لشکر همی پیش خواند ز مهرک فراوان سخنها براند. فردوسی. بفرمود تا جهن رزم آزمای شود با بزرگان لشکر ز جای. فردو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زرگ لشکر ؛ امیر و فرمانده آن : بزرگان لشکر همی پیش خواند ز مهرک فراوان سخنها براند. فردوسی. بفرمود تا جهن رزم آزمای شود با بزرگان لشکر ز جای. فردو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

bird of passage ( n. ) ( US ) a prostitute

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

bird - shop ( n. ) ( Aus. ) a brothel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

bird - shop ( n. ) ( Aus. ) a brothel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

bird - shop ( n. ) ( Aus. ) a brothel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

bird - shop ( n. ) ( Aus. ) a brothel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

bird - shop ( n. ) ( Aus. ) a brothel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

bird of paradise, bird of youth, dickey - bird= a prostitute, a promiscuous woman

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

bird of paradise, bird of youth, dickey - bird= a prostitute, a promiscuous woman

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

bird of paradise, bird of youth, dickey - bird= a prostitute, a promiscuous woman

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

bird of paradise, bird of youth, dickey - bird= a prostitute, a promiscuous woman

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

bird of paradise, bird of youth, dickey - bird= a prostitute, a promiscuous woman

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

bird of paradise, bird of youth, dickey - bird= a prostitute, a promiscuous woman

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

bird of paradise, bird of youth, dickey - bird= a prostitute, a promiscuous woman

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

stone - thumper ( n. ) a prostitute

پیشنهاد
١

take a stone ( up ) in the ear ( v. ) [ety. unknown; ? link to SE stone, a testicle; or to the stoning of adulteresses in some cultures] of a woman, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

rape someone’s buzz ( v. ) [rape v. ( 2 ) ] ( US campus ) to put a damper on someone’s pleasure.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

rape - o n. also rapo

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Miss van Neck ( n. ) ( also Mrs van Neck ) [joc. use of supposed proper name]= a woman with large breasts

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Miss van Neck ( n. ) ( also Mrs van Neck ) [joc. use of supposed proper name]= a woman with large breasts

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Miss Brown ( n. ) ( also brown madam, Madam Brown ) [joc. /euph. use of proper name; Grose’s ms text makes it clear that Farmer ( 1896 ) is a misread ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Miss Brown ( n. ) ( also brown madam, Madam Brown ) [joc. /euph. use of proper name; Grose’s ms text makes it clear that Farmer ( 1896 ) is a misread ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Miss Brown ( n. ) ( also brown madam, Madam Brown ) [joc. /euph. use of proper name; Grose’s ms text makes it clear that Farmer ( 1896 ) is a misread ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Miss Brown ( n. ) ( also brown madam, Madam Brown ) [joc. /euph. use of proper name; Grose’s ms text makes it clear that Farmer ( 1896 ) is a misread ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

lady in mourning ( n. ) ( UK Und. ) a black woman

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

lady in mourning ( n. ) ( UK Und. ) a black woman.