امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زودگذر: کوتاه مدت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کوتاه مدت: چندگاهه

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ظاهر کردن: پدید آوردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

including: از آن جمله

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

including: ازآن جمله، ازآن میان، ازجمله

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

among others: ازآن جمله، ازآن میان، ازجمله

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

القصه: من جمله ( حاصلل کلام )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاصل کلام: من جمله ( حاصلل کلام )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

یکسان: یک شکل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رواج داشتن: معمول بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باب بودن: معمول بودن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

متداول بودن: معمول بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بانجام رساندن: از عهده بیرون آمدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بانجام رسانیدن: از عهده بیرون آمدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عملیات نظامی: مشق نظامی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نرم دلی: رقت قلب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناراحت شدن: رقت آوردن ، رقت آمدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دل سوختن: رقت آوردن ، رقت آمدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسف بار: رقت آور ، رقت بار ، رقت انگیز

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

pitiful: رقت انگیز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مورد تمسخر: مچل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مایه خنده: مچل مچل . [ م َ چ َ ] ( ص ) آدمی ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

butt: مچل مچل . [ م َ چ َ ] ( ص ) آدمی ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مضحکه: مچل مچل . [ م َ چ َ ] ( ص ) آدمی ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسباب خنده: مچل مچل . [ م َ چ َ ] ( ص ) آدمی ک ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

known as: موسوم به . . . . . . . . . . . . . ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نامیده: موسوم

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مصطلح: موسوم

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سنبه را پرزور دیدن: سنبه را پرزور دیدن ؛کنایه از قوی دی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ناراحت بودن: معنی ضرب المثل - > سنبه اش پر زور ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عصبانی بودن: معنی ضرب المثل - > سنبه اش پر زور ا ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

unable to face: از عهده خارج بودن ، از عهدهٔ . . . ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

can not help oneself: از عهده خارج بودن ، از عهدهٔ . . . ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غرض شخصی: غرض نفسانی . [ غ َ رَ ض ِ ن َ ] ( ت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

by end: غرض نفسانی . [ غ َ رَ ض ِ ن َ ] ( ت ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بیان داشتن: بیان کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اظهار داشتن: بیان داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حاکی بودن از: حکایت از . . . . . . . . داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نابسامانی: نابسامانی ژرف سیاسی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نور ضعیف: کور سو

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نور اندک: کور سو

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روشنایی کم: کور سو

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کم نور: کور سو

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در نظر داشتن: در سر داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

have in mind: در سر داشتن ( اندیشه )

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زندگی کردن: بسربردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بطلان: بیهودگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

something of the kind: از آن/این دست

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باضافه: در کنار . . . . . . . . . . .

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارزو داشتن: در آرزوی چیزی بودن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شهساز: تاج بخش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اشفته دل: شیباندل چو از خنجرروز بگریخت شب هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شوریده خاطر: شیباندل چو از خنجرروز بگریخت شب هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

فصاحت: روشن بیانی ، خوش بیانی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوکوار: معزی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ماتم زده: معزی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عزت دهنده: معز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سلیم القلب: روشن ضمیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پاکدل: روشن ضمیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پاکدل: روشن ضمیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روشن روان: روشن ضمیر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لشکری: ارتشتار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارتشدار: ارتشتار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شریک دزد: دزد افشار

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

همدستی درجرم: دزد افشاری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بازجویی: سین جیم

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

finally: نهایتا

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خیمه دوز: خیام

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چادر دوز: خیام

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خیمه باف: خیام

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چادرها: خیام

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چادر ها: خیام

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سوراخ کننده: سینا

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

فراخواننده: داعی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

میسیونر: داعی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دعوت کننده: داعی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دعوتگر: داعی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

inviter: داعی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تبلیغ کننده: داعی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

پرهیزکار: تقی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مدد کردن: اعتضاد

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یاری طلبیدن: اعتضاد جستن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مدد خواستن: اعتضاد جستن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مدد خواهی: اعتضاد جستن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مدد جویی: اعتضاد جستن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

یاری خواستن: اعتضاد جستن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تصمیم داشتن: بنا داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مصمم شدن: بنا داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

زراندود: مذهب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

طلاکاری شده: مذهب

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

congratulation: عرض تبریک

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلا واسطه: بلافصل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی میانجی: بلافصل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دست اول: بلافصل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لاینقطع: بلافصل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وارث مسلم: وارث بلافصل

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

الت مردانه: گروگان گروگان. [ گ ُ ] ( اِ ) آلت ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تشکیل شدن: تشکیل یافتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکل گرفتن: تشکیل یافتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شکل گرفتن: تشکیل یافتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

پر شدن: اشغال شدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اصیل زاده: کریم الطرفین ، اصیل الطرفین

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کنده کاری کردن: نقش کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منقوش کردن: نقش کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رسم کردن: نقش کردن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گل پیکر: نازک بلور

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نازک تن: نازک بلور

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

لطیف اندام: نازک بلور

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تزیین شده: تزیین یافته

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لباس سلام: full dress

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

tails: لباس سلام ، لباس رسمی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ساز زن: شکافه زن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بخت برگشته: فلک زده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شوربخت: فلک بخت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی طالع: فلک زده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بدطالع: کور ستاره ، فلک زده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

star crossed: کور ستاره

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بداختر: کورستاره ، فلک زده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کرنا زدن: در کرنا دمیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

باقدرت: بقوت ، به قوت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تا دیر وقت: تا بوق سگ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stay up late: تا بوق سگ بیدار بودن ؛ تا نزدیک بام ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تا دیر گاه: تا بوق سگ

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کیر: شرم مرد

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

کیر: بوق به استعاره ، شرم مرد. ( یادداش ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قوام کار: ملاک

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از همه جهت: به تمام معنا

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

in the full sense of the word: به تمام معنا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in the full sense of the word: به تمام معنا

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

in every regard: به تمام معنا ، از هر جهت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from any point of view: به تمام معنا ، از هر جهت

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

from every point of view: به تمام معنا ، از هر جهت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سرای هفت رخشان: کنایه از آسمان

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اسمان: سرای هفت رخشان کنایه از آسمان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متحیر کردن: متحیرساختن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چوچوله: بنظر/بظر. [ ب ُ ظَ ] ( ع اِ ) تلاق ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ختنه کننده: خاتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ختنه کردن: خاتنت، خاتنة

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مار خانگی: فنج. [ ف َ ن ِ ] ( ع اِ ) ماری که آ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی تشرفات: بی دنگ و فنگ

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی تشریفات: بی دنگ و فنگ

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بدون تجمل: بی دنگ و فنگ

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

برحسب ظاهر: به نظر ، به ظاهر

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارایه دادن: عرضه داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ارائه دادن: عرضه داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارائه دادن: عرضه داشتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیره روزی: فلک زدگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیره بختی: فلک زدگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سیه روزی: فلک زدگی

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تیره بختان: فلک زدگان

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اعلام داشتن: او بمن اعلام داشت که . . . . . . . ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

just like: درست مطابقِ . . . . . . . . . . . . ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بیقین: محققا

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

the next day: فردای آن روز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

on the morrow: فردای آن روز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روز بعد: فردای آن روز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روز اینده: فردا ، روز بعد ، فردای آن روز

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

منتظر کسی بودن: انتظار کسی را داشتن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

انتظار کسی را داشتن: منتظر کسی بودن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

چشم براه بودن: انتظار کسی را داشتن ، منتظر کسی بود ...

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

to find similar: شبیه یافتن ، مشابه یافتن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در ازاء: در قبال. . . . . . . . . . . .

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در ازائ: در قبال

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عمل کردن به سنت: عمل کردن به سنت

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم جواری: همسایگی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

حسن الجوار: حسن هم جواری

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حسن همجواری: - حسن هم جواری ؛ به صلح و صفا با هم ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ذی حق: حائز

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

داد و ستد کردن: تعامل

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سروکار: تعامل

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اهل دربار: درباریان

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

court fool: تلخک دربار [هنرهای نمایشی] تلخک‍ی ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

درباری: درگهی

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

وارد شده: وارده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

وارده: نقل شده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نقل شده: وارده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روایت شده: وارده ( نقل شده )

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم زیستی مسالمت امیز: تعایش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

symbiosis: تعایش

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مسلط گشتن: حاکم شدن

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

جمع اوری شده: برچیده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

جمع شده: برچیده

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

quaff: لاجرعه سرکشیدن

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوشخوی: خوش مشرب ، عالی مشرب

٨ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

لطیف مشرب: لطیف مشرب ؛ خوش طبع و متواضع. ( ناظ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش طبع: لطیف مشرب ؛ خوش طبع و متواضع. ( ناظ ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بلند نظر: گشاده مشرب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش معاشرت: گشاده مشرب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش مجلس: گشاده مشرب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوش معاشرتی: گشاده مشربی

٨ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اجتماعی: گشاده مشرب ( آدم اجتماعی و غیر منزو ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

like an angel: ملک مشرب فرشته خو . فرشته خصال .

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ظریف طبع: نازک مشرب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم رای: هم مشرب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم مشرب: هم مرام

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

هم خو: هم مرام ، هم مشرب

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کودک سرشت: کودک مشرب. [ دَ م َ رَ ] ( ص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کودک مزاج: کودک مشرب. [ دَ م َ رَ ] ( ص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کودکانه: کودک مشرب. [ دَ م َ رَ ] ( ص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کودک وار: کودک مشرب. [ دَ م َ رَ ] ( ص مرکب ) ...

٨ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی