امیرحسین سیاوشی خیابانی - جزئیات مدال‌ها

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

میدان را به دیگران سپردن: leave the field clear for somebody

جدید ٩ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عرصه را به دیگران سپردن: leave the field clear for somebody

جدید ٩ ساعت پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

عموها: عمان. [ ع َم ْ ما ] ( اِ ) ج ِ عَم ...

جدید ٩ ساعت پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ابوبکر: مایه ٔ صدق . [ ی َ / ی ِ ی ِ ص ِ ] ...

١ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

حنفی: بوحنیفه شعار ؛ که طریقه و مذهب بوحن ...

٣ روز پیش

انتخاب عکس پروفایل

-

همه

٤ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

یه دنیا: عالمی دل عالمی بسوزی چو عِذار برفُر ...

٥ روز پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دلشوره دادن: give somebody the horrors

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مضطرب کردن: give somebody the horrors

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دلواپس کردن: give somebody the horrors

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دلواپس سازی: give somebody the horrors

٥ روز پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سبقت گیرنده: متبادر

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

in which: wherein

٥ روز پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

ابوبکر: ذوالخلال ؛ لقب ابوبکر صدیق رضی اﷲ ع ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ازدواج مصلحتی: a marriage of convenience

١ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اتشکده ها: بیوت النار. [ ب ُ تُن ْ نا ] ( ع اِ ...

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

arrive: از راه رسیدن

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

caesarist: قیصرگونه

١ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ساحل: بار دریا. [ رِ دَرْ ] ( ترکیب اضافی ...

١ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رخت بستن: depart this life

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

از دار فنا رفتن: depart this life

٢ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

depart this life: معنی اصطلاح - > از دار فنا رفتن مرد ...

٢ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

بین بد و بدتر: between the devil and the deep blue ...

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

recently: این اواخر

٢ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

shortly after: کمی بعد

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

walrus: Walrus is the name given ( in Russi ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسان گوار: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خوشگوار: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گواران: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

شراب ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوشیدنی ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نوشیدنی الکلی ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

می ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشروب الکلی ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مشروب ملایم: سخام . [ س ُ ] ( ع اِ ) می نرم و فر ...

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

امکانات رفاهی: physical facilities

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

واقع بودن: جای داشتن

٣ هفته پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زن خرافی: امل. [ اُم ْ م ُ ] ( ص ) مأخوذ از ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

منفردا': ( مجرداً ) مجرداً. [ م ُ ج َرْ رَ د ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مریم: Our Lady

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

cork: سربند. [ س َ ب َ ] ( اِ مرکب ) پنبه ...

٣ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کرد: ترک و ایرانی و عرابی و کرد هرکه عا ...

٤ هفته پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

برطرف کردن: از میان برداشتن

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تماشاچیان: نظار. [ ن ُظْ ظا ] ( ع ص ، اِ ) بین ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

دوتابعیتی: dual nationality ( =the state of be ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

اصلاحات گسترده: sweeping reform

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

شراب: شاهدارو. ( اِ مرکب ) دارو که در اهم ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

نامختون: ابظر. [ اَ ظَ ] ( ع ص ) اقلف. نابری ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب شنگرفی: ( آب طرب ) ( اسم ) شراب انگوری آب ع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

معروف کردن: Made it/sth famous The phrase "th ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چکمه کشاورزی: wellington ( also wellington boot ) ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چکمه شالیکاری: wellington ( also wellington boot ) ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چکمه ی شالیکاری: wellington ( also wellington boot ) ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

چکمه ی کشاورزی: wellington ( also wellington boot ) ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تهدید کننده: threatening British strategy there ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تهدید امیز: threatening British strategy there ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با موضوعیت: on the subject of . . . . . . . . ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در موضوع: on the subject of . . . . . . . . ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سزای خود رساندن: get/receive your ( just ) deserts ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سزا رساندن: get/receive your ( just ) deserts ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

به سزا رسیدن: get/receive your ( just ) deserts ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شکست مفتضحانه: lost in a terrible way It appears ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

زبانزد کردن: Made it/sth famous The phrase "th ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ١٥ رای

-

دیکشنری

-

درمیان: لابه لای

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

نقض حریم خصوصی: invasion of privacy

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تجاوز به حریم شخصی: invasion of privacy

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

obsessive goal: دغدغه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

غرق چیزی شدن: In the late spring of 1912, the gra ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مملو شدن: In the late spring of 1912, the gra ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خانه از پای بست ویران است: آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل در ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

خانه از پای بست ویران بودن: آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل در ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

از پای بست ویران بودن خانه: آب از بنه تیره بودن ؛ عیب و خلل در ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب از سر یا گریبان کسی گذشتن: آب از تارک گذشتن ؛ برسیدن ، و به آخ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contextualiser: مولفه

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

contextualizer: مولفه

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

شمبول: زب. [ زُب ب ] ( ع اِ ) نره مرد یا ع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

puk: Patriotic Union of Kurdistan

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

غیر مختون: غرمول. [ غ ُ ] ( ع اِ ) نره ، یا نر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیر اسب: غرمول. [ غ ُ ] ( ع اِ ) نره ، یا نر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رجله: ذکره. [ ذَ ک ِ رَ ] ( ع ص ، اِ ) زن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دختر پسروار: ذکره. [ ذَ ک ِ رَ ] ( ع ص ، اِ ) زن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دختر پررو و پسر مانند: ذکره. [ ذَ ک ِ رَ ] ( ع ص ، اِ ) زن ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خایه کندن: ( نره برآوردن ) نره برآوردن. [ ن َر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

خایه کشیدن: ( نره برآوردن ) نره برآوردن. [ ن َر ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

کیر ختنه نشده: غرمول. [ غ ُ ] ( ع اِ ) نره ، یا نر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ختنه نشده: غرمول. [ غ ُ ] ( ع اِ ) نره ، یا نر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

uncircumcised: غرمول. [ غ ُ ] ( ع اِ ) نره ، یا نر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at one and the same time: در آن واحد

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

stingy: از کون درآوردن، توی دهان گذاشتن: [ع ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

at the time: در آن تاریخ

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بی کیش: بی کتاب. [ ک ِ ] ( ص مرکب ) ( از: ب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

کاغذبازی: قرطاس بازی

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

officialism: قرطاس بازی

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

meaning: have a meaning to sb/sth

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قلتبان: غرزن. [ غ َ زَ ] ( ص مرکب، اِ مرکب ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

گاییدن: کار زنی یا دختری را ساختن ؛ با او آ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

دانشمند: اهل تمیز ؛ اهل دانش. دانشمند. بافضل ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

زمخت: نخراشیده

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بازار: رواج گاه. [ رَ ] ( اِ مرکب ) بازارگ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

foil: ناکام گذاشتن

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

سین ه ها: یارِ ارمنی مذهب! شوخِ عیسَوی ملّت ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sunburnt: آفتاب سوخته

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

frank: open - breasted

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

استحقار: خوارداشت. [ خوا / خا ] ( مص مرکب ) ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

قبول حقارت: خواری بردن. [ خوا / خا ب ُ دَ ] ( م ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

بددین: خواردین. [ خوا / خا ] ( ص مرکب ) آن ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

مردم پست: خواری پسند. [ خوا / خا پ َ س َ ] ( ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دشنام شنیده: خواری خوار. [ خوا / خاخوا / خا ] ( ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

تحقیرشده: خواری خوار. [ خوا / خاخوا / خا ] ( ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

scorned: خواری خوار. [ خوا / خاخوا / خا ] ( ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

حقیر کننده: خواری بخش. [ خوا / خا ب َ] ( نف مرک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ورثه: میراث خواران ؛ ارث برندگان.

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

روزه ٔ مریم: صوم الصمت. [ ص َ مُص ْ ص ُ ] ( ع اِ ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

تا دم در: حتی الباب ؛ تا پیش در. تا آستان در. ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

porte: Political maneuverings at the Subli ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت پرده ای از ابهام: behind a veil of mystery Politica ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت پرده ی ابهام: behind a veil of mystery Politica ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پشت پردهٔ ابهام: behind a veil of mystery Politica ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

به تصمیم: by decision of A start had been m ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با تصمیم: by decision of A start had been m ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

رو به زوال: somebody’s/something’s days are num ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

در حال زوال: somebody’s/something’s days are num ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب رفته: much - diminished By 1914 the much ...

١ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

با مشورت: in consultation with somebody Leba ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اسب بان: خیلی. [ خ َ / خ ِ ] ( ص نسبی ) مهتر ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

این قدر: چندین چندین. [ چ َ ] ( ق مرکب ) ای ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

مایه نگرانی: a cause for concern Russia's disas ...

١ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

demimondaine: fallen woman A woman who has lost ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سکس: قضای شهوت کردن ؛ به آرزوی نفس عمل ک ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

alleyway: کوچه پس کوچه

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارام ارام: نرم نرمک

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ارام ارام: جسته جسته . [ ج َ ت َ / ت ِ ج َ ت َ ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مشتری: خواجه ٔ اختران . [ خوا/ خا ج َ / ج ...

١ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

clarify: شکافتن امری ( مسأله ای و غیره ) ؛ ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

soon: کمی بعد

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

involved: شاخ و برگ دار

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

همیشه مریض: دائم المرض. [ ءِ مُل ْ م َ رَ ] ( ع ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

lowlife: سفله

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

early riser: morning person

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

معلق: پا در هوا لهجه و گویش تهرانی بلا تک ...

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

prove useful: be useful ( formal ) به کار آمدن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جلای وطن: از وطن افتادن ؛ بغربت رفتن. از وطن ...

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روسبی سرا: خیرخانه.

٢ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

روسبی سرای: خیرخانه.

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

دست از سر کسی برداشتن: باجی خیرم ده . کنایه ای تعبیری از � ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

صنعت موسیقی: صناعة الحان ؛ موسیقی. رجوع به موسیق ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

refined: مصفی/مصفا

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

club: فراغتکده . [ف َ غ َ ک َ دَ / دِ ] ( ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ادامه دادن: پی گرفتن

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترک عادت: خو باز کردن. [ ک َ رَ ] ( مص مرکب ) ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

ترک اعتیاد کردن: خو باز کردن. [ ک َ رَ ] ( مص مرکب ) ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

تا جایی که می دونم: as I understand it

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مهارت: سررشته

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوش پیل: گوش بستر. [ ب ِ / ب َ ت َ ] ( اِخ ) ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

گوش فیلی: گوش بستر. [ ب ِ / ب َ ت َ ] ( اِخ ) ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اجازه دادن: روا داشتن

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

afterwards: subsequently

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

اب دهن مرده: آب کس رقیه جلد اول کتاب کوچه . اح ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

sometimes: در مواردی

٢ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

عذراء: بتول. [ ب َ ] ( ع ص ) قطوع. قطعکنند ...

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بر پایه: be predicated on/upon something

٢ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

بلافاصله: در جا لهجه و گویش تهرانی فوراً

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

written: مسطور

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کنسرت: خنیابزم

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

سخن: زاده ٔ دهن . [ دَ / دِ ی ِ دَ هََ ] ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

absolutely: =not half Absolutely; I strongly ag ...

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

کیر: چر. [ چ ُ ] ( اِ ) آلت تناسل را گوی ...

٣ ماه پیش

کسب هر ١٠,٠٠٠ امتیاز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

film crew: عوامل صحنه

٣ ماه پیش

حداقل ٦٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٤٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

حداقل ٢٠٠ امتیاز در روز

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

جلای وطن کردن: از وطن افتادن ؛ بغربت رفتن. از وطن ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

نژند: خسته روان. [ خ َ ت َ / ت ِ رَ ] ( ص ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

مساوی: همچندان ؛ برابر. مساوی. همان اندازه ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

متحکر: ضیزن. [ ض َ زَ ] ( ع ص ، اِ ) طفیلی ...

٣ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

احتکارکننده: ضیزن. [ ض َ زَ ] ( ع ص ، اِ ) طفیلی ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

adoption: در پیش گرفتن

٣ ماه پیش

ثبت حداقل ٦٠٠ رای

-

همه

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

ویلان: دربدر

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

رهبانیت: خط بر عالم کشیدن ؛ ترک دنیا کردن. ( ...

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

most important: above all ( else )

٣ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

somewhat: to a limited extent

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

dusty: غبارنشسته

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قیمت گذاری: نرخ بریدن ، نرخ بستن

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگ ها: کلاب. [ ک ِ ] ( ع اِ ) ج ِ کَلب ، ی ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگبان: کلاب. [ ک َل ْ لا ] ( ع ص ) سگ بان. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگ دار: کلاب. [ ک َل ْ لا ] ( ع ص ) سگ بان. ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قدرت: تن و توش . [ ت َ ن ُ ] ( اِ مرکب ، ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

قی کردن: عق وپق راه انداختن ؛ در تداول عامه ...

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

اخیر: کنونین

٤ ماه پیش

پیشنهاد با حداقل ٥ رای

-

دیکشنری

-

rainy day: وقتِ ضرورت

٤ ماه پیش

پیشنهاد برای واژه بدون پیشنهاد

-

دیکشنری

-

سگ اصحاب کهف: قطمیر. [ ق ِ ] ( اِخ ) نام سگ بلعم ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پوستک خرما: قطمیر. [ ق ِ ] ( ع اِ ) شکاف هسته خ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

پوست هسته خرما: قطمیر. [ ق ِ ] ( ع اِ ) شکاف هسته خ ...

٤ ماه پیش

ثبت واژه جدید

-

دیکشنری

-

hanafi: بوحنیفه شعار ؛ که طریقه و مذهب بوحن ...

٤ ماه پیش

مدال‌های امیرحسین سیاوشی خیابانی